سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوت

ارسال‌کننده : گل دختر در : 85/7/6 2:24 صبح

                      7 آذر 1383        

 من سکوت خویش را گم کرده ام !

لاجرم در این هیاهو گم شدم

من که خود افسانه می پرداختم

عاقبت افسانه مردم شدم !

 

ای سکوت ای مادر فریادها

ساز جانم از تو پرآوازه بود

تا در آغوش تو راهی داشتم ،

چون شراب کهنه شعرم تازه بود

 

در پناهت برگ و بار من شکفت

تو مرا بردی به شهر یادها

من ندیدم خوشتر از جادوی تو

ای سکوت ای مادر فریادها !

 

گم شدم در این هیاهو گم شدم

تو کجایی تا بگیری داد من ؟

گر سکوت خویش را می داشتم

زندگی پر بود از فریاد من !

 فریدون مشیری

   




کلمات کلیدی :

الکسا