• وبلاگ : گل دختر
  • يادداشت : invisible hijab
  • نظرات : 15 خصوصي ، 124 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام

    زيارت قبول

    من از روبند خوشم نمياد و فكر مي كنم اين موضوع بيشتر سليقه اي باشه و ربطي به حيا و عفت نداره بعضي چيز ها رو آدم دوست داره تجربه كنه شايد خيلي ها كه روبند ميزنند يا از روي اجباره يا به خاطر جالب بودن و متفاوت بودنش خوششون مياد كه در هر دو صورت نشان دهنده حجاب برتر نمي تونه باشه ...

    حجاب ابعاد ديگري هم داره

    يا علي

    + Reza 
    عوض روبنده زدن بيا و يک ثوابي بکن و در وب لاگت رو گل بگير که بيش از اين دين و سنت خداوند رو تحريف نکنيد خوارج
    خدا آخر و عاقبت همه ايراني ها رو به خير کنه، آخه تحجر و ناداني تا کي؟تا کجا؟
    اگر بستني خوردن انتخاب باشه. هم خوردنش خوبه هم نخوردنش. موفق باشيد

    سانسور آخوندا هيچ وقت تمومي نداره اگه شير زني بيا چت

    واقعا كه.....
    در موردش فكر مي كنم

    سلام عليكم!

    من از دختري كه پوشيه كامل مي زد پرسيدم چرا مانند بقيه، حداقل چشمهايش را بيرون نميگذارد.

    او در جواب به من گفت: كه تاثير چشمها از ساير بخشها بيشتر است.

    من با اين پاسخ به نتيجه خاصي رسيدم كه ميخواهم آنرا با شما درميان بگذارم. بعضي وقتها نفس انجام يك كار، خوب است ولي اگر به شيوه درست انجام شود وگرنه نتيجه معكوس به بار مي آورد.

    كبريت، وسيله خوبي است براي آتش روشن كردن ولي در هيچ اتاقي را با آن نميتوانيد باز كنيد و كليد اتاق هم تنها وسيله براي باز كردن در آن اتاق است اما، با اين كليد، هرچقدر هم كه خوب و عالي ساخته شده باشد، نخواهيد توانست يك آتش روشن كنيد.

    نه كليد چيز بدي است و نه كبريت، اما اين كاربرد درست آنهاست كه اگر مهمتر از خود آنها نباشد، كم اهميت تر نيست.

    اين مقدمه را آوردم تا بگويم، روبند يا پوشيه، بد نيست به شرط آنكه شرايط محيط براي شخص به نحوي باشد كه خود را ملزم به استفاده از آن كند.

    خود من شخصا اگر شرايطي پيش بيايد كه لازم باشد در ميان آتش بروم، سعي ميكنم كه لباس مناسب بر تن كنم، شما را نمي دانم.

    آيا درست است كه بگويم، چون خدا نگفته كه مردها نبايد سر خود را بپوشانند پس اگر بخواهد به ميان آتش بروم، نبايد سرم را بپوشانم؟

    به قول حاج آقا جوادي آملي، درست است كه خدا نگفته چطور سد بر رودخانه بزنيد، پس آيا ما نبايد اينكار را بكنيم؟ سلفي فكر نكنيم، بلكه به دور و بر خود توجه كنيم. اين شرايط محيطي است كه همه چيز را تعيين ميكند. به قول امام صادق، كلما حكم به العقل، حكم به الشرع.

    اگر كسي شما را مجبور كرد، اينكار را نكنيد، اما اگر وجدان خودتان شما را مجبور كرد،‏انجام دهيد. هيچگاه آزادي ديگران را خدشه دار نكنيد و اگر خودتان استفاده نمي كنيد، دليل نمي شود كه به ديگران توهين كنيد كه چرا استفاده ميكنند.

    به اميد روزي كه بيشتر از اينها، همديگر را درك و تحمل كنيم.

