سر کلاس تاريخ اسلام بوديم که استاد داستان هانيه نامي را از اهالي سالهاي آغازين اسلام برايمان تعريف کرد . او يکي ازبهياران سپاه اسلام بود که بعد از جنگ احد به حالت زار و نزار خدمت رسول الله رسيد و پرسيد : يا رسول الله ! من شهيد کي شهيد ميشم؟(قريب به همين مضامين) حضرت هم دلداريشان دادند که شهادت تو در جنگي در درياهاست که زد و ايشان در جريان فتح بيت المقدس در دريا شهيد شدند. حالا تمام فکر و ذکرم اين است چرا حضرت نفرمودند که برو شوهرداريت و بکن زن!؟