با اين وبلاگ حرف دلمو زدي

من اگر پسر بودم سعي مي كردم آنقدر پست نباشم آنقدر لا ابالي نباشم آنقدر تنبل نباشم

خيلي رياكاري داشت

به طوري كه بوي آن را از كيلومترها مي شود حس كرد!!!!!!!!!

سلام انصافا قلم صريح وساده اي داريد ازنوع نوشتارتان خوشم آمد اين يكي را همه خانمها ندارند حداقل خيلي ها كه من با آنها آشنايي دارم اينطوري هستند ولي شما كه تازه واتفاقي باوبلاگتان آشناشدم اين امتياز را نه تنها ازخانمها بلكه ازخيلي ازاقايان هم بهتر داريد.اگربراي انتشار مطالبتان كاري ازدستم بربياد بفرمائيد دريغ نخواهم كرد البته براي عكسهايتان هم اين آمادگي رو دارم .

سلام

كاملا موافقم! تازه بيشتر! مثلا اين كه نمي تواني يك دفعه به سرت بزند ماشين بابا را برداري و با برو بچ بروي بيرون! يا يك دفعه تر بزني به كوه و بيابون! يا كنار اروند بنشيني وضو بگيري يا ...

فقط نمي دانم چرا وقتي ما پست (مي خواهم پسر باشم) گذاشتيم همه آن قدر بد نگاه كردند و آن قدر بد ... باز هم نگاه كردند كه مجبور شديم سر سه روز برش داريم ! كمتر نباشد، بيشتر از اين هايي كه نوشته بودي نبود، جان تو ...

salam ba inke az khategi 18 saat parvaz az California ta alman dare joonam dar mire, omadam chizi azat beporsam, didam in ghadar khastegar dari ke dige monsaraf shodam.
ghorboonet
Reza az alman

هنوز تا پذيرش نقش زن در اجتماع راه زيادي در پيش است مسلما محدوديت هاي ديني كه بسياربيشتر است و اين به تاريخ نه چندان مناسب ما نسبت به زن باز مي گردد.رويكردهاي عالمان ما به زن بسيار نامهربانانه بوده است.

شما ها يه مشت بي كارين كه ميشينين مزاياي دختر بودن يا پسر بودن و ميشمرين اين دو مكمل همند اگه زن نبود پشتيبان مرد كي بود با اگر مرد نبود كي حامي زن مي شد تو به عنوان يه زن يا مرد وظايفي داري كه بايد انجام بدي برو اونارو تحقيق كن من نميگم كدوم خوبه كدوم بد هميشه در طول تاريخ زن وظيفه كمتري نسبت به مرد داشته چون اين مرده كه بايد جوابگوي همه چيز باشه اين مرده كه زمينه راحتي زن و محيا مي كنه و اين وظيفشه تو راحت سر جات نشستي خرجت و يكي ديگه ميده تا سر حد مرگ ازت مواظبت مي كنه حوات و داره نازتو هم كه آقا بايد بكشه اون وقت مي گي اه اه مردا من طرفداره مردا نيستم ازشون تشكرهم نمي كنم چون وظيفشونه ولي ديگه بي انصافي هم نمن كنم اگه كار مي كني آفرين ولي هيچ وقت نگران حقوق و عيدي و يه كم كم و زيادش نيستي اگه اخراجم بشي يكه هست از صبح تا شب جون بكنه دل تو دلش نباشه كه خرجش زياد بشه و... اون وقت امثال تو چي ميگن دندش نرم مي خواست زن نگيره كه توش بمونه ولي اصلا به اين فكر نمي كني كه اون زن نگرفته كه خرجش كنه گرفته كه همدمش باشي-مال اون باشي-يارش باشي-تنها نباشه-پشتيبان داشته باشه و.... من مرد نيستم زياد نمي دونم فقط مي دونم كه اگه مرد بودم از بي انصافيه زنها گله مي كردم ولي اره يه طرفه به قاضي نميرم مردام بعضي هاشون خيلي دل ميشكونن شايد همين باعث شده كه ما زنها احساس كنيم داريم نبرد مي كنيم به جاي زندگي نبرد براي شكستن ديوار هاي اين زنه و اون مرد ولي مثل اين كه براي مردا مهم نيست كه از روي آدميت قضاوت بشن نه از روي مرديشون شايدم نامرديشون ولي براي ما مهمه همه اين حرفام براي همينه ولي من ميگم اگر جامعه اي خرابه ارزش هاش ناعادلانست براي همست هم مرد هم زن پس نشين يكي يكي بشمر چون اگه مرده بد بختي هاشو بشمره از جات خيلي هم راضي ميشي شايد اين تقصير مرداس كه هميشه فقط نظاره گرن اما من هيچ وقت دوست نداشتم مرد باشم چون خيلي سخته البته اگه مردش باشي ولي اين روزا نا مردي بيداد ميكنه نه مردي براي همين با واژه مرد بودن بيگانم فقط ميگم به عنوان يه دختر هميشه پشت مردم هستم و نه خودمو برتر ميبينم نه اون و ساكتم نميشينم كه هر كاري خواست باهام بكنه فقط باهاش زندگي ميكنم سعي مي كنم قدر زحمتاشو بدونم گله هم مثل شماها نكنم به شرطي كه اونم قدرمو بدونه ولي كو مردي؟

