سلام،طاعات وعباداتتان قبول.وب زيباوجالبي داري.
منتظرقدوم سبزت دروبم هستم .
درود . خوشحالم که از قم رفته ايد و اميدوارم که ديگر در آنجا ساکن نشويد . شما کاملا صحبت بنده را تغيير داديد و برداشتي مطابق ميل خودتان انجام داديد مخالفت من با مجازات هاي شرعي به خاطر اين است که بعضا با افرادي که که دچار اين چنين عقوبت هايي شده اند همصحبت شده ام متاسفانه هيچ اثر مثبتي که مشاهده نکرده ام بلکه واقعا آثار تحقير را در اين افراد ديده ام که باعث خطرناکتر شدن اين افراد بوده . چرا جواب حرف من را که اين عمل را ناشي از فرهنگ سنتي جامعه دانسته ام نداده ايد امروز ما به جاي فرهنگ اسلامي فرهنگ عرب جاهليت را گسترش ميدهيم امنيت و عدالتي که بوسيله زور بدست بيايد صرفا مانند مسکني ضعيف است که باعث غفلت از بيماري است آيا ميدانيد که بزرگترين ديکتاتور تاريخ (جوزف استالين) اولين بار که حکم اعدامي را ديد در عقايدش سست شد و به مسير کمونيست کشيده شد و در پي آن خون بيش از سي ميليون انسان را ريخت شما حال به کودکاني فکر کن که ديدن قصاص يکنفر يا کسي که به اين شيوه مجازات شده چه تاثيري بر ايشان خواهد داشت در ضمن تحقير اميز بودن اين حکم صرفا بخشي از علت مخالفت مجامع حقوق بشر است بخش اصلي آن دردناک بودن و همانطور که گفتم بازخورد منفي آن در جامعه است حال از حدود شرعي که مسلما بدتر است بگذريم حيف که نميخواهم جوابتان را به صورت سياسي بدهم در غير اينصورت از همفکران شما يا حداقل افراد مورد تاييد شما هزاران عيب در همين باب ميگرفتم و جواب سوال آخرتان آيا فردي را که تا پايان عمر در زندان و يا بيمارستان رواني نگه دارند همه به چشم يک انسان عادي ميبينند يا کسي را که بر اثر قصاص نابينا شده !!!! مطمئن باشيد که اگر اين رواني قصاص ميشد حتي تا ده سال ديگر به او به چشم يک قرباني انتقام گيري ديده ميشد
سلام عليکم
نوشته هاي پرمغز و زيبايي داريد. تبريک
ايا پيشنهاد همکاري در يک سايت قراني بزرگ وابسته به يکي از سازمان هاي بزرگ علمي - ديني کشور به همراه تيمي که هستيد، براي شما جذاب هست.
اگر که جوابتان مثبت است با ايميل بنده مکاتبه فرماييد تا اطلاعات بيشتري برايتان ارسال نمايم.
بازهم به خاطر وبلاگ موفقتان به شما و همراهانتان تبريک مي گويم.
...ادامه
در عين حال، نظام جزايي در مواردي که حق شخصي باشه (و نه حق عمومي) اين حق را داده به قرباني که گذشت کنه و اون رو تشويق هم کرده (به عنوان يک شخص) که ببخشه، اين که آمنه گذشت کرده حق شخصي اش است و گذشت و احسان هم برتر از عدله و قرآن هم تشويق به گذشت ميکنه؛ (شايد ادبيات نوشتاري من باعث شده شما تصور کنيد من مخالف گذشتم!!) اگر بخواهي جامعه را بر اساس احسان اداره کني،يک سري افرادي که از انسانيت بويي نبرده اند بيچاره مي کنند مملکت را! پس اصل عدالت ظاهراً مورد پذيرش است و کاملاً انساني است.
فرموديد قصاص به هيچ وجه با وجدان يا عقل جور در نمياد، چرا به هيچ وجه؟! دليلتان براي اين ادعا چيست؟ اين مغالطه است. مسائل بشري بسيار پيچيده و چند عاملي هستند و ادعاهاي کلي اين طوري کمي ابتدايي به نظر مي رسند.
پس تا اين جا اصل جزا و عدالت در نظر عقلا مسلم است، مي مونه يه مسئله، حالا که اصل جزا مورد قبول است، مقدارش و نوعش چگونه بايد باشه؟ اين جاست که ما با نظام هاي اومانيستي اختلاف داريم؛ حالا، اين که قاتل رو بکشيم يا مثلا 20 سال زندانش کنيم، اين هم حکمت عقلي داره. در عين اين که دليل اصلي ما براي اين مجازات ها حرف خداست. اما حکمت عقليش يعني اون مقداري که ما مي فهميم اين که مجازات بايد بر اساس جنايت باشه. اگر کسي عالما و عامدا يه کاري کرده، بايد به همان اندازه جزا ببينه. اگر کسي رو از زندگي محروم کرده، عقل ابتدايي بشري حکم مي کنه به مقابله به مثل، و براي غير اين بايد توجيه ديگه اي باشه. البته احکام قصاص هم در همه موارد اينقدر ساده نيست که همه فکر مي کنن. درباره همين کور کردن کلي تفاصيل است.
