سلام
معمولا جوون ها و عروس و داماد خيلي راحت تر از بقيه با اين قضايا كنار ميان و خيلي انعطاف پذير ترند
اما مشكل اصلي اطرافيان و رسانه هاي تبليغاتيشونه!
واقعا قدرت تبليغاتي دوستان و اقوام زوج هاي جوون رو بيچاره كرده
بايد يك راه حلي براي اونها پيدا كرد!
مثلا بگيم زوج هاي تازه ازدواج كرده به مدت 5 سال بروند در يكي از جزاير اقانوس آرام
البته بدون موبايل و تلفن و . . .
خيلي خوب ميشه نه؟!!
نقطه
بسم الله الرحمن الرحيم
من خودم جهيزيه نميخوام و اضلا انتظارش رو هم ندارم ولي خب خودم هم شرايطي دارم
راستي چرا بايد ازدواجي كه اذن پدر دختر و يك خطبه عقد تمام شرايطش رو محقق ميكنه رو با خيلي از رسومات و چيزهاي ديگه و مخارج بيخودي سنگينش كنيم و باعث بشيم ازدواج ها سخت بشه و دير اتفاق بيافته و يا گاهي هم اصلا اتفاق نيافته؟؟؟
حالا مثلا عروسي نگيريم نميشه بايد عالم و ادم بفهمن كه ما ازدواج كرديم ؟ حالا با يه مهموني ساده كه طبق اوني كه تو احاديث و رساله ها اومده مخالف نيستم ولي ...
حقيقتي تلخ
بشينيم و به حال خودمون گريه كنيم
و اين كافي نيست بل بايد از جايي شروع كرد
شايد از خودمان
***
لينك گشت اين صحيفه در كلبه حقير
سلام.ممنون از مطلبي كه قرار دادي چون در جامعه ي ما خيلي مبتلا به داريم.به نظر من خيلي نادرست در فرهنگ ما اين قضيه جا افتاده و بنده خدا خانواده ي عروس خانم بايد متحمل خريد اكثر وسايل زندگي دخترشون بشن.حالا اگر خانواده ي نداشته باشه و يا حتي دارا باشه ولي بخواد تجملاتي نكنه همانطور كه اشاره كردي امكان ايجاد مشكلاتي براي دختر خانم و خانواده ي او هست.
پس يك راه خوب ميتونه پيشنهاد آقا داماد و خانواده ي او باشد كه نشون بده خيلي دنبال جهيزه ي تجملاتي نيستن و مسئله ديگه اينكه نيازي هم به خريدن همه ي وسايل در اول زندگي نيست.
البته بگذريم از اينكه در هر كاري اول طرف رو بايد شناخت بعد صحبتي كرد چون بعضي از دختر خانم ها و خانواده هاي انها اين حرف را بد ميدونن.
مطلب جالبي بود. حضرت اميرالمومنين علي (ع) هم در اين خصوص مي فرمايند:
تخففوا تلحقوا
سبكبار باشيد تا به ما ملحق شويد!
پيروز و پاينده باشيد.
التماس دعا
سلام وبلاگ خوبي داري
مطلب اين پستت هم تامل برانگيز و جالب بود موفق باشي
اين رفتارها كه ناراحت نديدن آني از ماست
كه بر ماست !!
براي نديدن اينها كه فرموده اي بايد صبر كني از خودت شروع كني و پسر و دخترت ، از خواهر وبرادرت آنوقت در نسلهاي بعد شايد رفتاري تغيير كند !! آنهم شايد !
من از همسرم هيچ نخواستم هيچ هم نداشتم براي عروسيمان ديشب يكي به خنده ميگفت شما گناه كردن در عروسيتان به كنار ! دنبال جمع كردن صواب بوديد ! راست هم ميگفت ! نماز جماعت خوانديم و شام هم نداديم و من فقط يك دوچرخه داشتم !
امروز همسرم كه اتفاقا مادر دختر 14 ساله من است ميگفت براي دخترش بايد يخچال ساي باي سايد بگيريم و . . .. . .
من اما بنا دارم هيچ نگيرم هيچ هيچ ! به دخترم هم گفته ام اما ميدانم كه نميشود پس شايد به او فقط يك حساب پس انداز بدهم با مبلغي در شان او ! هرچه ميخواهد بكند
رفتار عروسي من در خانه ما براي برادرانم و خواهرانم كه كم هم نيستند ماندگار شد
اما فرزندان ما جور ديگري مي انديشند
بايد از خودمان شروع كنيم
چقدر منتظر شدم تا مطلب جديد بذاريد...برام دعاكنيد