• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : راننده هاي با حجاب
  • نظرات : 12 خصوصي ، 116 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + pegah 
    chera fekr mikoni kheili kheili kheili az adam ha dar hamin kharej be khatere zate khoobe khodeshoone ke hormate digaran ro nemishkoonan va na az tarse ghanoon?
    پاسخ

    نه! من ميگم اينكه در غرب حفظ حرمت ميكنن بخاطر وجود قانون هست نه اخلاق! ولي در ايران اصلا اينطور نيست، من خيلي از اشناها و دوستانم خارج زندگي كردن و يا براي تحصيل به كشورهاي مختلف غربي رفتن، و هنوز هم در اونجا زندگي ميكنن. اكثر غريب به اتفاق شون ميگن اكثر مردم جامعه شون فقط در محيط كاري و رسمي اين خصوصيت اخلاقي (يعني حفظ حرمت) رو دارند، چه در فروشگاه ها، چه خيابون ها، چه هر جايي كه عمومي باشه، ولي همين افراد خارج از محيط عمومي و در جمع هاي خصوصي يه رفتار ديگه ايي دارند، اونها بخاطر وجود قانون مجبور هستن اونطور با مشتري برخورد كنن و با هاشون ارتباط داشته باشن چون ممكنه شغل شون رو از دست بدن، و مي دونيد كه از دست دادن شغل در اينطور كشورها يعني از دست دادن زندگي! بخاطر همين سعي ميكنن مشتري و يا هر ارباب رجوع ديگه راضي باشه و همه ارگان ها به كوچك ترين درخواست هاي مردم توجه ميكنن. ولي در ايران اصلا اين روند وجود نداره، مردم با هم خوب هستن ولي نه به حكم قانون، به حكم ذات و اخلاق شون، اگر هم بعضا اشخاص بدون اخلاق ديده ميشن با قانون جلوشون گرفته ميشه (حالا شايد كم كاري هم در اين زمينه صورت بگيره) البته من نمي گم اصلا در كشور غرب ادم هاي با اخلاق هم وجود نداره! بلكه هستن كساني كه زندگي دين مدارانه ايي دارند، ولي حالت غالب هموني بود كه گفتم، اينها از همون اول در دبستان هاشون به بچه ها دموكراسي به تمام معنا رو اموزش مي دن، بچه ها آموزش مي بينند اگر يك خبطي از پدر و مادر ديد حتما با پليس تماس بگيره، اگر پدرش از يه حق طبيعي بخاطر تربيت محرومش كرد با پليس تماس بگيره، به اونها ياد ميدن كه راحت بگن من آزادم! آزادي اي كه خانواده و دوست و اشنا نشناسه، ازادي اي كه به قانون اجازه بده يك فرزند رو بخاطر اينكه پدرش يه سيلي به گوش فرزندش كشيده از پدر و خانواده ش جدا كنه و راحت حكم كنه تو صلاحيت تربيت اين فرزند رو نداري! اين قانون همه و در زندگي خصوصي همه مردم غرب هست، قانون و حضور قانون خوبه ولي نه به اين شدت، كه ديگه خانواده شاكله ي خودش رو از دست بده، ديگه حرف خصوصي بين مردم مطرح نباشه!
    يكي از دوستانم ميگفت من مدتي كه اونجا زندگي كردم، يكي از همسايه هامون از من خواست در غياب ش به گلدون هاش اب بدم، و من هم بدون هيچ منتي اين كار رو يك ماه كردم ، وقتي برگشت من هم يه مشكلي برام پيش اومد و ازش خواستم يك ساعت دخترم رو نگه داره، ولي بدون هيچ ابايي راحت گفت من حوصله ندارم و نمي كنم! از لحاظ قانوني حق داشت كه قبول نكنه دختر دوست من رو نگه داره، ولي از لحاظ اخلاقي چي؟
    اينقدر همه چيز شده قانون كه ديگه انسانيتي رو نميشه تو رفتارها برداشت كرد، البته باز هم ميگم همه مردم غرب اينطور نيستن و هنوز هستن كساني كه زندگي شون روي اخلاق مي چرخه حتي اگر قانوني وجود نداشته باشه!