سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاشنه

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/9/27 4:55 صبح

فیلم پرتاب شدن لنگه کفش به سوی جرج بوش بارها از تلویزیون پخش شده و در اینترنت می‌شود دانلودش کرد. یکی از نکاتی که فیلم دارد و برایم جالب بود نحوه‌ی دست دادن بوش با نوری مالکی است. درخبرها آمده که خبرنگار هنگام دست دادن بوش و مالکی کفش خود را به سمت رییس جمهور امریکا پرتاب کرد.شاید او هم این نکته را گرفته‌بود.
به نقل از منبع موثقی شنیدم که در مناسبات بین‌المللی  این طرز دست دادن یعنی اینکه یک طرف دست‌ها را بالا ببرد و بعد فرود بیایند و محکم دست بدهد معنی‌اش این است که ما بر شما مسلطیم!
و خب به طبع کسی هم که از پایین دست بدهد یعنی خواهش می‌کنم بفرمایید بر ما مسلط باشید. وقتی که لنگه کفش دوم به طرف بوش پرتاب شد مالکی بدون اینکه بنشیند یا بخواهد از خودش محافظت کند دستش را جلوی صورت بوش گرفت و بعد از بازگرداندن فیلم و صحنه آهسته و اینها من حس کردم حتی مقداری از شتاب کفش و خطرش را کاست.
درست است که ظالم ظالم است و بارمعنایی ستم و بدی و زورگویی دارد؛ اما مظلومی هم که روی خوش به ظالم نشان دهد  در جسور شدن ظالم موثر است.
از عصر به این فکرم که اگر کفش پرتاب شده یک کفش پاشنه‌دار زنانه بود و صاف می‌خورد وسط پیشانی بوش چقدر اوضاع فرق می‌کرد. بعضی‌ها وقتی بخواهند موضوعات را از دید مسائل زنان بررسی کنند اینگونه‌اند!





کلمات کلیدی : پرتاب کفش، جرج بوش، نوری مالکی، خبرنگار عراقی، ظالم، دست دادن، مظلوم

دریغ مدار

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/9/25 12:37 صبح

همسر یک روحانی اولین وبلاگی بود که می‌دیدم یک خانوم طلبه‌ی جامعة‌الزهرا می‌نویسد. ایده‌ی نوشتن به اسم طلبه را از آنجا گرفتم؛ هرچند خودشان دیگر سکوت اختیار کرده‌اند.
الان می‌دانم گل‌دختران و گل‌بانوان طلبه زیادی هستند که وبلاگ دارند. بعضی‌هاشان رامی‌شناسم و از بهترین دوستانم هستند؛ مثل گل‌بانو. بعضی‌های دیگر را دوست دارم بشناسم و البته به امیدخدا برنامه‌هایی هم خواهیم داشت.
‍‍‍‍- با تقدیر و تشکر از همه‌ی خانومهای طلبه‌ی وبلاگ‌نویس سیمرغ بلورین ... که نه! ولی فعلا فقط طلبه‌های جامعة‌الزهرا را مشتاق دیدارم.
-    طلبه‌های جامعة‌آلزهرا = طلاب حضوری ( تمام وقت، نیمه وقت، پاره وقت، تحصیلات تکمیلی، بین‌الملل) ، طلبه‌های دوره آموزش غیرحضوری  یا فارغ التحصیلان جامعة‌الزهرا.
-    هم‌اکنون علی‌الحساب سه چهار فوریت این طرح تصویب شده. لطفا حداکثر تا چهارشنبه 27 آذر ماه  یک جوری مرا از حیات وبلاگی‌تان خبردار کنید تا صحبت‌های خصوصی‌تر را بگویم؛ حتی شما دوست عزیز. همینجا نظر بدهید یا برایم ایمیل بزنید. خلاصه« ز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدار ».
-    فکر نکنم نیاز به گفتن باشد که بهتر است وبلاگتان دست کم 30 درصد بویی از طلبگی برده باشد.گفتم؟!
-    Email: epsilon.iran@yahoo.com
-    لطفا حاضران به غایبان اطلاع دهند.




