سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حلقه های دخترانه

ارسال‌کننده : در : 89/11/5 10:37 عصر

اینجاست که می‌شود گفت نتیجه‌ی اکثر ایده‌های مبهم ذهنی ما، جذاب از آب در می‌آید. هیچ فرقی هم نمی‌کند که در دقیقه‌ی نود قرار جمعی دخترانه تشکیل دهی یا با هماهنگی، آنهم از دو روز قبل.

هیچ فرقی هم نمی‌کند دانشجوی حوزوی باشی یا مترجمی زبان انگلیسی. فلسفه می‌خوانی یا حسابداری. لیسانس کامپیوتر داری یا علوم ارتباطات... جذاب بود دیدن حلقه‌ی چارقدی ها؛ دانشجویان رشته‌های مختلف اما با دغدغه‌یی مشترک!

پای دیدار دخترانه که می شود، دیگر مجالی برای بهانه‌گیری ، درس و امتحان و کارهای عقب مانده نیست... هر جوری که بود خودم را رساندم. مخصوصا اینکه خیلی وقت باشد دوستانت را دور هم ندیده باشی! همین بهانه‌ایی می شود برای صحبتی سه ساعته!از جنس بحث ها و چالش های امروز دخترانه مان دراجتماع...

از مشکلات دم دستی و مهم شروع کردیم، هر بحثی را هم که پیش  ‌کشیدیم، اینقدر سوال در سوال  ‌شد که به ریزترین نکاتی که به ذهن‌مان هم نمی‌رسید بر خورد کردیم و به‌نتایج خوب و روشنی رسیدیم..

به پیشنهاد سمیه (سردبیر چارقد) بحث را جمع کردم برای بازنشر در سایت، که ماحصلش اینجاست!

 این وسط  مهم‌ترین اشتراک میز دخترانه مان، تفاوت‌مان بود. این تفاوت ها بزرگترین دلیلی بود که قرار شد دور هم جمع شویم تا محیط حرفهای مجازیمان نه بسته باشد نه تک بعدی  و دایره ای، اینگونه است که دغدغه هایمان اگر چه گوناگون و متفاوت و گاهی متضاد است اما دخترانه است، دخترانه به این معنا که همه ما دختریم و صفات دخترانه مان نیاز به کمال دارد نه سرکوب!
دخترانه از جنس محدودیت های یکسان و علاقه ها و جذابیت های گوناگون، می دانیم مشکلاتی هست از سوی قانون های نانوشته، که حرکتمان را در این محیط های مجازی تحمل نمی کنند. اما حرف هایی داریم که بر خلاف دیگران هر جا باشد می زنیم، چه چارقد، چه گلدختر، چه هر سایت و مجله ی دیگری...، حتی اگر  گاهی دل نوشته بیانش کنیم باز هم واهمه ای از آن نداریم.

اما این وسط

یکی انگ چشم گوش بسته به ما می‌زند، دیگری می‌گوید حصار ما قرآن است (مگر ابایی از این قضیه داریم؟! مگر مسلمان نیستیم؟!) آن یکی به تمسخر می‌گوید لابد منظور از نشاطی که میگوییم جنگُلک‌بازی ست! یکی هم با توهین کارهایی که زن با آن‌همه سختی در خانه انجام می‌دهد، تشبیه به کار خر میکند! دیگری که ادعای مذهبی دارد رفتار خانواده خودش را تطبیق به همه می‌دهد و همه را با یک چوب می‌راند!...

...............................
نه‌اینکه فقط عکس‌العمل برخی همیشه منتقد مرا به‌یاد این دعا می‌اندازد "خدایا به من این قدرت را بده چیزهایی را که نمی‌توانم عوض کنم، تحمل کنم".... نه!  بلکه دلم می‌سوزد برای حال بعضی‌شان که اینکار را بلد نیستند. اصلا اینطوری زندگی نمی‌کنند...




کلمات کلیدی : چالش، کار زن، صفات دخترانه، محدودیت، جذابیت، قانون، تک بعدی

الکسا