من هنوز هم سوار هوندا 125 پدرم ميشوم. پدرم روي همين موتور، موتور ضدانقلاب را در همين خيابانهاي تهران پايين آورد. 200 کلاهک هستهاي اسرائيل، حريف هوندا 125 پدر من نشدهاند!. پدر من روي همين موتور به شهادت رسيد ولي اجازه نداد که آبادان «عبادان» شود و خرمشهر «المحمره»؛ زير لاستيک هوندا 125 پدر من هنوز هم دارد استخوانهاي آمريکا خرد ميشود. امروز هم فتنهگران، از صداي هوندا 125 «بابااکبر» بيشتر از هيبت ماشينهاي ضدشورش نيروي انتظامي ميترسند...
ادامه داره ها ...
بيايد رو وبلاگم گذاشتم#خيلي قشنگه...
منتظرم...