روايت خوبي بود
اصولا خيلي جاها هم اساتيد محترم سر كار تشريف دارن و هم دانشجويان محترم!
استاد مياد سر كلاس و يه ترم خودش رو ميكشه غافل از اينكه حضورشون هيچ فايدهاي جز رفع اشكال نداره.
بياييد از اين پس اسراف نكنيم؛ در اساتيد!
البته خيلي هم نبايد بي انصاف بود؛ چون كلاس رفتن خيلي توي دروني شدن مطالب تاثير داره؛اصلا به اون چند خط بالايي نميخواد توجه كنيد!
من ترجيح ميدم هيچ كتاب درسياي وجود نداشته باشه؛ چون هم آدم رو كاناليزه ميكنن كتابهاي درسي و هم جلوي خلاقيت استاد بيچاره رو ميگيرن؛ تازه اون استادهايي كه انگيزهشون بالاست و مثلا ميخوان خيلي مثبت باشن بالاخره خسته ميشن.
بيانيه من تموم شد.