فقط ميگم دلت خوشه ها

چيزاي مهمتري هم در زندگي هست

تمام کامنتها از دوستان هم عقيده و هم مسلک شما بود. به عنوان کسي که اصلا به وجود خدا اعتقاد نداره، البته اگر محيط وبلاگ شما رو نجس نکنم، بايد بگم فکر نکنيد اين محدوديت ها تماما به دليل مسائل مذهبي هست. خيلي ها به خاطر فرهنگ هاي اجتماعي هست. من نميتوانم قبول کنم محمدي که همسرش يک تاجر سرشناس عرب بوده و همسر ديگرش تا مدتها بعد از وفاتش از تاثير گذارترين اعراب ( کاري به مثبت و منفي بودنش ندارم) ديني آورده باشد که اينچنين زن را محدود کند. ما خيلي جاها از پيغمبر خودمان هم تندتر ميرويم.
در ضمن به عنوان يک غربت نشين بايد اضافه کنم فکر نکنيد مثلا در آمريکا زنان کاملا از حقوق مساوي برخوردارند. تازه اين حقوقي هم که دارند با چنگ و دندان گرفته اند. توي اين مهد دموکراسي زن حق راي نداشت. يک مخترع زن مجبور بود اختراعش را به نام يک مرد ثبت کند. ولي جنگيدند براي حقشان و هنوز هم مي جنگند. رئيس جمهور جديد به تازگي قانون پرداخت حقوق برابر به زن و مرد رو امضا کرد. يعني در يک پست هم طراز در اينجا به مردان بيشتر از زنان حقوق ميدادند که شما سرپرست خانواده هستيد.
اما دو چيز اينجا خيلي برايم جالب هست. اول اينکه يک دختر ميتواند به خاطر طرز نگاه بد از يک مرد به علت سوئ استفاده جنسي شکايت کند. يعني از اون نگاههايي که شما حتي در قم از آن در امان نيستيد وشايد به خاطر همين نگاهها ترجيح ميدهيد زير خروارها حجاب اضافي برويد. و صد البته دمار از روزگار يارو در مياورند. مورد دوم اين که اينجا از اين نگاهها خبري نيست! يکي از دوستان محجبه من اينجا ميگفت صبح که براي کار دير کرده بودم با سرعت از خانه زدم بيرون و رفتم سر کارم. خيلي معمولي و رفتار همه هم باهم مثل هميشه بود. تازه بعد از دو ساعت متوجه شدم که ... يادم رفته روسري سر کنم!

