زماني فضل ا... نوري، مرشد خميني ميگفت: " حريت و مساوات،اصل موذي و خراب کننده قوانين الهي است،زيرا بناي قرآن بر آزاد نبودن قلم و لسان است(قابل توجه اونهايي که دم از آزادي بيان ميزنند.بيخود زور نزنيد) و يکي از مواد ضلالت اين است که گفته شود افراد مسلمان متساوي الحقوقند. تلفيق اسلام و مساوات، از محالات است.چرا که بناي اسلام بر تفريق و تفاوت است،مانند تفاوت ميان حقوق زن و مرد و مسلم و غير مسلم. و فرد ديگري که صاحب جُک معروف "سياست ما عين ديانت ما و...."هست، ميگفت:" از اول عمرم تا به حال،بسيار مهالک در بر و بحر برايم اتفاق افتاده بود و در هيچکدام بدنم به لرزه درنيامده بود.آخر ما هر چه تامل ميکنيم،ميبينيم که خداوند قابليت در زنها قرار نداده است که لياقت انتخاب کردن داشته باشند" و مريدان اون شيخ (فضل ا...)،نيز ميگفتند:"تصويب نامه اخير دولت راجع به شرکت بانوان در انتخابات،از نظر شرع، بي اعتبار،و از نظر قانون اساسي،لغو است.
امضا: روح ا... الموسوي الخميني،مرتضي الحسيني لنگرودي،موسوي گلپايگاني و چندين ملاي ديگه."
ولي فشار گذر زمان و بالا رفتن توقع زنان و افزايش آگاهي اونها به برکت پهلوي ها باعث شد که افرادي مثل خميني ديگر "نتوانند" زنان رو به عقب برگردانند و در ظاهر هم که شده از عقايد خود دست بردارند. ولي بعضيهاشون هنوز در ظاهر هم ازعقايدشون بر نگشتند:
" :" در اسلام ،نه مساوات بين افراد وجود دارد،نه احترام به آزادي مردم....کساني که انقلاب اسلامي را براي تحقق خواسته هاي مردم ميدانند،مخالف اسلام هستند.خب در کشورهاي کفار هم به آزادي مردم احترام ميگذارند..." (مصباح يزدي)
" فمينيست ها هم بزرگترين خيانت رو داره به جامعه زنان ميکنه ولي متاسفانه خودشون متوجه نيستن"
عزيزم ميشه چند تا از خيانتاشون رو بگي؟ تو مشکلت اين هست که بين عقايدت و حقوق زن،راي به عقايدت ميدي براي همين نظرات فمينيستها که بعضياش با عقايدت جور درنمياد رو بر نميتابي
" کشف حجاب شدن با سينه باز قبول کردن؟"
من گفتم با سينه باز قبول کردند؟حرف سر با سينه باز يا با سينه پوشيده قبول کردن نبود بحث بر سر تاثير اين اقدام روشنفکرانه و مثبت رضا شاه بود.اين کار رضا شاه مثل دادن يک داروي تلخ به بچه از طرف مادرش هست. مادر خوبي بچه رو ميخواد ولي بچه از خوردن اون داروي تلخ سر باز ميزنه و نميدونه که خيرش در اين هست. اين اقدام رضا شاه هم با مخالفت افرادي که قرنهها در پستو و روبنده بودند روبرو شد ولي نتايج شيرينش رو بعدها هم خودشون و هم زنان نسلهاي بعشون چشيدند.
" فکر نابود کردن اسلامه"
واقعن چه جنايت و خطري براي اسلام خميني از اين هولناکتر هست که فردي به زنان حق راي بده و اونها رو مهم بشماره و بهشون اهميت بده و در راه احقاق حقوقشون گامي برداره. خوب حرف من هم همين بود که اين فرد افکارش اينقدر در مورد زن نادرست بود که حتي حق راي دادن به زن رو موجب نابودي اسلام ميدونست.
حالا گذاشته از اينکه اين پوششي که اين فرد داشت،مطابق با همون چيزي که گفتم،يعني "شئونات و حجاب کامل اسلامي" هست يا يا نه، به کنار.افرادي که اومدند و با ذوق و شوق به اين عکس اشاره ميکنند به اين هم آيا فکر کرده اند که مسابقه شنا،فقط توي آب پريدن نيست؟!براي نمونه فرض کن که اين فرد بخواد و با اين پوشش به اصطلاح اسلاميش با فلان زني که با لباس مخصوص شنا بياد و در يک مسابقه شرکت بکنه آيا وقتي که اون زن رسيد به پايان مسابقه،اين زن به اصطلاح محجبه،در چه فاصله اي نسبت به خط پايان قرار داره؟!! به اين هم آيا پرداختند که مسابقه شنا با آب بازي فرق ميکنه؟! و وقتي که اين فرد با اين لباس پريد توي آب، اون آبي که توي اين لباس ميره،حرکت کردن رو براي اون فرد بسيار سخت ميکنه؟! و اين باعث ميشه که تقريبن وقتي که مثلن اگر مسابقات المپيک باشه،مسابقات کاملن تموم شده و دم و دستگاههاشون رو هم جمع کردند و اين فرد هنوز به پايان نرسيده؟ اگر قرار به افتادن يک چيز توي آب هست که بله با چادر هم ميتونه اين فرد بپره توي آب ، بازدهي و قدرت عمل نسبت به فرد بي حجاب مهمه نه اداي اون عمل رو درآوردن.اگر بازدهي يکسان يا تقريبن يکسان بود(با رعايت حجاب کامل اسلامي) اون ميشه عدم محدوديت آفريني حجاب در اون مورد مشخص.
