• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : کاش گاهي پسر بودم
  • نظرات : 14 خصوصي ، 38 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سعيد 
    تمام کامنتها از دوستان هم عقيده و هم مسلک شما بود. به عنوان کسي که اصلا به وجود خدا اعتقاد نداره، البته اگر محيط وبلاگ شما رو نجس نکنم، بايد بگم فکر نکنيد اين محدوديت ها تماما به دليل مسائل مذهبي هست. خيلي ها به خاطر فرهنگ هاي اجتماعي هست. من نميتوانم قبول کنم محمدي که همسرش يک تاجر سرشناس عرب بوده و همسر ديگرش تا مدتها بعد از وفاتش از تاثير گذارترين اعراب ( کاري به مثبت و منفي بودنش ندارم) ديني آورده باشد که اينچنين زن را محدود کند. ما خيلي جاها از پيغمبر خودمان هم تندتر ميرويم.
    در ضمن به عنوان يک غربت نشين بايد اضافه کنم فکر نکنيد مثلا در آمريکا زنان کاملا از حقوق مساوي برخوردارند. تازه اين حقوقي هم که دارند با چنگ و دندان گرفته اند. توي اين مهد دموکراسي زن حق راي نداشت. يک مخترع زن مجبور بود اختراعش را به نام يک مرد ثبت کند. ولي جنگيدند براي حقشان و هنوز هم مي جنگند. رئيس جمهور جديد به تازگي قانون پرداخت حقوق برابر به زن و مرد رو امضا کرد. يعني در يک پست هم طراز در اينجا به مردان بيشتر از زنان حقوق ميدادند که شما سرپرست خانواده هستيد.
    اما دو چيز اينجا خيلي برايم جالب هست. اول اينکه يک دختر ميتواند به خاطر طرز نگاه بد از يک مرد به علت سوئ استفاده جنسي شکايت کند. يعني از اون نگاههايي که شما حتي در قم از آن در امان نيستيد وشايد به خاطر همين نگاهها ترجيح ميدهيد زير خروارها حجاب اضافي برويد. و صد البته دمار از روزگار يارو در مياورند. مورد دوم اين که اينجا از اين نگاهها خبري نيست! يکي از دوستان محجبه من اينجا ميگفت صبح که براي کار دير کرده بودم با سرعت از خانه زدم بيرون و رفتم سر کارم. خيلي معمولي و رفتار همه هم باهم مثل هميشه بود. تازه بعد از دو ساعت متوجه شدم که ... يادم رفته روسري سر کنم!