يكي از مهمترين ويژگيهاي يك مسلمان، آرمانگرايي اوست. آرمانگرايي هم يقينا اين اجازه را به انسان نميدهد كه يك جا بند شود.
شايد يادداشت شما هم ناظر به اين اصل مهم و پايبندي به آن باشد؛ اما به نظر من اشكالي كه در اين نوع نگاه وجود دارد اين است كه ممكن است منجر به فرونهادن كارهاي ريز و در عين حال مهم شود.
البته ممطئنا اينگونه نيست كه آرمانگرايي منجر به بيدقتي و بيتوجهي به مسايل عادي لازم و واجب شود اما به هر حال دقت و ظرافت خاصي ميطلبد. كم نيست ارزش اين جمله كه المومن كيس فطن.
درباره سمن هم نميتوان مطلق اظهارنظر كرد؛ همه چيز به پشتكار، انگيزه و مديريت بسته است؛ چه هيئت باشد و چه سمن!