نکته مهم مطلب شما در نظر نگرفتن تفاوت هاي افراد در يک کشور است...
همانطور که به قول شما در يک کشور کفر (کانادا)اين جوانان مسلمان با حفظ حجاب و رعايت شرع به تفريحاتشان هم مي‌رسند. اين يعني انسانها داراي عقايد و رفتار هاي متفاوت هستند در کانادا عدي زيادي از مردم در تفريحاتشان بي قيد و بند هستند اما عده اي مسلمان هم دوست دارند چنين تفريحات سالمي برگزار کنند.
به همان صورت در ايران هم عده اي از مردم مذهبي و داراي سبک زندگي مسلمان وار هستند و آن سبک هم توسط حکومت رسمي دانسته شده و تبليغ ميشود اما عده اي هم هستند که يا مذهبي نيستند و اسلام را دوست ندارند و يا مسلمانند اما اين سبک زندگي رايج را نميپسندند و ميخواهند آزادي انتخاب بيشتر را با اسلام تلفيق کنند(التقاط) آيا اين عده بايد دائم خود و تمايلاتشان را سانسور و حذف و سرکوب کنند و اگر چنين تفريح نه چندان پر ضرري داشتند بايد توسط رسانه ها سرزنش و توسط حکومت بازداشت شوند؟ اگر هم پشت درهاي بسته به مفسده هاي بيشتر در پارتي هاي مختلط کشيده شوند هم باز بايد بازداشت شوند...پس اين عده که تعدادشان در تهران بسيار زياد است چگونه زندگي کنند؟
پاسخ: بايد تفاوت انسانها و ظرفيت ايمان و باور متفاوت آنها را به رسميت شناخت و از وارد کردن اجبار در رفتارهاي اسلامي و فروع دين بر مردم اجتناب کرد زيرا هرچه مردم بر آن منع شوند به آن حريص تر ميشوند.(کنار گذاشتن روز افزون حجاب توسط زنان ايراني)