سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جذب حداکثری مردان

ارسال‌کننده : گل دختر در : 89/7/10 1:39 عصر

پشت سیستم هستم که پیامک مادرم می رسد: ترجمه انگلیسی راه های دیدن چیست؟ اسم کتابی از جان برگر هست.
فوری توی گوگل سرچ می کنم و می رسم به این مقاله. جواب می دهم:
Way of seein

«جان برگر در «راه‌های دیدن» (Way of Seeing) می‌گوید: مردان به زنان می‌نگرند و زنان به خود نگاه می‌کنند که مورد تماشا قرار گرفته‌اند. این روزها، دیگر برای دوربین‌ها آسان نیست که زنان را فقط به صورت ابزاری جنسی به نمایش بگذارند زیرا زنان کارگردان و بازیگر، از نقش‌های خود برای عرضه‌ی هوش و قدرت آرمانی‌شان بهره می‌گیرند. زنان آمریکایی تلاش فراوانی کرده‌اند تا دنیایی از آن خود بسازند، دنیایی که در آن اصل نگاه مردانه نمی‌تواند از وجود آنها، هویت جنسی‌شان را به نمایش بگذارد بلکه مجبور خواهد بود آنها را زنانی بااستعداد و باهوش به تصویر بکشد.»
 

 

مقاله از اصل نگاه مردانه  -gaze- می گوید. «اصل نگاه مردانه در رسانه‌های آمریکایی از بازشناسی زنان به دلیل استعدادشان در ایفای نقش جلوگیری می‌کند. شیوه‌ی پوشش زنان، تصویری از آنان ارائه می‌کند که رکن اصلی آن جنسی بودن است نه شخصیت. در تابلوهای تبلیغاتی، مجلات و حتی تلویزیون که زنان مسوولیت‌هایی را به عهده دارند، واقعیت این است که زیبایی و جنسی‌بودن‌شان را فریاد می‌کنند. اصل نگاه مردانه، زنان را نمادهایی جنسی می‌انگارد و از شناخت آنان به دلیل موفقیت‌ها و استعدادشان سرباز می‌زند.»
 این مقاله می گوید که  نگاه خیره مردانه سال ها حاکم بر تبلیغات و سینمای هالیوودی بوده و تنها اخیرا با روی آوردن بیشتر زنان به کارگردانی توانسته اند از شدت این نگاه بکاهند و جایش را به وقاری زنانی بدهند.


«در دهه‌ی گذشته فیلم‌های متعددی ساخته شدند که توانایی زنان را به گونه‌ای تمام و کمال به نمایش ‌گذاشتند و دیدن زنان در نقش‌های اصلی صنعت سینمای آمریکا، به جای نقش‌های ضعیف و کم‌رنگ‌تر از مردان و نمادهای جنسی، به تدریج به امری طبیعی و معمول تبدیل می‌شود. زنان هنرپیشه‌ی این گونه فیلم‌ها ثابت می‌کنند که زن می‌تواند چیزی بیش از یک موجود زیبا و شهوت‌انگیز باشد.»

خوشم می آید از غربی ها که اگر روزگاری چیزی که اسمش را نگاه خیره مردانه می گذارند بر رسانه شان حاکم بوده تبعاتش را هم قبول می کردند. زنان در صحنه جنسیت خودشان را ابراز می کردند و طبیعتا وقتی هم که تنها  جنسیتشان دیده می شد خوشحال بودند که به هدفشان رسیدند. وقتی هم که خسته شدند و دیدند کسی برای هوش و استعداد زنانه تره ای خرد نمی کند تغییر روش دادند و حاضرند رنج (!) دیده نشدن را به جان بخرند!

حالا خیابان های مملکت ما را نگاه کنید. به بهانه زیبایی و آراستگی انواع پوشش ها و آرایش های تحریک کننده جنسی را عرضه می کنند آن وقت اگر هم پسری نگاه چپ بهشان داشته باشند می گویند: واه واه! چقدر پسرا بی جنبه شدن!