قصاص علاوه بر اين که عدل است، جنبه ي بازدارندگي هم دارد. آمار ايالت هاي آمريکا را نمي دانم از چه منبعي مي گوييد اما حتي اگر درست هم باشد موارد بر خلافش هم بسيار است، براي مثال درعربستان قطع کردن دست دزد مرسومه و ديده مي شه فروشنده ها، مغازه هايشان را براي نماز رها مي کنند و مي روند و غالبا اتفاقي نمي افتد.
شما درست مي گيد اگه قصاص جنبه ي شخصي داشته باشه حق قرباني يا اولياء دم است که قصاص کند يا بگذرد اما اگر جنبه ي اجتماعي داشته باشه، حتي اگر افراد هم گذشت کنند حاکم اسلامي نمي تواند او را ببخشد يعني چنين حقي ندارد. اين که قبلاً گفتم جامعه نمي گذرد هم منظورم همين بود که اگرجرم جنبه ي اجتماعي داشته باشه، حاکم اسلامي نمي تواند بگذرد ( البته هميشه اين گونه نيست) آن طور که يادمه در مورد اين آقاي اسيد پاش در گزارش اخبار ذکر شد که هرچند آمنه از حق خودش گذشت اما از لحاظ اجتماعي پرونده اش هنوز باز است.
به هر حال حرف زياده اگه ناقص بود ادله ام معذرت مي خواهم، اين جا بيشتر از اين جايش نيست.
موفق باشيد!
آرام جان سلام
اولا من منظورم اين نبود که فهم عقلي وجود ندارد، منظورم اين بود که انسان امروز فکر مي کند همه چيز را مي تواند با عقل خودش درک کند و حل کند در صورتي که عقل بشر کافي نيست، حرف من اينه که در عين اين که بخش هايي از حکم رو ما با عقل درک مي کنيم، عقل خودمون دليل تمامي تفاصيل اين حکم نيست که هرجايش برايمان مبهم بود بزنيم زير کل حکم!
اگه عقل کافي بود خدا اين همه پيامبر رو به زحمت نمي انداخت. (اينيه نمونه ازعقل بشره که حکم ميکنه طرف تو روز روشن نود و خورده اي آدم بي گناه رو بکشه و به ازاي هرکدام اگر اشتباه نکنم هشتاد و يک روز زندان ببرنش که جمعاً مي شود بيست و يک سال!)
ثانيا من اصلاً از نظرات فقها صحبت نکردم، من آيه قرآن را نوشتم اگر قرآن را به عنوان سخن خدا و کتابي که تحريف ناپذير است قبول داريد، که احساس مي کنم قبول داريد، عين حکم قصاص در قرآن آمده و آيه اش را هم گل دختر عزيز در پست مربوطه گذاشته اند.
سوره ي مائده/آيه 45 :
«بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان مىباشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند و هر كه از آن [قصاص]درگذرد پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكردهاند آنان خود ستمگرانند» و البته آيات ديگري هم هست.
(داخل پرانتز بايد عرض کنم که فقها هم از جيبشان حکم در نمي آورند از همين قرآن و روايات است).
شما ظاهراً روح لطيفي داريد که نمي توانيد قصاص مجرم را تحمل کنيد؛ اما قانون بر اساس عدل نوشته مي شه نه احسان و احساس، جامعه رو نميشه با احسان اداره کرد. چون انسان اهل سرکشي است و اين به شهادت تمام جوامع بشري ست و عموم مردم هم اين انتظار رو دارند که هر کس جزاي کار اشتباهش رو ببينه (براي مثال رجوع کنيد به نامه ي خواهر آمنه و نظرات مردم، که آدرسش در همين پست گذاشته شده) جزايش رو هم خودش بايد ببينه نه سيستم قضايي بدبخت که مجبور باشه مرکز بازپرروي بذاره و کلي پول صرف کنه و اين آقاي جاني رو تحويل بگيره؛ پيش گيري به جاي خود، اما اگر کسي پيدا شد و جنايتي کرد، حالا تکليف چيست؟ اصلاً مگر مي شود فقط با کار فرهنگي همه چيز را حل کرد؟ اگه يه نفر مثل اين که توي سوئد اين همه آدم رو کشت پيدا شد، چه کارش کنيم؟ اتفاقاً نظام جزايي اسلام با غربي ها در اين بخش مشکل نداره، غربي ها هم نمي گويند چون حقوق بشر بايد رعايت بشه پس به جنايتکار گل و شيريني بدهيم و ببريمش بازپروري. خيلي وقت ها براي بعضي از اين ها بازپرروي معنا ندارد. انسان که حيوان يا چوب نيست، اختيار و آزادي داره، شما فرموديد تا متنبه نشده نبايد به جامعه برگردونيمش! به نظر شما واقعاً چه جوري ميشه مطمئن شد که متنبه شده؟ انسان انقدر قدرت داره که چيزي رو وانمود کنه که بهش اعتقاد نداره.
ادامه. دارد..
سلام
التماس دعا. به ما هم سر بزنيد.