    + خب كه چي 

    داشتم مي خوندمش

    همه كاسب شدن ارزون مي فروشي گرون مي فروشم انور خط اينور خط

    جالبه

    وبلاگ جالب و متفاوتي داريد. تبريك ميگم. شاد باشيد.
    + مريم 

    سلام

    امروز خيلي اتفاقي سر از وبلاگ شما درآوردم البته از طريق بلگ يك آرزو

    ميدوني گل دختر خيلي دلم ميخواد باهات حرف بزنم .خيلي حرفها و سوالها دارم ازت شايد شايد... نمي دونم احتمالا علا قه اي نداشته باشي ولي من چند ساله كه سردرگمم گيجم با خودم وافكارم درگيرم در مورد حجاب ! بي حجاب نيستم ولي چادري نيستم يعني بودم بعدا كنار گذاشتمش باورت ميشه اونقدر دلم ميخواد بازم برم سراغش هميشه دوست داشتم يعني عاشقش بودم كه روبنده بزنم وقتي دخترهارو اينجوري مي ديدم حسوديم ميشد آخه من خودم خيلي مذهبي هستم يعني تا 4 سال پيش كه رفتم سر كار آخه دست و پام رو مي گرفت من خيلي پابندش بودم نمي دونم چي شد از فردام ميترسم اخه وقتي ميذاريش كنار بعدا هزار جور پوشش ميتوني داشته باشي كه ديگه مثل قبلا واست چهره بدي نداره محيط كارم باعث شده كه نتونم دوباره بپوشمش ولي هميشه ميگم كه بالا خره من دوباره ميرم سراغش به يكي هم قول دادم و قسم خوردم كه چادر بذارم ولي نتونستم ميتوني كمكم كني؟؟؟ ممنون هميشه باشي و بنويسي

    سلام

    به قول بعضيا ...واقعاً كه...

    بد آموزي داره... آره حرفاتونو ميگم...

    گل دخترا كه نبايد از پشت رو بنده به همه چيز مگاه كنن...بخشيد منظورم نگاه بود...خلاصه... اگه ميشه تو نوشته هاي بعدي تون درصد بد آموزي ها رو كمتر كنيد...

    با تشكر

    «شاهد»

    با سلام مجدد

    از اينكه پارتي بازي نكردي و پيام من رو هم گذاشتي تو معرض ديد ممنون

    ولي از اينكه به وبلاگم سر نزدي و نظر ندادي گله دارم.

    در ضمن توي آي دي تون هم يه پيام گذاشتم.مايلم در مورد فمينيسم بحث كنيم.

    + بنده را نام خويشتن نبود ...... 

    سلام من خيلي اهل سير كردن تو وبلاگ نيستم اتفاقي به وبلاگ شما برخوردم زحمت كشيدين و وبلاگ خوبي راه انداختين يه نگاهم به مطالبتون انداختم همين كه ذهن اكتيوي دارين جاي خوشحاليه ولي حتما ميدونين كه حرف تا محتوا پشتش نباشه باد هواست واين محتوا چشم باز ميخواد چراكه تا نبيني نميتوني ادامه بدي چه برسه به اينكه دست چند نفر رو هم بگيري به هر حال خسته نباشين من حرفاي زيادي درباره ديدگاهتون نسبت به حجاب و مردم دارم ولي نه اينجا مجالشه و نه از اينكه شما استقبال ميكنين مطمئنم من وبلاگ ندارم ولي اگه خواستين از طريق ايميل باهاتون مرتبط ميشم اميدوارم نگاهتونم مثل قدتون بلند باشه اونقدر كه خيلي ها باورشون نشه . آدرس الكترونيكي خودمو مي نويسم.اگر اين آخرين پيام در بين ما بود شما رو به خدا مي سپارم.

    راستي من پوشيه نمي زنما ... به قول دوستام بيشتر روانشناس آخوندم تا آخوند روانشناس ... من هم دانشگاه و حوزه رو همزمان خوندم ... روانشناسي باليني و حوزه ... الان هم مشغول كارم و پشت كنكور ارشد روانشناسي ولي فعلا انگيزه ادامه تحصيل در حوزه رو ندارم شايد اگه مركز مديريت فلسفه بذاره براي ارشد برم ولي فعلا با اين دو تا رشته نمي تونم خيلي ارتباط برقرار كنم ...

    قربانت

    مريم

     <      1   2   3   4   5    >>    >