وبلاگ :
گل دختر
يادداشت :
زن و بندگي خداوند
نظرات :
15
خصوصي ،
86
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
eddie
به قالي دستباف دست كشيدم. گل هاي ختايي و عباسي دور دستانم پيچيدند و بالا آمدند. پاهايم در نرماي سرخ ترنج تا مچ پا فرو رفت.گل هاي ريز حاشيه ها دورم حلقه زدند و مرا به آغوش كشيدند. گفتم:
«آخرش چند؟»