خب عزیز من... این هیبتی که تو به هم زده ای برای خیره کردن مردان است دیگر؛ نه یک زندگی مسالمت آمیز رفاقتی! چه کسی باورش می شود این لباس تنگ و نازکی که تصور رنگ و مدل لایه های زیرینش  را هم آسان کرده فقط از شدت گرما پوشیده ای! والا ما هم آدمیم و با پوشیدن لباس تنگ بیشتر گرممان می شود!
این جلوه ای که تو می کنی در کوی و برزن برای جذب حداکثری مردان است. اینقدر ظالم نباش!
هر جا خودت را عرضه کردی، خریدارت هم همانجاست... گیرم که خیابان باشد و بهای معامله، بوق ماشین و متلک!




کلمات کلیدی : زنان، آرایش، جذب مردان، اصل نگاه مردانه

استحاله

ارسال‌کننده : گل دختر در : 88/11/24 8:0 عصر

فمینیسم اسلامی

شرابی است

که با ذکر بسم الله می نوشند.




کلمات کلیدی : زنان، فمینیسم اسلامی

انقلاب، دختر شایسته را به کجا رساند؟

ارسال‌کننده : گل دختر در : 88/11/16 3:1 صبح

قبل از انقلاب : هر سال دختر شایسته ایرانی در هتل هیلتون تهران انتخاب می شد و برای مسابقات جهانی به آمریکا صادر... ببخشید عازم می شد! حداقلهای یک دختر شایسته سن بین 14 تا 18، تجرد، رضایت نامه از والدین و ده نفر از دوستان، تسلط به یک زبان خارجه و طبیعتا زیبایی خیره کننده بود. دختران شایسته پس از انتخاب در بهترین حالت به سمت تبلیغات تلویزیونی و مجلات مد کشیده می شدند. مادرم تعریف می کنند که یکی از دختران مدرسه شان دختر شایسته شد و یک بار که شاه به شیراز آمد برای استقبالش رفت و گل تقدیمش کرد و خب آن سالها خیلی کار مهمی بود!

دهه شصت: ذکر خیر دختر شایسته – ولو با تغییر ملاک ها- کار ناشایستی بوده. خانم اسکندری که در دهه 60 سردبیر  نشریه "زن روز" بودند می گوید: "من در همان زمان هم که سردبیر نشریه بودم این طرح را دادم، اما بر اساس جو آن زمان مخالفت شد و می گفتند که چگونه می شود دختری را نمونه انتخاب کنید و فضای ارزشی آن زمان را نداشته باشد؟ البته من می گفتم می توانیم گروهی را به عنوان نمونه انتخاب کنیم، اما این طرح پذیرفته نشد. "

دهه هشتاد: طرح دختر شایسته با تغییر نام به "دختر نمونه" و با تغییر ملاک ها دوباره سر زبان  افتاد. طرحی که هنوز چند و چونش مشخص نیست. برخی می گویند باید گروهی را که هرکدام جلوه ای از ارزشهای یک دختر مسلمان دارند را نمونه معرفی کنیم و بعد بگوییم تنها حضرت زهرا – سلام الله علیها- جامع تمام این صفات هستند. بعضی، همکارهای نهادهای مختلف را طلب می کنند. عده ای شاخص گذاری برای ملاک های معنوی را سخت یا محال می دانند. گروهی هم معیارهای جالبی مثل با حجاب بودن، با اخلاق بودن، فرزند صالح بودن و درس خوان بودن را مطرح کرده اند.

گل دخترانه: سیر منطقی درستی دارد این جریان و سرعتی هم لاک پشتی. ابتدا رد انتخاب ناشایست دختر شایسته، سپس شک در تکرار اشتباه گذشته و بعد تلاش برای خلق ملاک هایی معنوی؛ کاری که باید همان اوایل انقلاب می شد و هر وقت هم از آبش بگیرند تازه است.

فعلا تا اینجا را داشته باشید که وضعیت زنان در طول انقلاب به اینجا رسیده که مادری که زمان انقلاب اوایل جوانی اش بوده و محیط فاسد جامعه قهرا از بسیاری تفریحات سالم و فرصت های علمی منعش می کرده و حتی ارتباط با همکلاسی هایش برای خانواده اش نگران کننده بوده ولی با تلاش خودش درس خوانده و دانشگاه قبول شده... من امشب پای کامپیوتر شخصی همین مادر نشسته ام و دارم صفحات اینترنتی که برای سخنرانی اش مطالعه کرده را خوراک مطلبم می کنم و برای همین هم هست که در این نوشته نیم فاصله ندارم! خرده نگیرید...