تمام کامنتها از دوستان هم عقيده و هم مسلک شما بود. به عنوان کسي که اصلا به وجود خدا اعتقاد نداره، البته اگر محيط وبلاگ شما رو نجس نکنم، بايد بگم فکر نکنيد اين محدوديت ها تماما به دليل مسائل مذهبي هست. خيلي ها به خاطر فرهنگ هاي اجتماعي هست. من نميتوانم قبول کنم محمدي که همسرش يک تاجر سرشناس عرب بوده و همسر ديگرش تا مدتها بعد از وفاتش از تاثير گذارترين اعراب ( کاري به مثبت و منفي بودنش ندارم) ديني آورده باشد که اينچنين زن را محدود کند. ما خيلي جاها از پيغمبر خودمان هم تندتر ميرويم.
در ضمن به عنوان يک غربت نشين بايد اضافه کنم فکر نکنيد مثلا در آمريکا زنان کاملا از حقوق مساوي برخوردارند. تازه اين حقوقي هم که دارند با چنگ و دندان گرفته اند. توي اين مهد دموکراسي زن حق راي نداشت. يک مخترع زن مجبور بود اختراعش را به نام يک مرد ثبت کند. ولي جنگيدند براي حقشان و هنوز هم مي جنگند. رئيس جمهور جديد به تازگي قانون پرداخت حقوق برابر به زن و مرد رو امضا کرد. يعني در يک پست هم طراز در اينجا به مردان بيشتر از زنان حقوق ميدادند که شما سرپرست خانواده هستيد.
اما دو چيز اينجا خيلي برايم جالب هست. اول اينکه يک دختر ميتواند به خاطر طرز نگاه بد از يک مرد به علت سوئ استفاده جنسي شکايت کند. يعني از اون نگاههايي که شما حتي در قم از آن در امان نيستيد وشايد به خاطر همين نگاهها ترجيح ميدهيد زير خروارها حجاب اضافي برويد. و صد البته دمار از روزگار يارو در مياورند. مورد دوم اين که اينجا از اين نگاهها خبري نيست! يکي از دوستان محجبه من اينجا ميگفت صبح که براي کار دير کرده بودم با سرعت از خانه زدم بيرون و رفتم سر کارم. خيلي معمولي و رفتار همه هم باهم مثل هميشه بود. تازه بعد از دو ساعت متوجه شدم که ... يادم رفته روسري سر کنم!

تمام کامنتها از دوستان هم عقيده و هم مسلک شما بود. به عنوان کسي که اصلا به وجود خدا اعتقاد نداره، البته اگر محيط وبلاگ شما رو نجس نکنم، بايد بگم فکر نکنيد اين محدوديت ها تماما به دليل مسائل مذهبي هست. خيلي ها به خاطر فرهنگ هاي اجتماعي هست. من نميتوانم قبول کنم محمدي که همسرش يک تاجر سرشناس عرب بوده و همسر ديگرش تا مدتها بعد از وفاتش از تاثير گذارترين اعراب ( کاري به مثبت و منفي بودنش ندارم) ديني آورده باشد که اينچنين زن را محدود کند. ما خيلي جاها از پيغمبر خودمان هم تندتر ميرويم.
در ضمن به عنوان يک غربت نشين بايد اضافه کنم فکر نکنيد مثلا در آمريکا زنان کاملا از حقوق مساوي برخوردارند. تازه اين حقوقي هم که دارند با چنگ و دندان گرفته اند. توي اين مهد دموکراسي زن حق راي نداشت. يک مخترع زن مجبور بود اختراعش را به نام يک مرد ثبت کند. ولي جنگيدند براي حقشان و هنوز هم مي جنگند. رئيس جمهور جديد به تازگي قانون پرداخت حقوق برابر به زن و مرد رو امضا کرد. يعني در يک پست هم طراز در اينجا به مردان بيشتر از زنان حقوق ميدادند که شما سرپرست خانواده هستيد.
اما دو چيز اينجا خيلي برايم جالب هست. اول اينکه يک دختر ميتواند به خاطر طرز نگاه بد از يک مرد به علت سوئ استفاده جنسي شکايت کند. يعني از اون نگاههايي که شما حتي در قم از آن در امان نيستيد وشايد به خاطر همين نگاهها ترجيح ميدهيد زير خروارها حجاب اضافي برويد. و صد البته دمار از روزگار يارو در مياورند. مورد دوم اين که اينجا از اين نگاهها خبري نيست! يکي از دوستان محجبه من اينجا ميگفت صبح که براي کار دير کرده بودم با سرعت از خانه زدم بيرون و رفتم سر کارم. خيلي معمولي و رفتار همه هم باهم مثل هميشه بود. تازه بعد از دو ساعت متوجه شدم که ... يادم رفته روسري سر کنم!

khak too saret ba in tarze fekret. akhe dokhtar ham mire talabe beshe!!!