ببينيد ، يک طلبه وقتي سالها توي حوزه هاي علميه ، علوم ديني رو مي خونه و پشت سر ميزاره .

بعد از اينکه به يه حد بلوغ رسيد . آماده ميشه براي تبليغ . واين تبليغ او ممکنه با يک روش خاص انجام بگيره .

تک تک روش هاي تبليغ رو شخصيت فرد مبلغ و شخصيت مخاطبين او به اضافه استعداد و توانايي هاي مبلغ که ميسازه . يکي قلمش خوبه .يکي بيانش .يکي تدريس خوبي داره و ... .

هيچ دليلي نداره که روش هاي تبليغ يکي باشه . چون نفوس عالميان متفاوت و متکثره روشهاي تاثير گذاري و تبليغ هم قطعاً متکثره . اين رو حتي توي تبليغ دين خدا توسط پيامبراني که توي دوره هاي مختلف زماني و با مخاطبيني مختلف و متفاوت اومدند هم مي تونيد ببينيد .

ببينيد که روش تبليغ همه اونها با هم تفاوت داشت در حاليکه منشاء اثر و کلام تمام اونها يکي بود ..

و اين يعني همون عرض بنده ، که مبلغ با توجه به شخصيت مخاطب . فضا و محيط تبليغ و حتي زمان تبليغ روشش فرق مي کنه .

اين تيتر رو هم به همين ديد نگاه کنين . اين تيتر يک رو ش تبليغ جداگانه است . روشي که در عين اينکه اصلاً ضربه زننده نيست و مشکلي هم براي شان روحانيت به وجود نمياره . حامل اين پيام هست که اين جا تکلف هاي معمول (هم در دانشگاه هم در حوزه ) قطعا ً به چشم نمي خوره .و خيلي خلاصه اينکه :

هيچ ترتيبي و آدابي مجو هر چه ميخواهد دل تنگت بگو

که البته روي اون ( هر جه مي خواهد ) نظارت کامل ميشه . خيا لتون راحت .

به اضافه اينکه يه توضيحي بدم در مورد اون واژه تکلف . اين تکلف مذموم نيست آ . اين هم دقيقا ً بر ميگرده به همون روش تبليغ و مخا طب شناسي .

با ذکر اين نکته که ، مباني فکري ما همان مباني فکري اصيل روحانيت و طلبگي است . وبه هيچ وجه از اون پايين نمي آيم و کنارش نمي گذاريم .

ميگن واژه مرسي و امثال اين متعلق به فرهنگي بيگانه است .

ما در فرهنگ ناب اسلامي آموختيم که در مقابله با هر فرهنگي ...... هر فرهنگي، خوب آن فرهنگ را بگيريم . با مباحش کاري نداشته باشيم و بدش را از بين ببريم . گاهي با پاک کن . گاهي با سلاح .

و همين طرز تفکر بود که توي صدر اسلام ، سلمان فارسي ، ابوذر غفاري ، بلال حبشي و ... هر کدام از يک قوم

با فرهنگ هاي متفاوت . همه مثل برادر کنار هم زندگي مي ک