• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : و ما هنوز در خوابيم!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 51 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    + علي 
    سلام
    از اينکه دغدغه منديد خوشحالم، ولي در کنار اون درخواست مي کنم که بدون تعصب نظرات دوستانت رو بخونيد
    1- اگه دو سال مردم به حج نرن، اسراييل و ... عظمت بزرگ ترين نماد امت واحده ي اسلامي رو به گند مي کشه همون طور که الان به دنبال اختلاف اندازي حتي بين جووناي دغدغه مند مسلمانه
    2-بزرگ ترين پروژه اي که دشمنان الان دارن دنبال مي کنند ضربه به نظام ولايي شيعي است که مصداق بارز آن جمهوري اسلامي به رهبري امام خامنه اي است پس ما کاري نکنيم که درايت و جامع بيني ايشان نزد خود ما بچه حزب اللهي ها مخدوش بشه، چه برسد به ديگران
    3- از خوانندگان عزيز مي خوام که در مواجهه با مطالب و رد آنها احساسي عمل نکرده و خوب فکر کنند

    باتشكر

    شما لينك شديد

    سلام عليكم

    خوب هستيدخانوما؟

    از اين كه اينجا انقدرفعاليد و باعث افتخار جامعه الزهرا هستيد خيلي خوشحالم.

    اما يه نكته:

    خواهراي گلم اينكه شما ميفرماييد چرا دولت ايران سكوت كرده مطمئن باشيد ولي فقيه ما انقدر آگاه هست كه بدونه چه زماني بايد چه كاري كرد؟

    ما پشتيبان ولي فقيهمونيم هرچي ايشون دستوربدن اطاعت ميكنيم ما كشتارهاي شيعيان يمن (بخصوص شيعيان 12 اماميش) رو محكوم ميكنيم و از حاميان اين تروريسم وحشتناك اعلام انزجار و بيزاري ميكنيم اما قبول كنيد دخالت مستقيم دولت تا قبل از دستور مقام عظماي ولايت فقط به ضرر ايرانه آمريكاييها منتظر كوچكترين آتو از ايران هستن كه ايران رو متهم كنن به دخالت در امور خاورميانه حالا بماند كه الحوثيهاي زيديه با شيعيان 12 امامي ازابتدا درگيربودن و دفاع از شيعيان در مقابل سني ها به ضرر شيعيان 12 امامي غيرمسلح هست.

    اين كه ما به فلسطين كمك ميكنيم بحثش جداست درگيري فلسطين داخلي نيست درگيري يه ملته و همه ي جهان داعيه ي محكوم كردن ترورهاي صهيونيسم رو دارن

    موفق باشيد.

    راستي اون آدرس سايته سايت من نيست امامن اونجا بيشتر هستم .(كانون گفتمان قرآن)

    پاسخ

    عليک سلام، من جامعه اي نيستم :) ، من حرفم اين نبود که دولت مستقيم تا قبل از ولي فقيه کاري بکند! بحثم اين است که حتي در کلام هم که شده انزجار خودشان را اعلام کنند و همچنين در عمل!
    سلام
    آيا رهبري با آن جوان منتقد با خشونت رفتار کرد؟
    گوشه اي از فعاليتهاي رهبرتون را در اين جا بخونيد
    پاسخ

    عليک سلام. چشم...
    + عطارد 
    عباس!تو شمسي . قمري يا بدري ؟
    داراي علو طبع و شرح صدري
    در متن زيارت تو . فرمود امام :
    همچون شهداي بدر . والا قدري
    سلام بر حسين که جان و خون زلال قلب خويش را تقديم کرد
    + عطارد 
    سلام
    چه خبره تو اين پيام هاي خصوصي . واسه خودش عالمي داره
    اين تبليغ حج که اسرائيل ميکنه همون استعماره معنوي که امام گفته ؟ يا چيزه ديگه ؟ عجب روزگاريه يهودي دلش برا واجبات مسلمونا ميسوزه اونم واجبي که توش برائت از مشرکين هست . عجب
    پاسخ

