با عرض شرمندگي به نظر من هم مسخره است. ايني که نوشتي يعني اين که حجاب کاملي که شما اسوه اش هستين محدوديت و سختي مي آره به حدي که لازمه براي آسون تر شدنش اين چنين دم و دستگاهي به راه انداخت. حالا اين کلاسش بود. توي کوچه و خيابون چي کار مي کنيد؟ سوار تاکسي مي شيد؟ سوار اتوبوس و مترو چطور؟ بچه تونو مي تونيد تو خيابون بغل کنيد؟ مي تونيد خريدهاتون رو دستتون بگيريد؟ اين همه مساله ي اجتماعي رو چطور حل مي کنيد؟ آيا اين سختي رو تحمل مي کنيد يا اين که از اجتماع فاصله مي گيريد؟ آيا خداوند اين همه سختي رو براي بنده هاش خواسته؟
اين ها سوال هاي اساسي ما هستند. يادمون باشه که حجاب حکم خدا براي يه مسلمونه و نه جامعه ي مسلمون ها. يعني شما اگر خارج از همچين جامعه اي که امکان پرده و اين جداسازي ها رو برات گذاشته باز هم بايد حجابتو رعايت کني پس انتظار تسهيلاتي مثل اين پرده ها از طرف جامعه براي حجاب خواست خدا نيست. حالا اگر اين تسهيلات رو هم ازتون بگيرند شما چطور مي تونيد اين حجاب سخت رو رعايت کنيد و در عين حال در جامعه هم باشيد؟
به طلبه اينده.
به نظر من بري دانشگاه خيلي بهتره تا تو اون ديوار هاي بلند روحت ازرده بشه با چادر جلوي كسي بشيني كه اصلا نميبيند.
سلام من يه طلبه آينده(انشا الله) هستم !فردا اعلام نتايج آزمون وروديه .ولي نميدونم اگه قبول هم بشم انتخاب جامعه بين حوزه يا دانشگاه درسته يا نه؟ مسلما وضع دانشگاه هامون متاسفانه اينقدر خرابه كه ترجيح دادم براي بيمه كردن خودم هم كه شده در آزمون جامعه شركت كنم ولي با شناخت سطحي كه ازش پيدا كردم نميدونم...؟دوست دارم يه بسيجي (از درون و اصل )مفيد وبه روز (از نظر اطلاعات) و فعال و تحصيل كرده باشم اما با شرايط اونجا ممكنه ؟ خود من در سطح دبيرستان وپيش دانشگاهي متعلمي چندين دبير مرد را تجربه كردم وهيچ مشكل خاصي هم وجد نداشت اما اين محدود كردن هاي نميدونم درست يا نادرست؟طلبه هاي فارغ التحصيل كه بايد به جامعه نيمه مسموم (در بعضي مناطق تمام مسموم) شهر و ديارشان برگردند ميتونند رفتاري متعادل و مطمئنا اسلامي داشته باشند
قديمي بودن كتابها به روز نبودن اطلاعات؟چرا نبايد روي طلبه ها كه واقعا اميد جامعه انشاالله مهدوي هسند نبايد كار و سرمايه گذاري شود؟ خيلي پر حرفي كردم ببخشي خيلي مشتاقم نظر طلبه هاي خوب و باصفا رو بدونم التماس دعا
نميدونم چي بگم چون خودم تو قم بزرگ شدم و معتقد هم هستم و امسال شماهارم زياد ديدم و فقط ميتونم بگم كه فرقي بين بعضي از اداهاي شما با امسال طالبان و خوارج و ...قايل نيستم و اعتقاد دارم اكثرآ دليل منتقي كارهايي كه انجام ميديد را نميدونيد يا بهش اعتقاد نداريد و با بعضي از كارا خودتونو توجيه مي كنيد
در آخر اگر طرز صحبت كردنم درست نبود عذر ميخوام
به نام خدا
من فعلا پيشنهاد خاصي براي اين موضوع نمي دم
اما ان شاء الله با ادامه همين رويه ها و امثال اين قشري گري و برداشتهاي سطحي از دين در دو مركز مديريت حوزه برادران و خواهران قم ( مانند صفوف بهم فشرده شهريه!، كتب كاملا به روز!، نظام جامع گزينش نخبگان در حوزه!، آموزشهاي كاملا هدفمند و بر اساس راهبرد كلان حوزه!و صدها مورد زير و درشت ديگر) به همين زودي ها نه تنها باور عميق اسلامي رو در دل همه مردم ايران نهادينه مي كنيم بلكه ...
متاسفم كه بگم مقام معظم رهبري در 10 ،12 سال اخير هرچي درباره حوزه گفتن باز در سخنراني بعدي تصريح كردن كه به اونها عمل نشده! نمونه اش همين سخنراني اخير..
من به عنوان يك طلبه ترجيح ميدم اين مسائلو همه جا طرح نكنم خصوصا در جايي مانند وبلاگ شما كه ويزيتشم بد نيست، اما اگه لازمه پرداخته بشه بايد و شايد كه به مطالبات حضرت آقا پرداخته بشه
ره دراز است اي دوست...
يا حق
با سلام خدمت همشاگردياي خودم و بقيه دوستان
با اجازه مدير وبلاگ مي خواستم رفع ابهامي كرده باشم چون ظاهرا بعضي دوستان دچار سوء تفاهم شدن
همونطور كه در توضيحات اومده استاد از تخته استفاده ميكنه ، يعني كنار تخته مياد ،درس ميده، سوال ميكنه وبه سوالاي خانمها جواب ميده، و وقتي كاري نداشت ميره سر ميزش، هر خانمي هم كه اشكال درسي داشت ميتونه بره و از استاد سوال كنه ،يعني استاد و شاگرد در حد ضرورت همديگه رو ميبينن
لازم به ذكره كه حضرت فاطمه(س) و حضرت زينب(س) هم در حد ضرورت با نامحرم ارتباط داشتن
اميدوارم همدرسياي خوبم تو كارشون موفق باشن
با اجازه مدير وبلاگ مي خواستم رفع ابهام كنم چون ظاهرا بعضي دوستان دچار سوءتفاهم شدن
همونطور كه در توضيحات اومده استاد از تخته استفاده مي كنه يعني كنار تخته مياد ،درس ميده ،به سوالاي خانمها جواب ميده و بعد كنار ميزش ميشينه ،هر خانمي هم كه اشكال درسي داشت ميتونه بره از استاد سوال كنه ،اينطوري خانمها راحتن و مقيد نيستن
لازم به ذكره كه حضرت زهراء(س) و حضرت زينب (س)هم در حد لزوم با نامحرم حرف ميزدن
اميدوارم دوستاي خوبم تو كارشون موفق باشن
يا علي