با خوندن نظرات اين صفحه مجبورم يه بار ديگه نظر بدم: واقعا به نظرم اين نوع زنهايي كه- چه تو اين پست و چه تو اين صفحه- بيان شد، اكثريت جامعه رو تشكيل نميدن بلكه بسياري از زنهاي جامعه- كه اصل مطلب هم اونها هستند و فقط اونا مهمند- كاملا مطابق با فطرت انساني رفتار مي كنند و هيچ معني نداره كه بگيم چون اينا زن هستند اين نوع خصوصيات رو دارند و چون اينا مردند يه خصوصيات ديگه (نميگم هيچ فرقي بين خصوصيات زنان و مردان نيست، اما در مورد مومنان اين بحث مهمي نيست. چون اصل انسانيته). اين كتاب مردان مريخي، زنان ونوسي هم اصلا كتاب صحيح و قابل تاملي نيست و به نظرم اصلا ارزش خوندن نداره. وقتي يه خارجي بخواد درباره اين جور مسائل بنويسه، انتظار ديگه اي هم نميشه داشت.
در ضمن در جواب يكي از نظرات هم: زنان خيلي هم خوب مي تونن مراحل معنويت و كمال رو طي كنند و به هييييييييييچ وجه از مردا عقب تر!!! نيستند. كسي كه اينطور فكر نمي كنه حتما شناخت درستي از زنان جامعه نداره....