    سلام. بله يکي از مصاديقش همينه...
    + عطارد 

    عاقل آنست كه هرگز نكند ميل سه كار

    تا همه وقت وجودش به سلامت باشد

    زن نگيرد اگرش دختر قيصر باشد

    قرض نستاند اگر وعده قيامت باشد

    نرود بر در ارباب كرم بهر طمع

    اگرچه مشهور چو حاتم به سخاوت باشد

    + عطارد 
    افسوس كه رفت عمر بر بيهودههم لقمه حرام و هم نفس آلوده
    فرمودة ناكرده سيه رويم كردفرياد ز كرده هاي نا فرموده
    هر دل كه اسير محبت اوست خوشستهر سر كه غبار سر آن كوست، خوشست
    از دوست به ناوك غم آزرده مشوخوش باش كه هر چه آيد از دوست خوش است
    + عطارد 

    توماس اديسون

    اديسون را مي توان يكي از پركارترين مخترعان تاريخ دانست. او ركورد 1097 اختراع ثبت شده را دارد.اديسون صنعت عكاسي را توسعه داد، لامپ رشته اي، دوربين تصاوير متحرك، پروژكتور براي نمايش تصاوير متحرك و صد ها اختراع ديگر دارد. او همچنين نخستين نيروگاه برق و سيستم توزيع آن را ساخت. بدون اختراعات او دنياي مدرن كنوني غير قابل تصور بود.

