هي دست مي رود به كمرها يكي يكي / وقتي كه ميرسند خبرها يكي يكي...
سلام اتفاقي باهاتون آشنا نشدم .درعالم هيچ چيز اتفاقي نيست.
اما يادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند...طلب عشق ز هر بي سرو پايي نكنيم....
موفق باشي.اگر مايل به اشنايي بيشتر و تبادل نظر بوديد ميل بزنيد
اون موقع که اون زلزله توي قم اومد، من روي صندلي نشسته بودم پشت کامپيوتر. يک آن حس کردم که با صندليم ده بيست سانتي فرو رفتيم داخل زمين و دوباره برگشتيم بالا. از جا پريدم و بدو پريدم توي حياط و مادرمينا رو که طبقه ي بالا بودن صدا کردم که زود بيان بيرون.
روسري و چادر هم چارچوب و پناهگاه هستن.
سخني از امان سيزدهم شيعيان ( ع ) : اگر عقل نداريد ، دهان خود را بسته نگاه داريد
يعني خنديدم اساسي يه چند سالي بود جوك به اين قشنگي نشنيده بودم
اومدي از حجاب دفاع كني ، ولي به بدترين شكل ممكن
بازم از اين حماقت هات بنويس بيشتر بخنديم
چرا شما در جواب هر كي كه اينجا گفته چرا از خودتون تعريف مي كنيد، گفتيد خوشحاليد كه فهميده حجاب ارزشه! به نظر مياد اونايي كه تا حالا براي اين مطلب نظر دادن، خودشون مي دونن كه حجاب يه ارزشه و اينو بهتر از هر كسي قبول دارن. اينا دارن مي ژرسن شما چرا از خودتون تعريف كرديد؟
البته من مي دونم كه شما قصد تعريف كردن از خودتونو نداشتيد و اينقدر كامنت مخالف حجاب تو مطلباي قبليتون داشتيد، اينو نوشتيد. اما به هر حال مي شد بهتر بنويسيد.
خوب با توضيحاتتون حرفمو اصلاح ميكنم:
خوب تو اين مطلب كه شما از همه افراد خانوادتون تقواتون بيشتره حرفي نيست!
آخه پدر آمرزيده تو اون گير و دار شما چطور حواست به همه خانواده بوده كه دنبال چي بودن! نكنه فرشته اي ما خبر نداريم
خيلي اتفاقي اومدم به وبلاگتون...خيلي اتفاقي مطلبت رو خوندم...خيلي اتفاقي فهميدم خيلي از خودت داري تعريف مي كني..
ولي خيلي خيلي اتفاقي ياد زلزله اي افتادم که چند سال پيش توي قم اومد اون لحظه همه دنبال چارچوب در و پناهگاه بودن و من دنبال روسري و چادرم!
خوب تو اين مطلب كه شما از همه قمي ها تقواتون بيشتره حرفي نيست
آخه پدر آمرزيده تو اون گير و دار شما چطور حواست به همه قمي ها بوده كه دنبال چي بودن! نكنه فرشته اي ما خبر نداريم
سلام
ببخشيد مزاحم شدم
من تازه وبلاگ ساختم هيچيشو بلد نيستم
ميشه كمكم كنين؟