• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : پسر تنوع طلب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مسافر 
    فکر مي کنم يه کم در خوب جلوه دادن گذشته اغراق مي فرماييد. الگوي غالب چند همسري در جامعه ايران که يکي از مثال‌هاي اصلي اش حرمسراي شاهان (در دوره هاي مختلف و علي الخصوص در همين دوره متاخرتر عصر قاجار) است نشان مي دهد در دوران هاي پيشين که نه از رسانه و نه از ساير عناصر تحريک کننده و نه اساسا از غرب خبري بود تنوع طلبي جنسي حداقل در ميان مردان به وفور وجودداشته است. پس متهم کردن اين عناصر و اين جامعه به بي بند و باري جنسي بيشتر نسبت به دوره هاي قبل کمي بي انصافي است.
    اما در مورد بي بند و باري جنسي يا مسئله تحريک و امثالهم به نظرممي رسه اينجا بيشتر بحث وفاداري بايد مورد توجه قرار بگيرد. اين که چرا وفاداري در عصر جديد کمترشده و افراد کمتر به هم وفادارند بيشتر از اين که به بالا رفتن تحريکات جنسي يا ضعف اخلاقي آدم ها برگردد به ماهيت رابطه بر مي گردد. رابطه اي که بر مبناي اراده فردي تشکيل مي شود - که به نظرم خوب هم هست که اين چنين است- بر مبناي اراده فردي هم تداوم پيدا مي کند. يعني ديگه وفاداري از فشار اجتماعي? يا از مقتضيات خود رابطه و اين که فرد از رابطه لذت مي بره يا نمي بره ناشي نمي شه بلکه وفاداري يک انتخابه. يعني افراد آگاهانه انتخاب مي کنن که وفادار باشن يا نباشن. از اين روي مسئله به اين تبديل مي شه که چرا افراد وفاداري را انتخاب نمي کنند؟ چرا مسئوليت انتخابشان را بر عهده نمي گيرند و چرا بالغانه رفتار نمي کنند.
    به نظرم بحث اخلاق به شکل عامل تر و پيوندشبا مسئوليت فردي و جمعي بيشتر مي تونه دليل عدم وفاداري در خانواده را توضيح بده تا مسئله اي مثل تحريک جنسي که البته اون هم بايد در جاي خودش بحث شود.
    پاسخ

    ممنون از توجه شما.با همه صحبتهايي كه فرموديد آيا بي بند و باري در ديدن ،بر اخلاق تأثير گذار است يا نه؟