خانم کوچولو اين چيزايي که گفتي هيچ کدوم از حرفاي من رونقض نميکنه
" فکر ميکني حجاب مانع حضور اجتماعي منه؟"
دختر خانم چادر سياه کفش قرمزي اينچيزي که شما داريد حجاب فقط در پوشش هست اونهم تا حدودي البته. شما بايد علاوه بر حجاب ظاهري شئونات اسلامي رو اونجور که اسلام گفته رعايت بکني بعد ببيني حکايت از چه قراره. گرچه حتي با همين حجاب ناقص هم توي اجتماع خودت رو با افراد نيمه حجاب(بدحجاب) مقايسه کني محدوديتهاي همين حجاب در پوشش رو هم متوجه ميشي. براي نمونه دوچرخه سواري يا ورزشهايي مثل واليبال که نيمه حجابها انجام ميدند.اگر حالا يه فرد کاملن محجبه و رعايت کننده شئونات اسلامي چه از نظر پوشش و چه از نظر رفتار رو با يک فرد بي حجاب در يک کشور آزاد بخواي مقايسه کني که تفاوت سر به فلک ميزنه. براي نمونه مسابقه استقامت زنان وبعد مردان رو توي ماهواره نشون ميداد. شامل شنا و دو و دوچرخه سواري بود. زنان با مايو بودند
اگر ميخواستي شئونات کامل اسلامي رو رعايت کني حالا چه وضعي داشتي؟مثل اونهايي که عکس يک زن مسلمون رو که داره توي استخربا گرم کن ورزشي شيرجه ميزنه ميگذارند توي وبلاگشون و اون رو نشانه اي از محدوديت نبودن!! حجاب جلوه ميدند. يه جايي ديدم يه عکسي روگذاشته بود که زن مسلماني اومده بود و با لباس کامل ورزشي ميخواست شيرجه بزنه توي آب.و اون سايت مذهبي اين رو نشون از اين دانسته بود که ميبينيد با حجاب هم ميتونه که ورزش شنا رو هم حتي انجام بده!! .
"اگه صيغه برداشته بشه و بجاش زنا باشه خوبه؟"
خانم کوچولو مگه صيغه چي هست؟صيغه همون کلاه شرعي گذاشتن روي فاحشه بازي هست. مگر چه فرق ميکنه با اون؟به خاطر اون يه قبول دارم و تو قبول داري اي که ميخونند بدون مشکل شد؟ اگر مبنا بر رضايت طرفين باشه که دو فردي هم که با م رابطه دارند به اين رابطشون موافقند. شما به جاي اينکه به عواقب کار اين کار فکر کنيد که همه دودش توي چشم زنان ميره به فکر اون "قبول دارم که دمار اين زن را دربياورم و قبول کردم که دمارم دراورده شود" هستيد. مرد که لذت خودش رو ميبره و مشکلي هم براش پيش نمياد ولي اين زن هست که هم جسمي و هم روحي از اين موضوع متاثر ميشه. کدوميک از اين افرادي که از صيغه دفاع ميکنند حاضرند صيغه بشند؟
خانم کوچولوي چادر سياه کفش قرمزي دو گروه تاثير زيادي بر زنان ايران داشتند و باعث شدند اونها بفهمند که حق و حقوقي هم دارند.اگر اين دو گروه نبودند زنان ايران هنوز حتي نميدونستند و باور نداشتند که حق و حقوقي هم دارند. رو اگر در زمان رضا شاه و کشف حجاب، زنها به دليل اينکه قرنها اونها رو مجبور به پارچه پيچ شدن و در پستو قايم شدن و بي تفاوت و بي اثر و منزوي بودن کرده بودند ،تمايلي به برداشتن حجاب نداشتند،کم کم با اقدام ضربتي و مثبت رضا شاه در تشويق اونها به ابراز وجود و حضور در اجتماع و پاره کردن قيد و بندها و ارزش قائل شدن براي خود و از حالت منفعل در آمدن و گريختن از اسارت حجاب( از همه شکلش) ، به خود اومد و از لاکي که چند قرن براش ساخته بودند،بيرون اومد. چندين سال طول کشيد تا کم کم اون اقدام ضربتي اي که رضا شاه انجام داده بود،و با مقاومت روبرو ميشد، به پذيرش فکري (کنار اومدن با بيحجابي و از حالت تابو خارج شدنش)برسه و با گذر زمان بيشتر، به پذيرش عملي برسه يعني اين پذيرش فکري، به شکل عملي(بيحجابي) خودش رو نشون بده.