آن قدر جمعه ها گذشت
رمضان ها آمد و رفت
اما هنوز كه هنوز در غبار تنهايي مانده ام
شب است و كاروان مي رود
آرام آرام و مرا خواب در خود فرو برده است
مي دانم كه پر پروازم را شكاندم
ولي هنوز پرواز را دوست مي دارم
مراد نبود انچه از بيان فهميده شد وليكن نفاق همين است ديگر!!!
((چون كلام است مي آيد ولي شايدم بناخوشي))