دوست عزيز. من فيلمي ديدم. در اون دوستات با ماشين نيروي انتظامي از روي يه آدم رد مي شن. اين يعني قتل نفس. قصاصش هم خودت مي دوني چيه. پس ماشين آتيش زدن و تازه بيرون كشيدن و ول كردن راننده خيلي مهربانانه است. شما اگه سرت تو برفاس ما مي دونيم دورمون چي مي گذره عزيز! من لعنتت نمي كنم. فرق من با تو و امثال تو اينه. من تو رو حلالت مي كنم. من سر خوني مادر متدينم رو كه به گناه راه رفتن و سكوت اعتراضيش دوستاي عزادار تو با باتوم زخمي كرده بودن پانسمان كردم. فقط براي تو و امثال تو متاسفم. پدر من شهيد نشد كه امثال تو براي ما كربلا بسازين و زن و بچه اش رو كتك بزنين. متاسفم كه اسمتون رو متدين مي ذارين. من خودم رو انداختم رو مادرم كه بيشتر كتك نخوره دوستاي تو كه همون چماق بدستاي رهبرتن چادرم رو از سرم كشيدن. خدا ببخشتون