جواب اين متنتونو در نظرات متن قبل اشتباهي دادم
اره چي فداكاري اي كردند و كاش كساني به اسم
بسيجي هم از اين دختر ياد ميگرفتنو هم وطناشونو به قصد
كشت نميزدند اينا بسيجي نيستند اينا اراذلو اوباشند
اينانند كه هيچي از دين نميدونند و بقول كسي كه 36ماه جبهه بود ميگفت اون زمان عراقيا رو ميكشتيم الان هنوز عذاب وجدان دارم واي بحال اينا كه هم ميهناشونو ميكشند و اينجاست كه فقط ميتونم بگم يا صاحب الزمان...
خلايق تشنه اند...
نمي آيي؟؟؟
به نظر من وبلاگتونو از مسائل سياسي به دور كنين بهتره
http://saanei.org/page.php?pg=showistifta&id=562&lang=fa
ياحق باحق تاحق
ب.ن:بنده هم به روزم
من فكر كنم اون عزيزي كه داشت از دست .... كتك ميخورد از عزيزان بسيجي نبود بلكه از دوستان اطلاعات عمليات نيروي انتظامي (ياوران ولايت) بود.
حداقل لباس فرمش اينجوري نشون ميده
خانمم هر چي نكاه كردم آشنا نبودند
خدا رو شكر امتحانات تموم شد ... ما كه هنوز دستمون تو حناست تا هشتم و اينا... خيلي توي اين انتخابات اتفاقاتي افتاد كه جاي نوشتن و كار كردن داشت، حيف كه به وب خودم هم نرسيدم چه برسه اينجا
سلام عليكم
وبلاگ خوبي دارين. به ما هم سر بزنين.
سلام...
تحسينش مي كنم. همين.
گل باقالي هاي محترم در عالم هپروت انشالله خوش ميگذره ؟
آخي آخي اين آقاهه با چماق و باتون به جان ملت افتاده بود حالا چي شده كه داره التماس ميكنه ؟
نترس برادر بسيجي قديم تر ها بسيجي دلاور مقابل بعثي مي ايستاد زير تانك ميرفت امروز مقابل مردمش صف آرايي كرده !
برادر بسيجي اين مردم دستشون خاليه مثل شما گاز اشكاور و چماق و كلت كمري ندارن پس نترس
در مورد مسئله حجاب كه گفتيد درست است نمونشم اين حكايت كه: به اصفهونيه گفتند اين ريش تو بالاتر است يا ريش بز! گفت اگر از پل صراط رد شدم ريش من نشدم ريش بز!
بعدشم اگر زياد رو اين قضيه مانور داديد اين خانم هم ميره كنار پترس و دهقان فداكار ...و بايد املاش را برا بچه هامون بگيم/نتيجش هي اين روزاي ... به يادمون مياد
نظر آقا مسعود را هم تاييد ميكنيم.با اين اشاره كه اگر استاد از پرده بيرون اومد، ديگه كلاً بيرونش ميكنند...بجان شما
اين آقا مسعود خب مجبور نيست خانمشو بياره قلعه الموت با بچهها يه موقع ميترسن!
تازه اون پردهها رو هم كه نچسبوندن به استاد. ميتونه از پشتش بياد كنار. والا...
سلام. بارها همراه همسرم آمدم به آن قلعه الموت! نگذاشتند از درب نگهباني داخل بشم و خانم مجبور شد بچه ها رو با خودش كول كنه ببره تو. در حاليكه تعداد زيادي كارمند مرد اونجا كار ميكنن كه از من خيلي هم مردترن! يا اون پرده هايي كه توي كلاسها براي اساتيد مرد ميكشن كه واقعا توهين به شخصيت آقايونه ...
كاش ميتونستم فكر نكنم كه الان زن و بچه همين حضرات توي صفاييه با چه ريخت و قيافه اي دارن پاچاره ميزنن.
و اي كاش اون نگهبان دم در لااقل ترك نبود!
يكي از رفقا به مناسبتي ميگفت: اونايي كه خيلي افراطي متعصبن دوحالت دارن: يا خيلي آدماي كار درستي ان و با خدا و .... يا ازون پدرسوخته هايي هستن كه لنگه ندارن. البته در 95% موارد جزو دسته دومن! انتهي كلامه
موفق باشيد