سلام.از شما يه راهنمايي خواستم.اما شما...بي خيال.فکر کنم بين خانوما ادم انقلابي پيدا نشه.همه سرگرم همون خواسته هاي سطحي هستن.اقايونم دست کمي ندارن البته.احتمالا بايد برم با همون دختري که مادر ميگه از هر انگشتش يه هنر ميباره و من مطمئنم از هيچ انگشتيش هنر انقلاب و خداباوري نميباره ازدواج کنم...
شما به کار فرهنگيتون ادامه بديد
خيلي متن خوشگلي هست
نه ونه دوستال من مي گفتند دروغ است
حالا من از شما مي پرسم اين داستان واقعي است مي توانيد
جواب من را بدهيد.
خانم گلدختر از اراجيف بعضي مثل اين ارکيده خانم حالت گرفته نشد چرا پاسخ ندادي
اخه کي به خاطر چادرسرنکردن کسي ر ابه مدرسه راه ندادند؟برعکسش رادر اروپا
زياد ميبينيم که چادر هراسي و حجاب هراسي دنيا را گرفته
خدا به داد ما مسلمانان شناسنامه اي برسد
\گلدختر عزيز :
امروز دنبال مقداري عکس گل براي desktopام مي گشتم که با وبلاگت آشنا شدم.من دانشجوي الهيات هستم و در زمينه اديان تحيقيق ميکنم. سئوالي برام پيش اومده که خواستم جوابشو بهم بدي.خانم خانما اگه يه روز به خاطر عقايد مذهبيت کتک بخوري ، تحقير بشي و بدتر از اون به زندان بيفتي چه مي کني؟به واقع ميشه دين رو به زور به کسي تحميل کرد؟و اگه به خاطر چادر سر نکردن از مدرسه رفتن محروم بشي و به واسطه دين تو رو از خيلي مسائل مشروع هم محروم کنن بازم حاضري به چيزي به اسم خدا اعتقاد داشته باشي؟واقعا و راست حسيني چند درصد افراد جامعه از ترس مجازات مسلمون موندن؟من وبلاگتو خوندم .جالب بود ولي به نظر من هيچوقت توي هيچ جاي دنيا نميشه آدما رو به زور مسلمون کرد همونطور که نميشه به زور هيچ عقيده اي رو به خورد کسي داد.و در آخر من به رفتار تو مسلمون ميشم نه به شمشير تو.
"زنم زيباست، نميخواهم حجاب داشته باشد!"زني در دادگاه گفت: همسرم از حجاب من ناراضي است و دوست ندارد حجاب پوشيدهاي داشته باشم و بر اين اساس دنبال طلاق دادن من است. به گزارش ايسنا، زني در دادگاه خانواده حضور يافت و درخواست طلاق خود را به قاضي دادگاه ارائه کرد. وي در توضيح دليل اين درخواست گفت: يک سال گذشته به عقد همسرم درآمدم و بعد از مدت کوتاهي با برگزاري مراسم عروسي به منزل مشترک رفتيم و متاسفانه از همان ابتدا سر مسائل مذهبي دچار مشکل شديم. زن جوان ادامه داد: من و همسرم هر دو در خانواده مذهبي بزرگ شديم و زماني که همسرم به خواستگاري من آمد از اين موضوع اطلاع داشت که حجاب من چگونه است و من تحت هيچ شرايطي حاضر نيستم آن را تغيير دهم. وي با بيان اينکه همسرم از ابتدا حجاب من را پذيرفته بود، اظهار کرد: بعد از گذشت مدت کوتاهي از شروع زندگي مشترکمان، مرتب از من ايراد ميگرفت که چرا حجاب من اينقدر پوشيده است در حالي که حجاب خانواده خودش نيز همانند حجاب من است. زن جوان که 25 سال سن داشت، عنوان کرد: همسرم از من ميخواست تا حجابم را مطابق ميل او تغيير دهم و در مهمانيهايي که من هرگز نميتوانم در آن حضور داشته باشم شرکت کنم. اوايل فکر کردم شايد بعد از گذشت مدت کوتاهي از حرفهاي خود پشيمان شود اما اصرار او هر روز پررنگتر ميشد. شوهر اين زن جوان نير گفت: اين درست است که من جزء خانواده مذهبي و معتقدي هستم اما افکار و عقايد من شبيه آنها نيست و همسرم در واقع انتخاب پدر و مادرم است نه انتخاب خودم. زيرا من دوست ندارم همسرم حجاب داشته باشد. وي در پاسخ به پرسش قاضي مبني بر اينکه اگر افکارت اينگونه است چرا اين دختر را به عقد خود درآوردي؟، گفت: همسرم از لحاظ ظاهري بسيار زيباست و زماني که او را ديدم به او علاقمند شدم و فکر کردم ميتوانم او را از افکارش دور کنم و پوشش او را به آنچه که خود ميخواهم تغيير دهم. مرد 29 ساله مدعي شد: همسرم از نظر ظاهري بسيار زيبا است و به نظر من بايد تا زماني که زنده است از اين زيبايي استفاده کند در حالي که او خود را در پوششي پنهان کرده است که نميتواند از آن لذت ببرد. پدر مرد که در دادگاه حضور داشت نيز گفت: پسرم لياقت چنين دختري را ندارد، زيرا همه آرزوي داشتن چنين همسري را دارند اما پسر من آنقدر بيغيرت است که نميداند از همسرش که ناموس او است چه چيزي را ميخواهد. وي ادامه داد: پسر من بايد براي هميشه فراموش کند که پدر و مادري دارد. قاضي دادگاه بعد از شنيدن اظهارات طرفين با صادر کردن حکم طلاق به زندگي يکساله اين زوج پايان داد.http://vista.ir/news/1827134
هفته بسيج
بر تمامي گل دختران و گل پسران دريادل بسيجي مبارک باد