نظرات ياداشت زيره به کرمان بردن

+ آرام

من اشکالي‌ در اين نوع استدلال بنظرم مي‌رسد. آيا سابقه تاريخي‌ رسوم يک ملت را دليلي‌ بر تقبيح مبارزه آنان عليه آن رسوم در اين عصر بيان مي‌کنيد؟ آيا اين نوع استدلال مثل اين نيست که بگوييم صرف اينکه اعراب قبلا بت پرست بودند نبايد امروز هيچ قوم بت پرستي‌ را به توحيد دعوت کنند؟ اتفاقا اگر ملتي تجربه داشتن و نداشتن يک رسم را داشته باشند شايد بهتر ميتوانند در مورد جنبه‌هاي خوب و بد آن قضاوت کنند تا گروهي که فقط يک طرف سکه را ديده اند. حالا خارج از بحث حجاب تا آنجايي که من مي‌دانم خيلي‌ از جنبش‌هاي حقوق زن خودشان اذعان دارند که از نظر تاريخي‌ خيلي از رسوم اصلا محدود به خاور ميانه نبوده اند چه برسد به دين اسلام، بلکه بيشتر به فرهنگ‌هاي مرد سالارانه که مرز جغرفيايي آن بسيار فراتر از مرز‌هاي اسلام بوده‌اند برميگشتند. با آمدن اسلام بعضي‌ از اين رسوم مثل زنده بگور کردن دختران در عربستان برداشته شد. اما همانطور که خوب ميدانيم بعضي‌ها از آنها هم به دليل شرايط روزگار (مثل کنيز داري) تا همين اواخر باقي‌ ماند. حتّي بعضي‌ از آنها هم با سو تأيبير سنتي‌ به عنوان اسلام تفسير و مطرح شد. که مثلاً يکي‌ از مثالهاي تأسف بار آن ختنه کردن زنهاست که پيامد‌هاي بسيار بدي براي سلامتي زنان در بر دارد اما هنوز در بعضي‌ فرهنگ‌ها به عنوان سنّت اسلامي بر دختران تحميل ميشود در حالي‌ که اصلا ريشه آن ربطي‌ به اسلام نداشت.

پاسخ

ببين ارام جان، من اصلا در اين نوشته استدلالي انجام ندادم که شما با بت پرستي زمان قديم مقايسه ميکنيد. اينکه من از گذشته مثال اوردم مي خواستم بگم که دوري از بي عفتي و خودآرايي چيزي بوده در همان زمان ها هم چه در تاريخ مدنيت شان و چه در تاريخ معنويت شان مضموم و ناپسند بوده و هست، و اينکه ما بخواييم از ريشه جلوي چشم همه درست جلوه بديم ناردسته! منظورم اينه که ، مثلا شما با مثال اورديد که بت پرستي يا زنده به گور کردن دختران رسمي نا درست بوده و حتي اديان مختلف هم با اين نوع کارها مبارزه کردند، ولي حجاب و حياء چه در زنان و چه در مردان، هم قوانين اديان مختلف به اين دعوت کردند و هم خود انسان ها از قبل توي وجودشون بوده، پس هيچ تناقضي اينجا وجود نداره. اميدوارم متوجه شده باشي.