خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
سنت فرهنگي مردانه تمام ساحتهاي متنوع فرهنگي، بخصوص ادبيات، را تحت تاثير قرار داده است.
بهگزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، سيدمهدي زرقاني - مدرس دانشکده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد - در نشستي که با موضوع «بررسي تفکر پروين اعتصامي، سيمين بهبهاني و فروغ فرخزاد در مواجهه با سنت فرهنگي مردانه» برگزار شد، با بيان اين مطلب، اظهار داشت: پرسش اصلي همين است كه پروين، سيمين و فروغ چگونه ارتباطي و چگونه نسبتي با اين سنت برقرار كردند؛ كه منظور از سنت فرهنگي مردانه، همان چيزي است كه در معناي عاميانه بهكار ميرود.
وي تصريح کرد: به هر جاي تاريخ كه سر بزنيم، قصهها و نمونههايي از اين فرهنگ را ميبينيم. اين سنت چنان قوي است كه تمام ساحتهاي متنوع فرهنگي، بخصوص ادبيات، را تحت تاثير قرار داده است.
او با اعتقاد بر اينکه ادبيات ما ادبياتي مردانه است، افزود: واقعيت اين است كه پيوسته قلم در دست مردان و دوربين در اختيار آنان بود، كه آن چيزي را كه آنان ميخواستند، تصوير كردند و حتا تصوير معشوق در شعر فارسي چنين است.
زرقاني افزود: اصل معشوق توسط مردان پرداخته شده و پشت چشم مردان، تصوير و نگارش شده است. در شعر فارسي، معشوق از عشق چشم يك مرد است؛ نه از چشم عشق يك زن، و شايد به اين نكته رسيده باشيد كه در طول هزار سال شعر فارسي، به تعداد انگشتان دست شاعر زن داريم.
او در ادامه يادآور شد: پروين در سال ١٢٨٥ يعني سال انقلاب مشروطه بهدنيا آمد كه نسلي هست كه در دل سنت قرار دارد. هرچند او به مدرسه آمريكاييها ميرفت و مادرش يك روشنفكر و شاعر بود، ولي ذهنيت پروين در دل سنت مردانه شكل گرفته بود.
وي در اينباره افزود: در شعر پروين، نماد و نمودي در مبارزه با سنت مردانه نميبينيد و بيشتر روايتگر مظلوميت تاريخي زن است. اگر بخواهم براي نوع برخورد اعتصامي، كلمه درستي پيدا كنم كه هويتش را مشخص كند، اين است که برخورد او، برخوردي منتقدانه است؛ يعني فرد در آخرين مرحله تلاش خودش قرار دارد.
زرقاني متذكر شد: پروين به همه چيز از پشت چشم اخلاق نگاه ميكرد و اخلاق در دايره شعرياش، يك فضاي مغناطيسي ايجاد ميكند، و اگر از من بپرسند مباني اخلاقي كه پروين به آن پايبند است، چهجور اخلاقي است، پاسخ ميدهم اخلاق كلاسيك.
زرقاني با طرح اين پرسش که فروغ اول براي مبارزه با سنت مردانه چه ميكند، گفت: مراحلي تصوير بسيار خشن و زشت از مرد داشته است، مثلا «بيا اي مرد، اي موجود خودخواه / بيا بگشاي درهاي قفس را».
حربهاي كه فروغ فرخزاد براي مبارزه با سنت مردانه استفاده كرده، طرح مضامين عشق غريزي بوده كه فروغ يك شخصيت غيراخلاقي جلوه كند. من به كساني كه فروغ را شخصيت غيراخلاقي فرض ميكنند، ميگويم كه هدف فروغ از طرح اين مضامين دهنكجي به سنت مردانه است. او ميخواهد لج مردها را دربياورد، هرچند چوبش را خورد، و ضربهاش را ديد؛ اما نبريد و كارش را ادامه داد.
وي افزود: كتاب «ديوار» اتفاقات سختي را در زندگي و شخص فروغ رقم زد و فروغ دوم از «تولدي ديگر» آغاز ميشود و تا «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» ادامه پيدا ميكند. در اينجا فروغ فهميده بايد چه كار كند. برخورد فروغ اول، برخورد هنري نبود و برخورد فروغ دوم، برخورد ديپلماتيك بود. همان حرفها را ميزد، بهگونهاي كه كسي نتواند آبرويش را ببرد. براي همين است كه خودش ميگويد در سه كتاب اول اصلا شاعر نبودم. اما بايد توجه داشت كه «تولدي ديگر» فروغ فرخزاد حاصل عبور از آن سهگانه بود و اين را خود متوجه شد يا خير، نميدانم؛ ولي در هيچ كجا به اين اشارهاي نكرده است.
زرقاني افزود: در دوره دوم، فروغ منتقد هنري است. شعرش فراجنبي است، زبانش گنگ نيست، و ديگر نميشود گفت اين شعرها براي زنان است يا مردان و نميشود گفت فروغ زنان را به عروسك كوكي تشابه ميكند. يعني تا زماني ميتوانيم حركت كنيم كه كوكشده باشيم؛ همين كه كوكمان تمام شد، ميايستيم؛ يعني حركت ما بستگي دارد به كوك شدن.
مدرس دانشکده ادبيات دانشگاه فردوسي مشهد در پايان چنين نتيجهگيري کرد: اگر يك دايره را فرض کنيم، يعني دايره سنت، پروين اعتصامي در وسط اين دايره قرار دارد، سيمين بهبهاني يك پايش بيرون و يك پايش درون دايره و فروغ فرخزاد بيرون اين دايره با تبر ايستاده است. فروغ فرخزاد بزرگترين سنتشكن معاصر است و هيچكس به اندازه او با سنت فرهنگي مردانه مبارزه نكرده است. |