(در آغاز،پذيرش عملي ِ اختياري ِ بيحجابي(يعني بيحجابي اختياري)، وجود نداشت يا خيلي کم بود).گذشت و گذشت، تا جاييکه چند دهه بعد،تقريبن تمام زنهاي اداره ها و سازمانها و دانشجويان و دانش آموزان،بيحجاب بر سر کار و مدرسشون ميرفتند.و هرچه زمان ميگذشت،اين موضوع در جامعه پذيرفته تر ميشد و نگاهها و واکنشهاي تعجب آميز به اون کمتر و کمتر ميشد. و اگر در اين زمان،حجاب اجباري وجود نداشت،در نزد بيشتر زنها،حجاب،چيزي کنار گذاشته شده و فراموش شده بود.هدف اصلي اقدام رضا شاه در کشف حجاب ،کشف حجاب طاهري نبود بلکه شکستن فاصله اي که حجاب بين مردان و رنان انداخته بود و مانع حضور زنان در کنار مردان در اجتماع ميشد. چون اين نوع حجاب به راحتي از اذهان زنان پا نميشد اقدام به برداشت حجاب ظاهري کرد .مانند فردي که ميترسه وارد آب سرد بشه خيلي طول ميشکه تا با آب سرد کنار بياد و بايد از پنجه پاش شروع کنه تا ذره ذره برسه بالاتر.ولي اگر اون رو در آب پرت کنند، يهو در معرض آب سرد قرار ميگيره و از آب بازيش رو ميکنه و ازش لذت ميبره.زنان اون دوره هم رضا شاه مجبور بود همينطور باهاشون رفتار کنه تا قبح انواع حجاب در نظرشون يکباره شکسته بشه و يکباره از بند افکاري که قرنها در شکل حجاب در رفتار و پوشش به اونهاستم کرده بود رها بشند
حالا شما فرض کن اين حکومت جمهوري ولايت فقيه بلافاصله بعد از قاجاريه بر ايران حاکم ميشد.آيا زنان هنوز در پستو و روبنده و فراري از اجتماع نبودند؟چرا. ولي پهلوي ها باعث شدند که افکار افرادي چون خميني که ميگفتند :" حضور مبارک اعليحضرت همايوني،طهران. بطوريکه در روزنامه ها منتشر شده،دولت به زنها حق راي داده، و اين صريحا خلاف مقررات اسلام است...."
ديگه نتونند افکارشون رو جامه عمل بپوشونند و موج زنان آگاه و توقعاتشون مانع به عقب بردنشون بشه. گرچه تا اونجا که تونستند زهر خودشون رو برزنان ريختند.مثل حجاب اجباري و تاکيد بر قوانين تبعيض آميز.
گروه دوم فمينيستها هستند که تاثيرشون بر گروه خاصتري از زنان هست و بيشتر روي قوانين کار ميکنند تا اونها رو به نفع زنان تغيير بدند.
و هر كس آن را انكار كرد، نزد من در صف كافران درآمد. اي محمد هر كسي از بندگان من، به اندازهاي مرا عبادت كند كه اندامش فرسوده و پوسيده شود، ولي ولايت شما خاندان را انكار نمايد، او را نميآمرزم تا اقرار به ولايت شما خاندان، كند. اي محمد دوست داري آنها را ببيني؟»گفتم: «آري»خداوند فرمود:«به طرف راست عرش بنگر و من به سمت راست عرش نگاه كردم، ناگهان علي و فاطمه و حسن و حسين، و علي بن حسين، و محمد بن علي، و جعفر بن محمد و موسي بن جعفر، و علي بن موسي، و محمد بن علي، و علي بن محمد، و حسن بن علي و مهدي را در پرتوي از نور ديدم كه به نماز ايستادهاند، و مهدي در وسط آنها همچون ستارهاي پرنور ميدرخشيد.»آنگاه خداوند فرمود:«اي محمد، اينها حجّتهاي من هستند و اين مهدي(ع) انتقامگيرندة عترت توست، به عزت و جلالم سوگند، او حجّتي است كه طاعت او بر دوستانم واجب است، و من به واسطة او از دشمنانم انتقام ميگيرم.»پينوشت:? به نقل از: مناقب خوارزمي، ج 1، ص 95، حمويني، فرائد السمطين، پايان، ج 2.
واقعا وبلاگ جالب و بامزه ايه که اتفاقي باش آشنا شدم.
اما روم نميشه نظر بدم رو اين وبلاگ