• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : ايران را به جهان معرفي خواهيم کرد
  • نظرات : 24 خصوصي ، 69 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسين 
    چند نكته مقدماتي:
    1. قبل از نوشتن اين مطلب از خدا خواستم كه بهم اخلاص عنايت كند.
    2. زماني هم كه اين نوشته را مي‌نويسم ساعت دو نصف شب عاشوراي حسيني است.
    3. شما و ساير دوستان هم نميدانيد كه من كي هستم و از كجا هستم پس شبهه ريا و ... هم نيست.
    يه بنده خدايي به خدمت حاج آقا ماندگاري رسيده بود و به خدمت ايشان عرض كرده بود كه حاج آقا من با يه دختر خانم از خواهران بسيجي ارتباط دارم كه حتي همديگر را براي نماز شب بيدار مي‌كنيم و تابحال هم حرف ناجوري براي هم پيامك نكرده‌ايم و همش دعوت به ايمان و روايت و ... هست كه به هم مي‌فرستيم.
    حاج اقا فرموده بودند: « آفرين و ماشاءالله و هزار آفرين بر ...

    شايد فكر كنيد كه گفته هزار آفرين بر اين دختر و پسر مؤمن!!!
    اما نه
    گفته بودند:« آفرين بر شيطان كه چقدر دقيق عمل ميكنه»
    اميدوارم كه متوجه باشيد كه نه با اين ارتباطات مختصر شما آبروي دين حفظ ميشه و نه سياستهاي جهان عوض ميشه و نه آن اهدافي كه داريد به انها مي‌رسيد
    غير از اين نيست كه هواي نفس عجيبي با شكل نوين متناسب با جهان امروزي گرفتارتان كرده و نجات از آن را از امام حسين عليه السلام بخواهيد.
    آنچه شرط بلاغ بود گفتيم خواه پند بگير و خواه ملال
    اگر در مورد گفته بنده شك داريد به يكي از عرفا مراجعه كرده و كسب تكليف كنيد.
    البته اين خانم محجب چادري هم كه مي‌فرمائيد بالاي مچش معلومه
    آن هم در عكس رسمي
    بقيه جاها را الله اعلم

    فقط اميدوارم كه مثل كربلا به طبل نكوبيد و صدايم را بشنويد و اميدوارم كه هنوز شكمهاتان پر از لقمه حرام نشده باشد كه حتي اگر امام حسين عليه السلام هم نصيحتتان كند اثر نداشته باشد.
    خواهرم!
    بزرگوار!
    با دو كيلو مشكي به سر كردن نمي‌توانيد بگوييد كه ما اسلام ناب را عرضه كرديم.
    اسلام ناب زن را در خانه مي‌خواهد نه در معاشرت مردان
    واي بر اين زمانه كه ايمان نگه داشتن از نگه داشتن آتش در دست سخت تره
    اين حاج آقا خوب جايي پشت سر دختر خانم .... ايستاده
    و حالا برو و آيه و روايت بخوان كه حضرت موسي به دختر شعيب گفت من از جلو ميرم و سر دوراهي‌ها با انداختن يك سنگ راه را نشان بده
    و بخوان كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: شنيده ام زنهايتان در بازارها ميگردند و شانه به شانه مردها مي‌شوند الا يستحيون يعني آيا حيا نمي‌كنيد.
    و بخوان كه تا عصر عاشورا كه ضرورت فوق‌العاده‌اي پيش آمده بود و حضرت زينب تنها و تنها پاسدار دين بود از باب ضرورت با مردان سخن گفتند و آن هم با لحني شجاع و مردانه كه يك ملياردم درصد هم در دل مردها شهوت نيافريد
    اما قبل از آن هيچ نامحرمي او را نديده بود و كلامي از او نشنيده بود و بعد از رسيدن به مدينه هم چنين شد.
    اي واي بر ما
    خدايا نجاتمان بده