    بدون شرح

    + عطارد 
    سلام
    جالبه که اسرائيل تبليغ حج ميکنه
    پاسخ

    عليک سلام. چرا که نکنه، حاجي ها برن حج که پول تو جيبشون بره و اقتصادشون تامين بشه! سعودي با اسرائيل دستش توي يک کاسه است و خيلي از قرار دادهاشون هم باهم مي بندند! فکرش را بکنيد يکي دوسال حج حاجي به حج نرود چقدر به اقتصاد عربستان لطمه وارد ميشه....
    + عطارد 
    و زينِ تورابراو واژگونه يافتند، ازپسِ پرده ها(ىِ خيمه) خارج شدند،درحاليکه گيسوان برگونه هاپراکنده نمودند، بر صورت ها طپانچه مى زدندو نقاب ازچهره هاافکنده بودند، وبصداى بلندشيون ميزدند،وازاوجِ عزّت به حضيض ذلّت درافتاده بودند،وبه سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند، درهمان حال شِمرِملعون برسينه مبارکت نشسته،وشمشيرخويش رابرگلـويت سيراب مينمود، بادستى مَحاسنِ شريفت را درمُشت ميفِشرد،(وبادست ديگر)باتيغِ آخته اش سراز بدنت جدامى کرد، تمامِ اعضاوحواسّت ازحرکت ايستاد، نَفَسهاىِ مبارکت درسينه پنهان شد ،وسرِمقدّست برنيزه بالارفت، اهلوعيالت چون بردِگان به اسيرى رفتند، ودرغُل وزنجيرآهنين برفرازجهازِشتران دربندشدند، گرماى (آفتابِ) نيمروز چهره هاشان مى سوزاند ، درصحراها وبيابانها کشيده ميشدند، دستانشان به گَردَنهازنجيرشده،درميان بازارها گردانده ميشدند،اىواى براين سرکشان گناهکار!،چه اينکه باکُشتنِ تواسلام را کُشتند، ونمازوروزه(خدا)رابدون ياوررهانمودند،وسُنّتهاواحکام(دين) راازبين برده شکستند، و پايه هاىِ ايمان را منهدم نمودند، و آياتِ قرآن را تحريف کرده، در (وادىِ)جنايت وعداوت پيش تاختند، براستى رسولِ خدا «که درودخدابراو وآل اوباد» (با شهادتِ تو) تنهاماند!(يامظلومواقع شد)، وکتاب خداوندِعزّوجلّ مَتروک گرديد، وآنگاه که تومقهورومغلوب گشتى، حقّ وحقيقت موردِخيانت واقع شد، وبه فقدانِ توتکبيرِخداوکلمه توحيد، حراموحلالِ دين، وتنزيل وتأويلِ قرآن جملگى ازبين رفت، و پس ازتو تغييروتبديلِ (احکام)، کفرو اِلحاد وبى سرپرستىِ دين، هوىوهوس هاوگمراهيها، فتنه هاوباطلهاجملگى (برصفحه روزگار) ظاهرشد، پس پيکِ مرگ نزدِ قبرِجدّت رسول خدا «که رحمتِ بى پايانِ خداوندى براووآلِ اوباد» ايستاد، وبااشکِ ريزان خبرِمرگِ تورابهوى داد، واينگونه گفت که: اى رسولِ خدا! دخترزاده جوانمردت شهيد شد، خاندان وحَريمَت مُباح گرديد، پس ازتو فرزندانت به اسيرى رفتند، و وقايع ناگوارى به عترت وخانواده اتواردشد، پس(از شنيدنِ اين خبر) رسول خدا مضطرب وپريشان گرديد، و قلبِ هراسناکَش بگريست، وفرشتگان وانبياء (بخاطـر مصيبتِ تو) او راتسلـيت وتعـزيت گفـتند، و مادرت زهـراء (ازانـدوهِ مصيبـتِ تو) دردنـاک شد ، و دستـه هاىِ ملائکه مقـرّبين در آمد و شد بودند، پـدرت اميرمؤمنـان راتعزيت ميگفتند، مجالسِ ماتم وسوگوارى براىِ تو در اعلاعليّين برپا شد،و حورالعين به جهت تو به سر و صورت زدند، (در عزاىِ تو) آسمان و ساکنانش، بهشت ها و نگـهبانانش، کوه ها و کوهپايه ها، دريا ها و ماهيانش، [شهرمکّه و پايه هايش]، فردوس ها و جوانانش، خانه کعبه و مقام ابراهيم، و مشعرالحرام ، و حلّ و حَرَم جملـگى گريستند، بار خدايا! به حُرمتِ اين مکـانِ رفـيع ، بر محمّد و آلِ او رحـمت فرست ، و مرا در زمره آنان محـشور فرما، و به شفـاعت و وساطتِ آنها مرا داخلِ بهشت گردان ، بار خدايا! من به تو توسّل مى جويم اى سريعـترينِ حسابگران ، و اِى بخشـنده ترينِ کَـريمان ، و اِى فرمانـرواى حـاکمان، به (حقِّ) محمّد آخرينِ پيامبران، و فرستاده تو بسوىِ تمامِ جهان ها، و به (حقِّ) برادرش و پسرعمويش آن بلند پيشانىِ ميان پُر ، آن دانشمندِ عالى مرتبه ، يعنى علىّ فرمانـرواىِ مؤمنان ، و به (حقِّ) فاطمه سـروَرِ بانوانِ جهانيان ، و به (حقِّ) حسـنِ مجتـبى که پاک و مبرّا و پناهگـاه مُتّقين اسـت ، و به (حقِّ) أبي عبدالله الحسين گـراميترينِ شهداء ، و به (حقِّ) فرزنـدانِ مقتولش ، و خانـواده مظـلومش، و به (حقّ) على بن الحسـين زيورِ عابدان ، و به محمّد بن علـى قبـله توبه کنندگان ، و جعفر بن محمّد راستگـوترينِ صادقان ، و موسى بن جعفر آشکار کننده دلائل و براهين ، و على بن موسى ياورِ دين ، و محمّد بن على اُسوه و الگوىِ هدايت شونـدگان ، و على بن محمّد زاهـدترينِ پارسايان ، و حسـن بن على وارثِ جانشينان ، و حُجّتِ خدا بر تمامِ آفريدگان ، اينکه درود فرستى بر محـمّد و آلِ او، آن راستـگويانِ نيـکوکار ، هـمان آلِ طه و يس ، و اينکه مرا در قيامت از کسانى قرار دهى که (از عذابِ تو) ايمن و با آرامشِ خاطر و رستگار و مسرور و بشارت يافـته اند ، بارخدايا! (نامِ) مـرا در زُمـره مسلـمين نگاشته ، و مرا به صالـحين ملـحق فرما ، و نامِ مرا بر زبان اُمّتهاى آتيه نيکو قرار ده ، و مـرا بر علـيه ظالمين يارى ده ، و از مکرِ حسـودان حفـظ فرما ، و (نيـز) حيله حيـله گران را از من برگـردان ، و دست ستمـکاران را از مـن (دور) نگهدار، و بينِ من و آن سـرورانِ با ميمنت در اعلاعليّين جمع بفرما،
    + عطارد 
    همراه باکسانيکه برآنها اِنعام فرمودى يعنى پيامبران، وراستگويانِ درعملوگفتاروشهداء و نيکويان، به رحمتت اى مهربانترينِ مهربانان، بارخدايا! تورا سوگند ميدهم به حقّ پيامبرِ معصومت، و به حقّ حُکمِ حتمى و قطعى ات، و به حقّ نهىِ پنهانى ات ، و بحقّ اين آرامگاهى که (مردم از هرطرف به جهت زيارت) بر او گِرد مى آيند، واين امامِ معصومِ مقتولِ مظلوم در جانبِ آن تکيه زده، اينکه غم و غصّه ها را از من برطرف فرمائى، و شُرورِ قضا و قَدَرِ حتمى را از من برگردانى، و مرا از آتش(عذابت) که داراى بادهاى سوزان است پناه دهى (و نگاهدارى)، بارخدايا! مرا با نعمت خود بپوشان (يا بزرگ گردان)، و به عطاياى خود راضى وخوشحال فرما، وبه جود و کَرَمَت مرا بپوشان، و از مکر و انتقام خود دورَم ساز، بارخدايا مرا از لغزش و خطا حفظ فرما، و در گفتاروکردار به راه صحيح هدايتم فرما، و در مدّت زندگى ام وسعت ده، و مرا از دردها و بيماريها عافيت بخش، ومرابه موالىوسرورانم برسانوبه فضل(وکَرَمِ) خويش مرابه بالاترينِ آرزوها نائل فرما، بارخدايا برمحمّد و آلِ او رحمت فرست و توبه مرا قبول فرما، و بر اشکِ چشمم ترحّم نما، و لغزش مرا چشم پوشى فرما، و حُزن واندوه مرا زائل کن، و گناهم را برمن ببخشاى، و خاندان و نسلِ مرا برايم اصلاح فرما، بارخدايا در اين مشهدِوالامقام و در اين محلّ گرامى، برايم وامَگُذار گناهى را مگرآنکه ببخشى، و نه عيبى را مگر آنکه مستورنمائى، و نه غم وغصّه اى را مگربرطرف فرمائى، و نه رزقى را مگر گسترش دهى ، ونه قدر و منزلتى را مگر باقى بدارى، ونه فسادى را مگر اصـلاح فـرمائى، ونه آرزوئى را مگرنائل کنى، ونه دعائى را مگر اجابت فرمائى، ونه تنگنائى را مگر بگشائى، ونه امور مُتشتّتى را مگر جمع و برقرار نمائى، ونه امرى را مگر تمام فرمائى، ونه مالى را مگر فراوانى