" گفته صيغه براي رضاي مردان و در جهت خدمت به مردان است"
خود فلسفه صيغه. اگر يه زني احيانن مثل داستان بيوه زن شما پيدا بشه که بخواد براي شهوت صيغه بشه دليل اين هست که صيغه در جهات خدمت به مردان نيست؟مهم اينه که هدف اصلي صيغه خدمت به اميال شهواني مردان هست که بوسيله اين استثناها نقض نميشه گلي جون
خانم جان اينهايي که تو گفتي استثنائات نادر هست و من هم گفتم که استثنا وجود داره .اون جوري که تو اون بيوه زن رو توصيف کردي هر کي ندونه فکر ميکنه اصل صيغه براي رضاي خدا و عملي خير انديشانه هست که فرد مياد و يک نفر مثل يه بيوه زن رو زير چتر حمايت مالي و عاطفي خودش ميگيره.ولي گلي جون اين داستان رمانتيکت مشکل داره و مشکلش هم اين هست که ما داريم در مورد اصل فلسفه صيغه حرف ميزنيم نه اون فرعياتي که ممکن هست اين صيغه بوجود بياره. اينکه يه بيوه زن پيدا بشه که دنبال ارضاي ميل جنسيش باشه که خيلي هم نادر هست(چون يه بيوه زن اگر هم دنبال ارضاي چيزي باشه بيشتر دنبال ارضاي نياز عاطفي هست تا جنسي) فلسفه صيغه رو تحت تاثير قرار نميده. فلسفه اصلي صيغه همونطور که گفتم براي خدمت به مردان هست(من نميدونم اين مردان از کجا اومدند) و البته بري مردان عرب اون زمان که اکثريتشون انگار هم خيلي به همه چيز زن حساس بودند و هم خيلي مشتاق بودند و البته اين حساسيت شايد نشان از اشتياق شديدشون باشه.و همه چيز زن رو از نگاه پايين تنه اي و سکسي بهش نگاه ميکردند. و اين طرز نگاه بود که باعث شد که همه چيز زن حتي صداي زن هم به صف پايين تنه زن بپيونده و مشکل ساز باشه. خب اين اعراب که اينقدر توجه به زن داشتند(توجه از اون جهت)، احکامي رو در راستاي ارضاي آنچه که موجب اينهمه توجه به زنان بود(شهوت اطفا نشدنيشن) براي خودشون( اکثريت اعراب) قرار دادند(مثل صيغه).
پرپر نشي گل پر
