سلام
سرچ کردم پارسي بلاگ و دومين وبلاگي که آمد، همين وبلاگ بود.
به ياد پستي افتادم که نوشتم و در تقاضا براي برقراري حجاب در جامعه شرکت کردم و لينک را نيز در وبلاگ شما نظر نوشتم.
سوال من اين است که چگونه بايد براي بانوان امروز اين حقيقت را جا انداخت که شان و ارزش برترين بانوي اسلام اين بوده که نه مرد نامحرمي او را ببيند و نه ايشان مرد نامحرمي را ببينند.
چگونه بايد برايش جا انداخت که مسجد زن، کنج خانه ي اوست اما براي زيارت کربلا بايد با همين اوضاع هم به کربلا برود؟
چگونه بايد خدا و دين و پيامبر و امام را برايش معرفي کرد که ايمان بياورد بهترين ارزش يک زن مسلمان، اين است که در زندگي زناشويي رضاي خدا را به جاي آورد و براي شغلي که مستحب هم نيست، حق همسرش را در همسر داشتن در منزل ضايع نکند، چه از نظر حضور فيزيکي و چه از نظر حضور فکري و روحي و ايماني؟!
جامعه ي زنان مومن ما چه کرده که ارزشها و اصول اعتقادي و ديني مترقي و مدرن که پشتوانه اش بوده و هست، در کنار رذائل غرب که سعي مي کنند در بسته بندي هاي زيبا به نام جهاني سازي و ترقي و تمدن پوچ به خورد جوامع ما بدهند تابنده ديده و شناخته شود؟
چرا يک دختر خانم با شش سال درس حوزه خواندن خود را فارغ التصيل مي نامد؟ کدام آيت الله العظايي خود را فارغ التحصيل ناميده که شش سال درس خوانده اين نام را بر خود بگمارد؟
ما چه کرده ايم که غرور در کنار مطالعه در متدينينمان شکل نگيرد، تا يک بانوي چادري، چادر پوشش دار خود را براي تبليغ درنياورد و چادر مدي سر نکند؟
حواس ما کجاست که مبلغين ما به شکل بي دين ها در مي آيند، تا تبليغ دين کنند؟
غير از اين است که متدينين ما نيز داراي الگوهاي ذهني مي شوند، بدون آنکه به ياد داشته باشند الگوي ما يک الگوي واقعي و عينيست نه خيالي؟
که
"(لقد) (کان) في رسول الله اسوة حسنه"
و امام زمان ما فرمودند: "في ابنة رسول الله "لي" اسوة حسنه"
در اعتقاد جنسيت را مطرح نکنيم. الگوي يک مومن بندگان تام اند و حجتهاي خدا فارغ از جنسيت.
چرا مبلغين را تربيت نمي کنيم؟ چرا مبلغين مراقبه نمي کنند؟
تقاضا دارم در کنار مباحث گذرا و احساسي، به مباحث عميق و مبنايي که منشاء تحول واقعي و جنبيدن بانون شود نيز نظر کنيم، که جنبش تنها يک کلمه ي زيبا نباشد.
يا علي