سلام
جالب بود اما فكر ميكنم مشكل آنجاست كه اصولا طنز در تلويزيون ملي جمهوري اسلامي، از قالب اصيل خود -همان ارائه انتقاد به سبك هنري- دور شده است و به راهي براي شادكردن مردم و همچنين كشاندن انها به پاي تلويزيون و احيانا دور كردن آنها از رسيور هاي عليه ما عليه تبديل شده است.
دوست دارم در يادداشتي ديگر با در نظر گرفتن اين سه پارامتر اساسي در طنزهاي روتين تلويزيوني، به تحليل اين موضوع بنشينيد.
انشاءالله موفق باشيد.
نكتهاي هم بايد درباره نظر آن دوستي كه نظر دوم را نوشتهاند بگويم؛ صرفنظر از راحت بودن اين دوست عزيز در بستن عنوان افراطي به ديگران، بايد گفت اصولا هنر يعني همين؛ كارگردان اگر براي دستيابي به يك هنجار، يك ناهنجار را تبليغ كند، كار هنري معنايخ ودش را از دست ميدهد؛ مگر انكه هنرمند به نتايج كارش ملتزم باشد و همه آنچه توليد كرده است را جزء هنجارهاي خويش بداند.
در هر صورت موفق باشيد.
ياعلي