سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقتی پای چارقد در میان باشد

ارسال‌کننده : در : 89/10/22 9:48 صبح

سر ّ قشنگی‌ست وقتی میان حجم درس و امتحان، ناگزیر شوی مصاحبه‌ای را بگیری، آنهم من که  این روزها کمتر وقت میکنم به کارهای غیر درسی ام بپردازم و چند ماهی هم هست شرمنده چند جایی هستم!

حتی خودم را در تیر رس دید قرار نمی‌دهم تا مبادا سفارش کار و گزارش دهند!

اما پای چارقد که وسط می‌آید، انگار پیشانی‌ات را کف ِ دست گرفته‌ای و آماده‌ای که طبق معمول حجم ِ زیاد درس‌ها را بهانه کنی اما زیباتر آن‌ست که نتوانی بگویی نمی‌توانم. تلفن زنگ می زند، دوست عزیزم سردبیر چارقد بود...

بعد از حال و احوال گفت:" قسمت اول مصاحبه با یکی از اعضای هیئت علمی دفتر مطالعات زنان؛ زهرا امین‌مجد؛ با این سختی‌ها و مشقات گرفته شد، قسمت دوم اما ناقص مانده. عکس آماده‌ست، سوالات هم، قرار هم گذاشته شده، فقط 5شنبه ساعت 11 تا 12 برو، این گوی و این میدان."

باز هم نمی‌دانم چه سرّ قشنگی بود که یادم رفت پنج‌شنبه آزمون ورودی ارشد دارم! 
تلفن را که قطع کردم تازه یادم افتاد....

روز آزمون از یک طرف حواسم به قرار بود که دیر نکنم، از یک طرف هم ماله به سوالات نکشم! آزمون که تمام شد، فقط خدا می‌داند با چه سرعتی حرکت کردم. قبلا هم بخاطر تهیه‌ی عکس به انجا رفته بودم، دیگر دستم آمده بود مسیر کجاست! خانم امین‌مجد هم حکم استادی به‌گردنم داشت و همین موضوع رغبتم را زیاد می‌کرد. زمانی که یک ترم استادمان بود مدام ذهنم قلقکم می‌داد که از او یک سری سوالات شخصی بپرسم! از زندگی شخصی شان، از اینکه همسرش با چه انگیزه ایی او را تا پای هواپیما برای رسیدن به سخنرانی ها و همایش ها همراهی‌ش می‌کند! اینکه با این همه فعالیت و پژوهش چطور بین وظایف همسری و فعالیت خارج از منزل تعادل برقرار میکند! کاری که اکثر زنان ما نمی توانند انجام دهند! اگر خارج از منزل فعالیت کنند از وظایف همسری و مادری خود باز می مانند، و بالعکس!

این سوالات در ذهنم و الان هم موقعیت عالی که به بهانه‌ی مصاحبه از او بپرسم!

می‌رسم، در زدم و وارد اتاق شدم، سریع مانند کسانی که خودشان را مسلح میکنند تا زمان مناسب تفنگ بکشند، ریکوردر را روی میز گذاشتم و شروع کردیم به صحبت کردن!

سردبیر تماس می گیرد، مشغول می کنم تا متوجه شود نگران نشود و من دیگر سر ِ قرار رسیده‌ام.

صحبت مان تمام شد، نگاهی به ساعت انداختم، از دوازده گذشته بود و وقت نماز...
به آمفی تئاتر دفتر مطالعات رفتیم و نماز را پشت سر آقای زیبائی نژاد (مدیر دفتر مطالعات زنان) خواندیم...

آدم که طمع می کند همین می شود!آخرش نشد سوالات ذهنم را از او بپرسم، کلی هم دمق شدم که چرا وقت کم بود! چون نمونه همسرداری از جمله بحث هایی ست که خیلی جای کنکاش دارد.

مهم نیست! پیشنهاد میدهم که سری سوم مصاحبه را به این موضوع اختصاص دهند.
این شما و این زنان در جنگ دائم جنسیتی!




کلمات کلیدی : چارقد، دفتر مطالعات زنان، آزمون، مصاحبه، وظایف همسری، سخنران، جنگ جنسیتی

