عجب !!
سلام .
كي من؟ يه بنده خدا !!
اون مطلبي رو كه در باره ي اصول كلي جامعه الزهرا نوشته بودين خوندم!!
عجب !! راست ميگيد !! شبيه مدينه فاضله است !! شايدم خودشه !!
منم دلم ميخواست!!! آخ ببخشيد باز گفتم دل !! منم علاقه داشتم تو يه محيطي مثل دانشگاه امام صادق ع درس بخونم و حتي زندگي كنم !!
اما از بد روزگار !! بازم يادم رفت !! خدا رو شكر حتما حتما حكمتي بوده !
اما خوب اين خداست كه داره خدايي ميكنه ( قال حسن زاده املي ) !
ما هم با اين كه دلمون!! اه يادم ميره !! با اين كه ميخوام تو يه همچين محيطايي باشم دارم كم كم تو اين جامعه ي .... تهران حل ميشم !
ديگه ديدن چهره هاي عجق وجق !! شايدم عجغ وجغ يه چيز روزمره
شده !! مگه اينكه هر 2000 سال يه بار از در يه همچين وبلاگي رد شيم
يكي يادمون بندازه بابا !!
كجاي كاري همين بغل گوشت يه همچين آدمايي زندگي ميكنن !
البته بچه مخلص دور و برمون كم نداريم ولي!!...
امان از اين ولي ها !!
ولي اون عنصر اعتماد رفته اون جايي كه ....
و اون مشكل شرعي با يك عنصر مبارك به نام
كلاه شرعي يا شايدم مصلحت جاشو داده به
قانون!!
بله قانون .. يعني مهم نيست چيدن گل اشكال شرعي داره يا نه
مهم اينه كه قانون جلوي منو ميگيره يا نه !!
قانون خدا جاشو داده به قانون بشر !! نه نه نه
اين بشر نميخواد قانون خدا رو قبول كنه
..
..
..
بعدعمري كلي نوشتم !! ولي خوب .. ديگه نميدونم چي بگم..
بذار فكر كنم بقيشو بعدا ميگم الان هيچي نگم بهتره