بخشى، ونه خُلق وصفتى را مگرنيکوگردانى، ونه انفاقى را مگرجايگزين فرمائى، ونه حالى را مگر آباد فرمائى، ونه حسودى را مگر ذليل نمائى، ونه دشمنى را مگر هلاک گردانى، ونه شرّى را مگر منع فرمائى، ونه بيماريى رامگرشفابخشى، ونه(امرِ)دورى را مگر نزديک فرمائى(ودردسترسم قراردهى)، ونه تفرّقواختلالى رامگرجمع (و اصلاح)نمائى، ونه خواهشى [خواسته اى] را مگر عطا فرمائى، بارخدايا! من از تودرخواست ميکنم خيرِ دنيا و ثوابِ آخرت را، بارخدايا! مرا به سبب حلالت از حرام مستغنى کن، وبه فضل و احسانـت از جميع خلق بى نياز فرما، بارخدايا! از تو درخواست ميکنم دانشى مفيد.
    + عطارد 
    يارى گرِ حق بودى، در هنگام بلاء شکيبا و صابر، حافظ و مراقب دين، و مدافع حريم آئين بودى،(طريقِ) هدايت را حفظ نموده يارى مينمودى، عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى بخشيدى، دين و آئينِ الهى رايارى نموده آشکارمى نمودى، ياوه گويان را (ازادامه راه) بازداشته جلوگيرى ميکردى، حقّ ضعيف را از قوى باز ميستاندى، در قضاوت و داورى بين ضعيف و قوى برابر حُکم مينمودى، تو بهار ِسر سبز ِيتيمان بودى، نگاهبان و حافظ مردم بودى، مايه عـزّت و سرافرازى اسلام، معدنِ احکام الهى، هم پيمان نيکى و احسان بودى، پوينده طريقه جدّ و پدرت و در سفارشات و وصايا همسانِ برادرت بودى، وفادار به پيمانها، داراى سجاياىِ پسنديده، و باجود و کَرَمِ آشکار بودى، شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاريک، معتدل وميانه رودرروشها،باسجاياواخلاقِ کريمانه،داراى سوابقِ باعظمتوارزشمند، داراى نَسَبِ شريف، وحَسَبِ والا، بادرجات ورتبه هاىِ رفيع وعالى، مناقب وفضائلِ بسيار، سِرِشتهاو طبيعتهاى مورد ستايش، و با عطايا و مواهبِ بزرگ بودى،حليموصبور،هدايت شده،بازگشت کننده بسوى خدا، باجود و سخاوت ـ دانا ـ توانا و قاطع،پيشواى شهيد،بسيارنالانوگريان در پيشگاه خداوند، محبوب و باهيبت بودى، تو براى پيامبر که درودخدابراووآل اوبادفرزند،و براى قرآن پشتوانه[نجات دهنده[،و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، ودرطاعتِ حقّ کوشا بودى، توحافظِ عهد وپيمانِ الهى، دورى کننده ازطُرُقِ فاسقان بودى، [و[ توآنچه درتوان داشتى (براى اِعلاءِکلمه حقّ) بذل نمودى، داراى رکوع و سجود طولانى بودى، تو مانند کسيکه ازدنيا رخت برخواهد بست ازآن روگردان بودى، و مانندکسانيکه ازدنيادروحشت وهراس بسر ميبرند به آن نگاه ميکردى، آرزوهايت از (تعلّق به) دنيا بازداشته شده، وهمّت وکوششت از زيوردنيا رو گردانده بود، ديدگانت ازبهجت و سروردنيابربسته، واشتياقومِيلَت به آخرت شهره آفاق است، تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، وظلم وسرکشى نقاب از چهره برکشيد ، وضـلالت و گمـراهى پيروان خويش را فرا خواند ، با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمکاران فاصله گرفته بودى، و مُلازمِ منزل ومحرابِ عبادت بوده، واز لذّتها وشهوات دنيوى کناره گيربودى، وبرحسب طاقت وتَوانَت مُنکَر راباقلب وزبانت انکارمى نمودى، پس ازآن علمودانشت اقتضاى انکارِ آشکارنمود، و برتو لازم گشت [لازم نمود[ بابدکاران روياروى جهادکنى، بنابراين درميان فرزندان و خانواده ات،وپيروان ودوستانت روانه شدى، وحقّوبرهان را آشکارنمودى، وباحکمت وپندواندرزِ نيکو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى، وبه برپادارىِ حدودِ الهى ، و طاعتِ معبود امر نمودى ، و از پليدى ها و سرکشى نهى فرمودى، ولى آنهابه ستم ودشمنى روياروىِ تو قرار گرفتند، پس تو نيزباآنان به جهاد برخاستى پس ازآنکه(حقّ را)به آنان گوشزد نمودى [آنها رابه عـذابِ الهى تهديد نمودى]، و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى، ولى عهد و پيمان وبيعت تو را شکستند،و پروردگار تو جدّت را بخشم آوردند و با تو ستيز آغازيدند، پس توبه جهت زدوخورد و پيکار استوار شدى، ولشکريان فاجر راخورد و آسيا نمودى، ودرگَرد وغُبار ِنبرد فرو رفتى، وچنان با ذوالفقار جنگيدى، که گويا علىّ مرتضى هستى، پس چون تورابا قلبى مطمئن، بدون ترس وهراس يافتند،شرورِمکروحيله شان رابرتوبرافراشتندوازدرِنيـرنگ وفسادباتو قتال نمودند، وآن ملعون لشکريانش رافرمان داد، تاتورا ازآبواستفاده آن منع نمودند،وباتوقتال نمودند، وبه جنگومبارزه باتوشتافتند، وتيرهاوخدنگهابسوى توپرتاب نمودند، وبراى استيصال وناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تومراعات نکردند، وازهيچ گناهى درموردتوخوددارى ننمودند، چه درکشتن آنهادوستانت را، و چه درغارت اثاثيه خيمه هايت، (بارى)تودرگَرد وغُبارهاى جنگ پيش تاختى، وآزارواذيّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، آنچنانکه فرشتگانِ آسمانها ازصبر و شکيبائى توبه شگفت آمدند،پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تورا به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند، و راه خلاص ورفتن برتو بستند، تاآنکه هيچ ياورى برايت نماند، ولى توحسابگر(عمل خويش براى خدا)و صبوربودى، اززنان وفرزندانت دفاع وحمايت مينمودى، تاآنکه تورااز اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، پس بابدن مجروح برزمين سقوط کردى، درحاليکه اسبها تورابا سُم هاى خويش کوبيدند،وسرکشان باشمشيرهاى تيزِشان برفرازت شدند، پيشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود ، پس گوشـه نظرى به جانب خِيام و حَرَمَت گرداندى، در حاليکه از زنان و فرزندانت(روگردانده)به خويش مشـغول بودى ، اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت ، شيـهه کشان و گريـان، بجانبِ خيمه ها رو نمود ، پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تيز پاى تو را خوار و زبون بديدند،
    + عطارد 
    سلام برتو (اى حسين بن على) و بر پدرانِ پاک و طاهِـرَت، سلام برتو و بر فرزندانِ شهيدت، سلام بر تو و بر خاندانِ يارى دهنده ات (به دين الهى)، سلام بر تو و بر فرشتگانِ مُلازمِ آرامگاهت، سلام بر آن کشته مظلوم، سلام بر برادرِ مسمومش، سلام بر على اکبر، سلام بر آن شير خوارِ کوچـک، سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده، سلام بر آن خانواده اى که نزديک (و همراه سَروَرشان) بودند، سلام بر آن به خاک افتادگان در بيابان ها، سلام بر آن دور افتادگان از وطن ها، سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن، سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن، سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خويش براى خدا) و شکيبا، سلام بر آن مظلومِ بى ياور، سلام بر آن جاى گرفته در خاکِ پاک، سلام بر صاحـبِ آن بارگـاهِ عالى رتبه، سلام بر آن کسى که ربّ جليل او را پاک و مطهّر گردانيد، سلام بر آن کسى که جبرئيل به او مباهات مى نمود، سلام بر آن کسى که ميکائيل در گهواره