وبلاگ :
گل دختر
يادداشت :
اولين جايي که دلم براي پسرها سوخت
نظرات :
2
خصوصي ،
29
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ويكتوريا
يعني شما قبل از اينکه در مورد مذهبت فکر کني و اصلا قبل از اينکه هنوز قدرت تشخيص عقلاني پيدا کني مکلف شدي به انجام مناسک مذهبي که پدر و مادر بهتون قالب کردن ؟
يعني چون خانواده شما مسلمون بوده شما هم لاجرم مسلمون از آب در اومدي و اگه بجاي ايران در چين بدنيا ميومدي يحتمل بودايي بودي چون پدر و مادرت بودايي بودن و از بچگي به مذهب بودايي خو ميگرفتي
پس کي شماها درباره دين و مذهبتون بدون علقه هاي خانوادگي فکر ميکنيد و بعد انتخاب ؟
اين رو هم اضافه کنم لزومي نداره انساني حتما مذهبي رو انتخاب کنه من به خدا اعتقاد دارم ولي هيچ ديني رو نديدم که شايسته باشه همشون يه مشکلي چيزي دارن
پاسخ
شما به اين ميگيد مشکل؟! اين اقتضاي طبيعته چون پدرم ديني رو اختيار کرده من هم به اون دين رو ميارم، نه بخاطر دين! وقتي رشد عقلي پيدا کردم مطمئنا درباره دينم تحقيق هم ميکنم که ببينم اين ديني که پدرم داشته ابعادش چيه، وگرنه هيچ عقل سليمي قبول نميکنه که وقتي بچه بدنيا اومد خودش بي دين بمونههههه تا وقتي به يک بلوغ فکري برسه تا دينش رو انتخاب کنه، اين اصلا يک رسمه که از وجود خلفت حضرت ادم و حوا بوده و هست، ربطي به دين خاصي نداره! به قول شما اگر پدرم بودايي هم بود من بودايي ميشدم، ولي اين دليل نميشه که بعدا وقتي به بلوغ فکري رسيدم در موردش تحقيق نکنم، اصلا خود اسلام هم ميگه همچين دين داشتني که فقط به تبع پدر مادر باشه به درد لاي جرز ديوار ميخوره!