• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : اي كاش آقاي ضرغامي بخونه
  • نظرات : 17 خصوصي ، 64 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + eddieneed 
    موسيقي از منظر علمي

    تأثيرات مثبت و منفي موسيقي در روان آدمي موضوع مطالعات روان‌شناسانه است. بدون شك بسياري از فشارها، اضطرابها و آشفتگيها و عقده‌هاي رواني از برآورده نشدن تمايلات و آرزوهاي پيدا و پنهان آدمي ناشي مي‌شود. با توجه به محدوديتهاي گوناگوني كه در محيط اجتماعي و در روابط با ديگران، انسان را احاطه كرده است، بسياري از اين آرزوها جامه عمل در برنخواهد كرد و اين امر سلامت رواني فرد و جامعه را در معرض تهديد جدي قرار مي‌دهد. اين است كه بايد براي رفع اين مشكل چاره‌اي انديشيد و يكي از چاره‌هاي اساسي و كارساز اين مشكل، بيان و ابراز اين آرزوهاست و موسيقي نيز، مانند هنرهاي ديگر، محمل مناسبي براي بيان و تسكين و تخفيف اين فشارهاست. از اين رو موسيقي‌درماني يكي از روشهايي است كه در روان‌درماني براي درمان و حل مشكلات رواني به كار مي‌رود.
    ارتباط وثيق و عميق موسيقي با زوايا و ابعاد مختلف روح انسان موجب حسن استفاده يا سوء استفاده از آن شده و مي‌شود. پاره‌اي از انواع موسيقي صرفا‌ً به منظور تحريك شهوت و برانگيختن گرايشهاي مادي و حيواني توليد و مصرف مي‌شود. پاره‌اي ديگر احساسات متعالي و معنوي را در شنونده برمي‌انگيزد و پاره‌اي بي‌تأثير و خاصيت است. قسم چهارمي هم هست كه گره‌هاي كور رواني را گشوده و تنشهاي عصبي را تخفيف و آلام رواني را تسكين مي‌بخشد و نيز قسم ديگري كه روح حماسي را در شنونده برانگيخته و موجب قوت قلب و ايثار و جانفشاني او در ميدان نبرد مي‌شود و قسمي ديگر كه نشاط و سرزندگي را در شنونده برمي‌انگيزد و برخي نيز موجب افسردگي و ملال مي‌شود. پاره‌اي از آهنگها تلطيف روح را سبب مي‌شود و پاره‌اي ديگر خشونت و سنگدلي را تقويت مي‌كند. پاره‌اي از موسيقيها نقش مؤثري در كاهش خشونت ناشي از تمدن ماشيني و تلطيف احساسات و ايجاد همبستگي روحي بين انسانهاي بيگانه بازي مي‌كند و پاره‌اي ديگر آتش كينه و دشمني را دامن مي‌زند.‌ آري همه اين تأثيرات، كاربردهاي گوناگون موسيقي در خصوص انسان را رقم مي‌زند.
    از سوي ديگر تأثير موسيقي در رشد گياهان و حيوانات و افزايش بازدهي محصولات كشاورزي و دامپروري، كاربردهاي آن را در اين دو زمينه به طور جدي مطرح كرده است. همه اين كاربردها، با توجه و تكيه بر بررسيهاي علمي، روز به روز در حال گسترش است. البته پاره‌اي از اين كاربردها از قديم‌الايام شناخته‌شده و معمول بوده است؛ مانند استفاده‌اي كه در صدر اسلام از موسيقي براي رفع خستگي شتران در پيمودن مسافتهاي طولاني مي‌شده و بر اساس پاره‌اي از روايات در شرع نيز به حليت «آهنگ هدي» آن حكم شده است.
