از طريق گوگل ريدر آمدم و شايد ديگر هم برنگردم. ولي ده دوازده مطلب اول را خواندم.
آمدم بنويسم که وقتي ايدئولوژي مبناي قضاوت قرار مي گيرد، اتفاق جالبي مي افتد. شما چکش داريد، بنابراين مسائل همه ميخ مي شوند. به نظر من براي تحليل بهتر فيلترهايتان را حذف کنيد تا حقيقت را ببينيد.
من فقط در استدلالهاي کمونيستها و مبلغهاي مسلمان ديده ام که اينهمه ساده سازي (reduction) و تحريف واقعيت به نفع نتيجه نهايي وجود داشته باشد. کاش منظر مطالبتان را عوض مي کرديد و ژست تفکر نمي گرفتيد؛ آدم اينجور راحت تر بود. چيزي که من مي دانم اين است که در مسائل اسلامي هم کارها به همين سادگي نيست. که اگر بود در درسهاي خارج فقه اينهمه جنگ و دعوا و سر و صدا (بحث) به وجود نمي آمد. مثال روشن همه اين قضايا هم اين است که اصولا چادر ريشه فقهي ندارد که هيچ، ريشه اسلامي از نظر سنت هم ندارد. يک حديث واضح و روشن هم براي اثبات موردي آن وجود ندارد. با اينهمه شما داريد با آن مثل اصول دين برخورد مي کنيد.
موفق باشيد و محقق ان شاء الله