+ یکی بود یکی نبود ...یه دختر نمونه بود



کلمات کلیدی : زنان، دختر، انقلاب اسلامی، دختر شایسته، دختر نمونه

اگر من وزیر بهداشت بودم!

ارسال‌کننده : در : 88/9/5 6:39 عصر

امروز قرار بود استاد فقه مان طرز کفن کردن را به ما آموزش دهد، همگی به اتاقی رفتیم و یک نفر داوطلب شد برای میت شدن!
ایشان قبل از شروع به کار، اول واجبات موقع مردن را ذکر کرد، اینکه موقع احتضار حتما پاهایش رو به قبله باشد، و خوب نیست موقع مردن شخص، خودتان را روی سینه اش بیندازید!
صحبت های خیلی زیادی کرد و دل استادمان خیلی پر !
می گفت اگر من وزیر بهداشت شوم اولین کاری که می کنم این است که، تصویب کنم هر پزشکی که فارغ التحصیل شود حتما یک دوره فقه و احکام شرعی اش را هم ببیند، چون داخل بیمارستان ها خیلی راحت کارشان را انجام می دهند و دریغ از اینکه این کار حرام است و یا واجب!

خیلی از پزشکان چون از مسائل شرعی خود بی اطلاع هستند خیلی از مسائل را مراعات نمی کنند و خیلی راحت با بیمارشان بر خورد می کنند، در معاینه کردن توجه ندارند که تا چه حد مجاز هستند پیش بروند، پرستاران هم که به تبع وظیفه شان موقع نظافت و یا تزریقات خیلی راحت با مرد ها و زن ها در تماس هستند ! این در حالی ست که این کارها از عهده هم جنس خود بیمار هم بر می آید و اصلا لزومی به این همه اختلاط نیست!
و یا خودتان میدانید رو به قبله قضای حاجت انجام دادن حرام است ولی سیستم بیمارستان ها طوری ست که اصلا به این موارد توجه نشده و بیمار بر روی تخت راحت کارش را میکند غافل از اینکه رو به قبله است!
و اتاق های سی سی یو و ای سی یو را طوری تنظیم نکرده اند که وقتی بیمار خدایی ناکرده اتفاقی برایش افتاد رو به قبله و راحتی جان تسلیم کند! و موقع احتضار کارهای واجب را برای محتضر انجام دهند.

نا سلامتی اینجا کشور اسلامی ست، باید کمی با کشورهای اروپایی و غربی فرق داشته باشد یا نه! اصلا همه ی دروس دانشگاهی باید ملازم رشته ایی که می خوانند احکام شرعی اش را هم بیا موزند.

داشتم قوانینی که به تصویب رسیده رادر اینجا می خواندم، این همه قانون ولی چرا هیچ کدام رعایت نمی شود؟! این همه در مورد اخلاق پزشکی و موازین حقوقی و شرعی در دینمان بیان شده است، چرا پزشکان ما نباید از آن اطلاع داشته باشند؟!

خیلی از بیمارستان اصلا نیروی متخصص زن ندارند، ارتوپدی، ارولوژی، جراحی عمومی ... ، برای همین برای کوچکترین کارها مجبورند به مردها مراجعه کنند، این نامناسب بودن گزینش پرسنل بیمارستان ها هم خودش کلی جای بحث دارد که چرا خیلی از رشته های پزشکی ما با کمبود نیرو و بعضی دیگر با ازدیاد نیرو مواجه هستند، که همه اش بر میگردد به نوع پذیرش دانشگاه ها!

وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، مردم نگاهشان بیش از بیش به احکام و مسائل شرعی معطوف شد، در همین راستا بیمارستانها هم از این قانون مستثنی نبودند، بعد از انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، در رعایت مسائل شرعی در بیمارستان ها تغییر محسوسی ایجاد شد، چون قبلا اصلا نامی از دین برده نمیشد برای همین این تغییرات به وضوح به چشم می آمد، ولی اکنون با گذشت سی سال در اکثر بیمارستانهای کشور به این مقوله اصلا توجهی ندارند! و خیلی راحت با بیمارانشان رفتار می کنند!

