سلام خواهر
چرا فقط دلت واسه پسرا سوخت؟! دلت واسه ما بچه هاي زمان جنگ هم بسوزه...
وقتي من به سن تکليف رسيدم جنگ بود و بمباران. کسي به فکر جشن تکليف گرفتن براي ما نبود و هيچ کسي هم به تکليف رسيدنمون را بهمون تبريک نگفت. تازه يادمه که از هفت سالگي ما به ما گفتند به شما واجبه نماز بخونيد و روزه بگيريد. يعني اون موقع ها من فکر ميکردم از هفت سالگي به سن تکليف رسيدم. چادر را هم كه از پنج سالگي به سرمون انداختند. هر چند كه همه ي اينها بدون هيچ گونه تشويق و به اجبار بود. ولي بعد ها كه كمي بزرگتر شدم و خودم تونستم خوب را از بد تشخيص بدم همه ي اينها را با علاقه پذيرفتم و از داشتنش احساس غرور كردم. ولي هميشه آرزو داشتم كه اي كاش من هم وقتي براي اولين بار چادر سر كردم و اولين باري كه نماز خوندم و اولين باري كه روزه گرفتم تشويق ميشدم.
بگذريم. گذشته ها گذشته. انشاء الله ما براي دخترانمون از اين خاطرات خوش پديد آوريم.
موفق باشيد.