سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لعنت به هرچی قلدره!

ارسال‌کننده : در : 86/10/25 1:37 عصر

مادرم سال 55 وارد نیروهوایی شد و در قسمت اداریش مشغول به کار شد. بعضی وقتا از اون دوران برامون تعریف میکنه، خاطرات جالبی هم داره.
- مادرم میگه تو اتاقی که اونو چند کارمند دیگه کارمیکردند، تابلویی از شاه (لعنه الله علیه و علی ابائه) به دیوار نصب شده بوده، یه روز صبح که میان سرکار میبینن تابلو کج شده، کارمندا خیلی سریع با هزار ترس و لرز میخ تابلو رو محکم میکنن و عکس رو صاف میکنن. چند ساعت بعد خبر این قضیه به گوش ضد اطلاعات میرسه و تمام کارمندای اون اتاق رو مورد بازجویی قرار میدن که: چرا عکس عالیجناب رو کج کرده بودین؟ شما قصد اخلال دارید و...!!!
- مادرم میگه غذای نیروهوایی خیلی بد بوده؛ چند بار تو قرمه سبزی حلزون دراومده بود! یه بار هم از فسنجون کله موش! مادرم میگه خودم چند بار دیدم  سبزی رو با همون گلش ریختن تو دیگ و پختند! غذای بد اونجا حسابی خدمت مادرم رسید و معده درد گرفته بود، واسه همین بعد از یکی دوسال دیگه نمیتونست غذای اونجا رو بخوره و غذاش رو خودش از خونه طبق دستور پزشک درست میکرده و میبرده اداره. یکی دو روزی بیشتر از بردن غذا به اداره نگذشته بوده که از ضد اطلاعات مادرم رو خواستند، مادرم که حسابی هول کرده بوده  از طرف مامورای اطلاعاتی بازجویی میشه که: چرا غذای اداره رو نمیخوری؟ تو قصد ایجاد اغتشاش داری و... از این جور حرفا...از اونجایی که داییم افسر نیروهوایی بوده وپارتی مارتی زیاد داشته یه مدرک از پزشکش مبنی بر زخم معده مادرم مگیره و باهزار بدبختی بعد از چند ساعت بازجویی اونو تبرئه میکنه!!!
اون روزا کسی جرات نداشته حتی فکر انتقاد رو هم از ذهنش بگذرونه اما امروز میبینم که کوچیک و بزرگ از هر صنف و شغلی راحت همه جا میتونن حرف بزنن و انتقاد کنن، ازتو تاکسی و اتوبوس گرفته تا...وبلاگ.
بوی بهمن میاد...
لعنت بر همه قلدرای عالم از شاهها و سلاطین گرفته تا آمریکا و اسرائیل خونخوار...




کلمات کلیدی :

الکسا