لینک مرتبط :‏ تحقیقی در مورد تطبیق امور فنی پزشکی با موازین شرع مقدس




کلمات کلیدی : زنان، احکام شرعی، پزشکان، بیمارستان ها، وزارت بهداشت، اخلاق اسلامی

دنیای - خدابیامرز- دخترانه

ارسال‌کننده : گل دختر در : 88/8/1 12:53 صبح

روز دختر به خیلی‌ها پیامک زدم که تبریک بگویم. در جواب‌اش پیامک‌های قشنگی هم گرفتم. یکی‌اش این بود: «روزت مبارک. امیدوارم مثل حنا با مسئولیت، مثل کوزت صبور، مثل ممول مهربان، مثل جودی شاد و سرزنده و مثل سیندرلا خوشبخت باشی. »
پیامک را که برای خواهر دوازده ساله‌ام خواندم بعضی از این شخصیت‌ها را نمی‌شناخت. دلم گرفت. من با این‌ها زندگی کرده‌بودم. با دیدن زندگی اینها بزرگ شدم، آن وقت چطور ممکن است یک دختر دوازده ساله اینها را نشناسد؟!
احساس می‌کنم مادربزرگش هستم نه خواهر بزرگتر! از بس که کودکی‌مان متفاوت بوده؛ آن هم فقط با حدود یک دهه اختلاف سن.



شخصیت‌های محبوب ما دختربچه بودند. حنا، کوزت، ممول، دختر مهربون، جودی، آن شرلی، پرین، هایدی، لوسیمی و ... . غیر از جودی که شیطنت‌هایش کمی از رفتار دخترانه خارج می‌زد بقیه‌شان دامن رنگی چین‌دار می‌پوشیدند، موهایشان را روبان می‌بستند و وردست مادرشان در آشپزخانه سرگرم بودند. دخترها قرمز پوش بودند و پسرها آبی. حتی خانوم کوچولویی که با پسر شجاع دوست بود یا بلفی و لیلی بیت را که می‌دیدیم می‌گفتیم خب همسایه هستند و هم‌بازی. یعنی غیر از این در فرهنگ‌ مفاهیم‌مان تعریف نشده‌بود.

آن وقت الگوی دختران امروز ما شده باربی. باربی با اندامی زنانه، وسایلی زنانه ورفتارهایی زنانه. حتی نسخه‌های – مثلا- اسلامی‌اش را هم که به اسم فولا و غیره و ذالک بسازند دردی دوا نمی‌کند. الگوی زنانه باربی دنیای دخترانه‌ها را به تاراج برده. دختران ما بچگی نکرده بزرگ می‌شوند و بزرگ نشده وارد دنیای زنانه می‌شوند.
نمی‌گویم حنا و پرین و لوسیمی الگوهای خوبی برای الان هستند؛ نه.! دریغ از یک روز درس و  دانش. آنها که همه‌اش داشتند در مزرعه و باغ و بستان می‌گشتند و حلقه گل درست می‌کردند!

دنیای دخترانه نشاط و شوق زندگی است. نمی‌شود آن را از سنوات عمر حذف کرد و بچه‌ها را بدون تغذیه روحی و بی‌مقدمه وسط معرکه زنانه انداخت.
خیلی درد است که بچه ده ساله از نگاه‌های معنا دار بازیگران زن و مرد سریال بگوید پس چرا از همدیگر خواستگاری نمی‌کنند؟ خسته شدم دیگر!
این بلوغ زودرس، دختر بچه‌ها را به کجا می‌کشاند؟

+ لینک این مطلب در شبکه خبر دانشجو
+ گفتگوی آزاد درباره این مطلب در باشگاه مهندسان ایران

+ برای نسلی که فراموش شده‌اند.



کلمات کلیدی : رسانه، زنان، دختر، بلوغ زود رس، عروسک، باربی

   1   2      >

الکسا