چارقد های باز؛ یک بام و دو هوا

ارسال‌کننده : گل دختر در : 88/3/19 10:24 عصر

نشریه دخترانه چارقدنویسنده مطلب: گل دختر
چ
ند روز پیش در سایت فرندفید دیدم که برخی دوستان انتقاداتی دارند در باره تصاویری که نشریه چارقد در گزارش تصویری‌اش از برنامه‌های انتخاباتی می‌گذارد.
در این
لینک (+) که آقای نجمی ،مدیر مسئول نشریه چارقد، خودشان این موضوع را با طرح سوالی پیش می‌کشند که به نظرم فضاسازی برای بحث در این باره بوده. ( البته قبلا هم اشاراتی داشتند+) بعد از آن در لینکی دیگر در فرندفید طرح مسئله را خیلی شفاف‌تر خطاب به آقای احسانبخش (سردبیر چارقد) دیدم. (+)
با توجه به اینکه از ابتدای راه اندازی چارقد دورادور در جریان کار، فضای حاکم بر این نشریه و سیاست دست اندر کارانش بودم گفتم شاید بد نباشد که من هم چند خطی درباره تصاویر مورد استفاده در چارقد بنویسم. البته مشخص است که من نه زبان ناطق چارقد هستم و نه نویسنده ثابتش.  فقط این روزها که می‌بینم چارقد بالنده‌تر شده و دارد به هدف‌هایش نزدیک‌تر می‌شود دلم نمی‌آید سکوت کنم. دوست دارم اگر مدیر مسئول، سردبیر یا اعضای هیئت تحریریه چارقد بر این مطلبم نقدی دارند حتما متذکر بشوند.

طرح م
سئله: عزیزان خواننده چارقد برایشان این توهم پیش آمده که چارقد در برخورد با تصاویر دختران بدحجاب سیاست واحدی ندارد. بدحجابی دختران حامی آقای موسوی را نشانه به خطر افتادن اسلام می‌داند ولی از بدحجابی دختران حامی آقای احمدی نژاد حمایت می‌کند.

نظرات من:
1- چارقد همیشه در استفاده از عکس تصاویر دختران کمی بازتر از دیگر نشریات مذهبی عمل می‌کرده. این مسئله انتقادی بوده که آن اوایل بیشترِ قشر مذهبی - و همچنین خودم- به چارقد داشتند. البته جمع بین بین رنگ و جذابیت تصاویر دختران و پوشیده بودن آنها کار آسانی
نیست و اگر چارقد بخواهد واقعا روشی نو در پیش بگیرد باید به تولید عکس و تصویر بپردازد نه استفاده از تصاویر اینترنتی. صحبتم سر درست یا غلط بودن این سیاست نیست؛ حرف من این است که چارقد همیشه اینطور بوده و این یک روند جدید به خاطر انتخابات نیست. چرا همین بزرگواران منتقد قبل از این ایام گله نداشتند که دختران بدحجاب را در حال مراسم شب قدر، دعا و زیارت قبور شهدا نشان می‌داد؟

2- فکر می‌کنم چارقد در نشان دادن تصاویر دختران بدحجاب در بین حامیان موسوی و احمدی نژاد تعادل نسبی برقرار کرده‌باشد و مثل بعضی
‌ سایت‌ها دنبال این نبوده که تمام تصاویر دختران بدحجاب حامی موسوی را کنار هم بیاورد تا بیننده خیال کند که تمام جمعیت همین پوشش را داشته‌اند. (+) از آن طرف هم خب به خودش حق می‌داده که تعدادی از تصاویر دختران به قولا «شل حجاب» و حامی احمدی نژاد را بیاورد.(+) چارقد خواسته واقعیت را آنطور که هست منعکس کند؛ و این حجاب‌های باز و بسته واقعیت هر دو جناح بوده و هست.

3- درست است که بعضی سایت‌ها و وبلاگهای مثلا اصول‌گرا از شل حجابی حامیان موسوی سوء استفاده کردند، آن را به بی‌عفتی و سست ایمانی نسبت دادند ( که به نظرم درست هم نیست)؛ اما من ندیدم که چارقد در هیچ کدام از گزارش‌ها و نوشته‌هایش این دیدگاه را منعکس کرده باشد. ممکن است دوستان منتقد این برداشت را از سایت‌های دیگر داشته‌اند و تصاویرش را در چارقد دیدند و در ذهنشان به ه
م پیوند دادند! مثلا این گزارش (+) چارقد از همایش دختران فیروزه‌ای را بخوانید که چقدر سعی کرده محتاطانه فقط آنچه را که می‌بیند منعکس کند. ( اگر غیر از این بوده بگویید؛ شاید من همه مطالبش را با دقت نخواندم.)

4- نکته آخری که به ذهنم می‌رسد این است که بالاخره پشت سر هر پوششی تفکری خوابیده است. مسلما کسانی که با پوشش آزادتری به حمایت از کاندیدای خاصی مشغول هستند؛ اگر این فرد انتخاب شود بعدا در قبال حمایت‌هایی که کرده‌اند انتظاراتی هم دارند. آن اوایلِ تبلیغات کاندیداها، خیلی از اقشار مذهبی نمی‌دانستند که آقای موسوی با حمایت اصلاح‌ طلبان روی کار آمده‌اند و هنوز ایشان را در سمت نخست وزیری زمان امام و با قیود سخت انقلابی تصور می‌کردند. در این شرایط لازم بود همچین تصاویری منعکس شود تا ماهیت حامیان و اهداف سران موج سبز را بهتر نشان دهد.



کلمات کلیدی : حجاب، عکس، انتخابات، چارقد، دختر

الکسا