    اينك با توجه به شناخت عرفاني و علمي موسيقي مي‌توانيم انواع آن را به لحاظ تأثير به چهار دسته زير تقسيم كنيم:
    1ـ‌ موسيقي متعالي
    2ـ موسيقي مفيد
    3ـ موسيقي مبتذل
    4ـ موسيقي بيهوده
    با عنايت به اقسام موسيقي و رجوع به نصوص ديني، حكم هر قسم از اقسام موسيقي را مي‌توان استنباط و به فهمي صريح و روشن از حكم هر قسمت دست پيدا كرد. تنها در اين صورت است كه به وظيفه ديني خود در مقام شناخت حكم موسيقي مي‌توان عمل كرد و در مقام عمل به اين حكم نيز مشكلي وجود نخواهد داشت. اينك لازم است از هر يك از اين اقسام تعريف دقيق‌تري به دست دهيم:
    1ـ موسيقي متعالي يا موسيقي عرفاني، قسمي از موسيقي است كه احساسات متعالي را در شنونده برمي‌انگيزد. او را به ياد خدا و بهشت مي‌اندازد و دلبستگي به دنيا را در وجود او كاهش مي‌دهد و رغبت به عبادت و اطاعت از خدا و تقوا و دينداري را در دل او برمي‌انگيزد و دوري از گناه را سبب مي‌شود. اين موسيقي با ايجاد غم يا وجدي عارفانه، تقرب به خدا و دوري از جز او را سبب مي‌شود و زمينه مساعدي براي حضور قلب و توجه به خداوند در عبادت فراهم مي‌آورد. بدين ترتيب چنين موسيقي‌اي كاملا‌ً در راستاي اهداف متعالي دين قرار دارد. نقش اين موسيقي در تلطيف روح و پرورش فضايل اخلاقي نيز قابل توجه است. در يك كلام موسيقي متعالي زمينه‌ساز تجربه ديني است كه غايت‌القصواي عارفان است.
    2ـ موسيقي مفيد، گونه‌اي از موسيقي است كه كاربرد مفيد و مثبت دنيايي داشته و از عوارض سوء اخلاقي و ديني منزه است. تفاوت موسيقي مفيد با موسيقي متعالي در اين است كه در اولي فوايد اخروي و معنوي مورد نظر است و در دومي فوايد و نتايج مثبت دنيوي؛ مانند رفع خستگي، معالجه امراض روحي و...
    3ـ موسيقي مبتذل، برخلاف دو قسم پيشين، موجب تحريك و تهييج شهوت در قلب و روح شنونده مي‌شود. دلبستگي به طبيعت و دنيا را تشديد مي‌كند و انسان را از ياد خدا باز مي‌دارد و به ارتكاب گناهان سوق مي‌دهد. اين موسيقي مستلزم فساد اخلاقي و ترويج بي‌ديني و لاقيدي و دنياگرايي و خودفراموشي و گسترش فحشا و گرايش به منكرات و زير پا نهادن ضوابط ديني و اخلاقي است.
    4ـ و سرانجام موسيقي بيهوده، قسمي از موسيقي است كه هر چند مستقيما‌ً تأثير سوئي دربرندارد، اما سبب سرگرمي و اتلاف وقت و گرايش به پوچي و دست كشيدن از كارهاي نيك و گذران عمر به بيهودگي و بطالت شده و مانع تلاش در راه سازندگي فردي و اجتماعي مي‌شود. تفاوت موسيقي مبتذل با موسيقي بيهوده در اين است كه موسيقي مبتذل عوارض سوء اخروي دارد و مستقيما‌ً با اهداف دين در تضاد و ناسازگاري است، در حالي، كه موسيقي بيهوده عمدتاً به ضررهاي دنيوي مي‌انجامد. در حقيقت اين دو قسم دقيقا‌ً در برابر دو قسم اول و دوم قرار مي‌گيرند. موسيقي متعالي به لحاظ تأثيرش با موسيقي لهوي و موسيقي مفيد با موسيقي بيهوده و لغو در تضاد و ناسازگاري است. تفاوت اين دو قسم با يكديگر، تفاوت كار لهو با كار لغو است و همان‌گونه كه به‌زودي خواهيم ديد، يكي از معيار حرمت موسيقي، لهو و لغو بودن آن است.