اين نوشته ي شما مصداق اين حکايت سعدي عليه رحمه است!
ياد دارم که در ايامِ طفلي متعبد بودمي و شبخيز و مولعِزهد و پرهيز. شبي در خدمت پدر، عليه الرحمه نشسته بودم و همه شب ديده بر هم نبسته و مصحف عزيز در کنار گرفته و طايفه اي گِرد ما خفته. پدر را گفتم :
- يکي از اينان سر بر نمي دارد که دوگانه اي بگزارد. چنان خواب غفلت برده اند که گويي مرده اند:
- جان پدر تو نيز گر بخُفتي به که در پوستين خلق افتي!

نزديک به 7200 نفر تقريبا در عرض 14 سا عت از اين وبلاگ ديدن داشتند که عدهاي زيادي از آلمان بودند!براي همين برام جالب بود..........

سلام

تا حدودي با نظرتون موافقم.......خداعاقبتمونو بخير کنه!!!
وبلاگ مارو هم لينک کنيد: malakotyan.blogfa.com

جاري باشيد.............

سلام يه اتفاقي افتاده !!!! وبلاگ من مورد هجوم انواع حرفهاي ضد انقلابها قرار گرفته فقط بخاطر طرفداري از ايران ! درخواست نيروي کمکي دارم؟!