کلمات کلیدی : وبلاگ، طلبه، دختران، جامعة‌الزهرا

آش نذری

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/9/18 10:42 عصر

معمولا روز اولی که یک مطلب در این وبلاگ درج می‌شود آمار بازدیدش هم تا یکی دو روز بالا می‌زند. بعد کم کم روزی ده تا و بیست تا کم می‌شود؛ مگر اینکه کسی نظر لطف کند و لینک ما را جایی اعلام کند. که آن هم قابل پیگیری است.
از آخرین مطلبی که گل بانوی عزیز نوشته تا الان حدود یک ماه می‌گذرد؛ اما چند روزی که با این شمارنده پارسی بلاگ چک کردم دیدم بازدیدها کم که نشده هیچ زیادتر هم شده. خلاصه با این ابزار وبگذر که ردش را گرفتم دیدم بنده‌ی خدایی به اسم و رسم ما در وبلاگ بعضی دوستان- که بیشترشان غریبه بودند- نظر داده و به اینجا دعوتشان کرده.
 بنده‌ی خدای گرامی! دست شما درد نکند. از خدای گرامی‌تان که پنهان نیست از شما چه پنهان مدتی است اصلا دست و دلم به کامنت گذاشتن و تبلیغ وبلاگ نمی‌رود. حتی اگر دقت کرده‌باشید هنوز خیلی از کامنت‌های مطالب پیشین خصوصی مانده و نتوانستم عمومی‌شان کنم. (البته اینجا هرکس مسئول عمومی کردن یا نکردن نظرات مطلب خودش است.) قدیم‌ترها که گاهی حوصله می‌کردم نظر بگذارم و بگویم آهای ما هم زنده‌ایم و می‌نویسیم، صدایم از دو سه تا همسایه آن‌طرف تر نمی‌رفت. آنها هم به خاطر حق همسایگی مهربانی می‌کردند، بهمان سر می‌زدند و گاهی شله زرد سفیدی، حلوای شوری چیزی می‌آوردند؛ اما من این آش‌هایی که دوستان شما آوردند را خیلی دوست دارم. این آش‌ها داغ هستند، مخلفاتش حسابی هم خورده‌اند، یک وجب رویش روغن داده‌اند و پیاز داغ و نعناع و ... به به !
مطلب قبلی که دیگر محشر بود. انگار یکی دیگر از دوستان بندگان خدای شما نذر داشته. سفره داده و بیش از دویست کاسه آش مهمانمان کرده. قبول باشد ان شاءالله.
فقط خواستم بگویم بی‌زحمت در ظرف یکبار مصرف بیاورید که ما را فرصت بازگرداندن نیست. حالا اگر ظرفتان از این الیاف‌های گیاهی باشد که ضررش کمتر است « زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما».




کلمات کلیدی :

بشنو و باور نکن!

ارسال‌کننده : در : 87/8/27 7:14 عصر

قبل از شروع بازی در حالیکه خانمهای ورزشکار مشغول گرم کردن خودشون بودن؛ داور مرد اومد جلو و از هلن خواست روسریش رو برداره و وقتی او اینکار رو نکرد مانع ورودش به مسابقه شد؛ مسابقه ای که ماهها بلکه سالها براش زحمت کشیده بود.
اگه شنیدی میگن: خارجی ها مدافع حقوق بشر هستن..
اگه شنیدی میگن: مدرن شدن باعث احقاق حقوق زنان میشه...
اگه شنیدی: تو کشورهای خارجی زنان آزادن..
و از این جور چاخانها: بشنو و باور نکن.
اگه راست میگن چرا  امروز مانع شرکت کاراته کار زن ایرانی تو مسابقات قهرمانی ژاپن شدن؟!
فقط به دلیل اینکه یک روسری سرش بوده؟!
این همون  آزادیه؟!
کدوم آدم عاقلی به این ظلم میگه آزادی؟!

هلن سپاسی بانوی محجبه کاراته کار ایرانی

حجاب من طلایی تر از مدال شماست

بانوی محجبه ایران را حذف کردند

اعتراض ورزشکاران به اخراج هلن سپاسی




کلمات کلیدی : حجاب، کاراته، هلن سپاسی، ورزش بانوان

رهگذر مهتاب

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/8/5 12:52 صبح

طاهره صفار زاده اولین مترجم قرآن کریم به سه زبان زنده دنیاست.
دکتر طاهره صفارزاده پایه‌گذار آموزش ترجمه به عنوان یک علم و برگزار‌کننده «نقد عملی ترجمه» در دانشگاه‌های ایران محسوب می‌شود.
طاهره صفارزاده در زمینه شعر و شاعری نیز به دلیل مطالعات و تحقیقات ادبی به معرفی زبان و سبک جدیدی از شعر با عنوان شعر «طنین» توفیق یافت که در آغاز بسیار بحث برانگیز شد؛ زیرا شعر مقاومت و طنز سیاسی حکومت پسند نبود.

امروز خانم طاهره صفارزاده هم، به حکم انسان‌بودن درگذشته‌است؛ اما به حکم ماندگاری قلم همیشه برایمان زنده است.
اکنون که ایشان در قید حیات نیستند خیلی راحت‌تر می‌توانید زندگی‌نامه، فعالیت‌های علمی و آثارشان را پیدا‌کنید و بخوانید. (حکمش را شما بگویید)
نمی‌دانم چند سال دیگر طول می‌کشد تا درخشش یک بانوی ایرانی را در موضوع مورد علاقه‌اش اینقدر قوی و پررنگ ببینیم؟!
نمی‌دانم خانم‌هایی که عینک آفتابی و کرم ضدآفتاب زده‌اند، پا روی پا انداخته اند و منتظرند  آقایان جاده را برایشان آسفالت کنند کی عزم سفر خواهند کرد؟!
خانم صفارزاده چه بی‌صدا گذر کرد و چه بسا دلهایی که به دنبال خود برای مبارزه با ستم راهی جاده کرد.
برای آرامش روحش دعا می‌کنم.

 دکتر طاهره صفارزاده

درباره طاهره صفارزاده

بالاخره ماشین آبی شمران برای بردن طاهره صفاره زاده آمد




کلمات کلیدی :

   1   2      >

الکسا