با سلام
اولا در مورد ضرورت کاهش عوامل تحريک کننده مجرمين بحث شما تا حدي درست است. اما مباحث طرح شده براي تامين امنيت جامعه کفايت نمي کند. کما اين که بخش عمده اي از اين خشونت و آزار در داخل محيط خانه اتفاق مي افتد و عوامل محرکه مثل ترغيب مردان با افعال يا رفتار تحريک کننده موضوعيت نداره. مردي که به کودک خودش تعرض مي کنه، يا همسري که به همسر خودش تعرض مي کنه رو ديگه نمي توان با توسل به عوامل تحريک کننده توجيه کرد.
ثانيا در خصوص تجاوز و دختران و موارد متعددي هم بوده که قاتلين سريالي يا متجاوزين به نواميس زنان چادري رو هدف قرار دادن و قرباني در واقع هيچ رفتار تحريک آميزي در برابر مجرم انجام نداده است. يعني موضوع بر خلاف بيانات مقامات رسمي و تقريرات شما صرفا به خانم هاي بدحجاب محدود نمي شود.
به اين ترتيب مشخص است که علي رغم ضرورت عدم تحريک مجرم توسط قرباني تمام جرائم صرفا به واسطه تحريک قرباني اتفاق نمي افته و کاهش رفتار تحريک آميز توسط قربانيان تنها چاره کنترل اين جرائم نيست.
ثالثا درخصوص مسئله قانون در غرب؛ آيا اين که در غرب قانون به عنوان يک امر غيرشخصي روابط بين آدم ها را تنظيم مي کنه چيز بديه؟ يعني ما در اين جا هيچ مبنايي براي روابط و رفتارمان نداريم يا اصلا مذموم است که داشته باشيم. درضمن اين که مي فرماييد که درغربعدم حضور پليس يا مامور قانون (چون قانون که خودش وجود مادي نداره) قطعا و يقينا با وقوع جرم همراه مي شه از کجا آمده است؟ اين همه تاکيد درادبيات جرم شناسي بر مفهوم خود کنترلي و ضرورت تقويت حساسيت افراد نسبت به کنترل خود از کجا آمده است؟
رابعا چرا اين قدر غيرمستقيم در مورد مساله بحث مي کنيد. يک پرونده تجاوز در نجف آباد اصفهان مفتوح استيک پرونده ضرب وجرح روحاني عزيز آمر به معروف. بهتر است در چنين مواردي مشخصا به موضوع اشاره شود.
عين همين مباحث را عزيران نيروي انتظامي در پرونده قتل هاي پاکدشت و انواع پرونده هاي ديگر نقل فرموده اند. داستان پردازي هاي که در باب هوش وتوانايي قاتل پاکدشت نقل شد تا مسائلي که در باب افغاني بودن قربانيان و عدم پي گيري پرونده توسط خانواده که همه سراسر کذب محض بود. در مورد پرونده اصفهان هم پر واضح است که نيروي انتظامي با زيرکي در صدد منحرف کردن افکار عمومي است. نيروي انتظامي اولا و بالذات بايد پاسخ گوي عملکرد خود در خصوص تامين امنيت منطقه باشد. و درچنين شرايطي ضروري است يا از افکارعمومي عذرخواهي کند يا دلايل روشني براي وجود چنين خلا امنيتي اي در منطقه اقامه کند.
اگر قرار بود خودمان امنيت خودمان را تامين کنيم اين همه هزينه? نيروي انساني و کار علمي در مورد کنترل اجتماعي، برقراري امنيت و حفظ نظم اجتماعي به چه کار مي آمد.
در خصوص اجراي حدود دوستان گرامي کافي است به تجربه دهه 60 در خصوص اجراي حدود و مجازات هاي سخت گيرانه در بحثاعتياد مراجعه کنند. تجربه اجراي حدود? تشديد مجازات و سخت گيري بر مجرمين نه در ايران که در جهان هم جواب نداده است. اين سياستعين سياستي است که بوش پدر در دهه 90 در آمريکا به کار بست و نتيجه درجهت کنترل جرم در بر نداشت.بهتر است دوستان قبل ازاين که يک طرفهبه قاضي بروند کمي بيشترتامل کرده و به نظرات کارشناسان مراجعه کنند.
ببخشيد از اين که بحث طولاني شد.
مويد باشيد.