• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : تساوي يا تشابه؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + aram 

    اين استدلال از نظر منطقي‌ وقتي‌ قانع کننده است که از حقوقي صحبت ميشود که مصاديق آن به اموري مربوط ميشود که در آن تفاوت زن و مرد اثري دارند فرض کنيد حقوق بارداري. اما وقتي‌ در مواردي به کار برده ميشود که عقل سليم هيچ توجيهي‌ نمي‌بيند آنوقت است که کم کم تبديل به نوعي مغالطه و استدلالهاي که خوب خدا بهتر مي‌‌داند تا ما ميشود. آنوقت من نمي‌‌دانم چه دليلي‌ دارد که از همان اول نگوييم خوب تفسير شما از حرف خدا و قرآن اين است که خدا حقوق يکنواخت، مشابه، مساوي يا هرچه که مي‌خواهيد اسمش را بگذاريد نگذاشته ديگر چرا با کلمات بازي مي‌کنيد. فرض کنيد شما برداشتتان از دين اين است که قاتل عمدي يک زن تنها در صورتي‌ قصاص شود که خانواده او پول هنگفتي به خانواده قاتل بدهند. حالا توجيه اين است که آقاي قاتل محترم چون مرد بوده اند حتما نان آور هم بوده اند و براي خانواده مفيد! اما خانم زن قاتل چنان منفعتي نداشته چون حتما نان آور نبوده اند! جدا از اينکه توجيه قابل قبولي نيست و هزار ايراد به آن وارد تازه به آن اينرا هم اضافه کنيد که اين قانون مثلا منصفانه اجراي قصاص در مورد مقتول را به مقدار پولي‌ که خانواده ااش هم دارند مربوط مي‌کند. يعني‌ قاتل يک زن فقير لازم نيست قصاص شود چون خانواده پول ديه را ندارند. از آن ناراحت کننده تر اين است که اتفاقا زنان قاتل بر خلاف مردان در خيلي‌ موارد شرايطي آنها را به سوي قتل سوق ميدهد که از بقيه قوانين به اصطلاح متشابه ناشي‌ ميشود، مثلا گير کردن در ازدواجي اجباري و در معرض خشونت خانگي و نداشتن راهي‌ براي رهايي از اين شرايط که عاقبت منجر به بهم خوردن تعادل فکري آنها و ارتکاب به قتل ميشود.