با او تکلّم مى نمود، سلام بر آن کسى که عهد و پيمانش شکسته شد، سلام بر آن کسى که پرده حُرمَتش دريده شد، سلام برآن کسى که خونش به ظلم ريخته شد، سلام برآنکه با خونِ زخم هايش شست و شو داده شد، سلام بر آنکه از جام هاى نيزه ها جرعه نوشيد، سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گرديد، سلام بر آنکه در ملأ عام سرش بريده شد، سلام بر آنکه اهل قريه ها دفنش نمودند، سلام بر آنکه شاهرَگش بريده شد، سلام بر آن مدافعِ بى ياور، سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاک آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته، سلام بر آن بدن هاى برهنه و عريانى که در بيابان ها(ىِ کربلاء) گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند، و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند، سلام برتو اى مولاى من و برفرشتـگانى که بر گِـردِ بارگاه تو پَر مى کِشند ، و اطرافِ تُربتـت اجتماع کرده اند،و در آستانِ تو طواف مى کنند، و براى زيارت تو وارد مى شوند، سلام برتو من به سوى تو رو آورده ام، وبه رستگارى درپيشگاه تواميدبسته ام، سلام برتو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ توآشناست، و درولايت ودوستىِ تومُخلص و بى ريا است ، وبه سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته، و ازدشمنانت بيزاراست، سلام کسيکه قلبش ازمصيبت تو جريحه دار، و اشکش به هنگام يادتو جارى است، سلام کسيکه دردناک وغمگين وشيفته وفروتن است، سلام کسيکه اگرباتودرکربلاء مى بود، باجانش(دربرابرِ)تيزىِ شمشيرها ازتو محافظت مى نمود،و نيمه جانش رابه خاطرتوبدست مرگ مى سپرد، و دررکاب تو جهاد ميکرد، و تورابرعليه ستمکاران يارى داده،جان وتن ومال وفرزندش رافداى تو مى نمود، وجانش فداى جان تو، وخانواده اش سپربلاىِ اهل بيت تومى بود، اگرچه زمانه مرابه تأخير انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازيارىِ تو بازداشت، ونبودم تاباآنانکه باتو جنگيدند بجنگم، وباکسانيکه باتواظهاردشمنى کردندخصومت نمايم،(درعوض)صبحوشام برتومويِه ميکنم، وبه جاى اشک براى توخون گريه ميکنم، ازروى حسرتوتأسّفوافسوس برمصيبت هائى که برتو واردشد،تاجائى که ازفرط اندوهِ مصيبت، وغموغصّه شدّتِ حزن جان سپارم،گواهى ميدهم که تو نماز رابپاداشتى، وزکات دادى، وامربه معروف کردى، واز منکر وعداوت نَهى نمودى، واطاعتِ خداکردى ونافرمانىوى ننمودى،وبه خداوريسمان اوچنگ زدى تا وى را راضى نمودى، و از وى درخوف و خشيَت بوده نظاره گر ِاو بودى، واو را اجابت نمودى، وسنّتهاى نيکو بوجود آوردى، وآتشهاى فتنه را خاموش نمودى، ودعوت به هدايت و استقامت کردى، و راههاى صواب و حقّ را روشن وواضح گرداندى، ودرراه خدا بحقّ جهاد نمودى، وفرمانبردارِخداوند، و پيرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى، و شنواى کلام پدرت على بودى، و پيشى گيرنده به(انجامِ) سفارش برادرت امام حسن بودى، ورفعت دهنده پايه شرافتِ دين، و خوار وسرکوب کننده طغيان، وکوبنده سرکشان، وخيرخواهو نصيحت گرِاُمّت بودى، درهنگامى که در شدائدِ مرگ دستوپا ميزدى ، و مبارزه کننده با فاسقان بودى، وقيام کننده باحُجَج وبراهين الهى ، وترحُّم کننده بر اسلامومسلمين بودى،
    + عطارد 
    من سوئ هاضمه دارم . انقد مجهولات دارم با اين چيزا درست نميشه . بايد يه فکر اساسي بکنم
       1   2   3   4      >