سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسمبلی

ارسال‌کننده : گل دختر در : 86/9/1 6:54 عصر

ساعت دوازده کلاسم در جامعة‏الزهرا تمام می‏شد و دقایقی بعد کلاس دانشگاهم شروع می‏شد، مثل هر هفته.با سرویس جامعه ساعت دوازده و چهل دقیقه رسیدم دانشگاه. یادم نمی‏آید استاد این درس را تا کنون در حال ورود به کلاس دیده‏باشم. اسم رسمی درس «زبان‏های ماشین و برنامه‏سازی سیستم» است. اسمبلی صدایش می‏کنیم. هم کوتاه‏تراست هم کلاس دارد!استاد ب.ف

از اول ترم که انتخاب واحد اینترنتی کردیم منبع این درس یک عدد «جزوه» ذکر شده‏بود که تا مدتی پیش، روی ماهش را زیارت نکرده‏بودیم. بیشترِ بچه ها، از منبع ترم قبل که کتاب آبی رنگ قطوری بود استفاده می‏کردند و دست به دست می چرخاندند. هیچ کس حاضر نبود پول کتابی را بدهد که امتحان از آن نیست؛ مخصوصا در پیام‏نور که کتاب‏محور* است.

استاد با ویدئو پروژکتور از روی متن انگلیسی کتابی تدریس می‏کرد و تمرین می‏داد؛ اما ندیدم کسی تنها با اکتفا به تدریس استاد حقیقت اسمبلی را درک کرده‏باشد!

هر بار که به انتشارات دلیل‏ما( انتشارات کتابهای پیام‏نور) سر می‏زدیم می‏گفت هفته بعد جزوه می آید. جانمان به لب آمد و جزوه نیامد. یک بار که رفتم گفت: «سی دی جزوه آمده اما فایلش باز نمی‏شود، باید بگوییم دوباره بفرستند.»

دیگر طاقت نیاوردم. دو روز بعد از اینکه کتابی دیگر با همان محتوا به مبلغ شش‏هزار‏و‏پانصد‏تومان ناقابل تهیه کردم فهمیدم فایلش را در سایت دانشگاه گذاشته اند. چون فوری جلدش گرفته بودم نمی‏شد پس‏بدهم. تقریبا همه بچه ها فایل جزوه را دانلود کردند.اگر شب امتحان برق می‏رفت چه باید می‏کردیم؟ بعضی که مایه‏دار‏تر بودند سیزده‏هزار‏تومان ناقابل دادند و از آن پرینت گرفتند. بقیه پنج‏هزار‏تومان دادند و کپی جزوه را از « دلیل ما» خریدند.

بعد از برآوردهای سر‏انگشتی که پرینت جزوه یا کپی کردن یا خرید کپی یا مطالعه از روی کتاب دیگرم به صرفه‏تر است یا نه، تصمیم گرفتم کپی جزوه را بخرم که فروشنده گفت:« تمام کردیم؛ اما کتابش را آوردیم»

فکر می کنید چند؟ هزار‏و‏هفتصد‏تومان! چون اصولا مطالعه از روی کتاب صفای بیشتری دارد خریدم و آن روز ظاهرا تنها کسی بودم که کتاب آن درس را همراه داشتم. فروشنده سفارشم کرده‏بود که کتاب را به دوستانم نشان ندهم، شاید بخواهند جزوه‏هایی را که دو روز قبلش خریده‏بودند پس بیاورند. سر کلاس که در واقع تهش بودیم بیشتر صحبت کتاب و جزوه بود. مرضیه می‏گفت چون آخرین دانه جزوه را خریده با تخفیف، ‏سه‏هزار‏تومان قالبش کردند! مصر بود جزوه را پس‏داده، کتاب بگیرد.

القصه... در دانشگاه غیر حضوریِ کتاب‏محورِ پیامِ نور، بعد از گذشت نیمی از ترم تازه چشممان به جمال کتاب منور شد و تقریبا همه از این بی‏برنامگی ضرر مادی و معنوی کردند؛ حال آنکه در جامعة‏الزهرا هر وقت برای خرید کتاب دیر اقدام کنیم و تمام شده باشد مطمئنیم از قسمت فروش کتاب غیرحضوری‏ها دست خالی بر نمی گردیم.

 

و*مثلث دانشگاه کتاب محور پیام نور سه رأس دارد: دانشجو، کتاب و مدرک
لذا انتقاد از برگزاری کلاسها، سطح علمی اساتید، امکانات آموزشی-فرهنگی،میزان توجه به انجمن های علمی، غیره و ذالک فاقد هرگونه صلاحیت است و در پاسخ باید شنید که : پیام نور همینه!




کلمات کلیدی :

الکسا