زبان خارجکی
آن اوایل که تازه وارد حوزه جامعةالزهرا شدهبودم شنیدم یک واحدی اختیاری زبان خارجه هم جزو واحدهای سطح دو هست.( فکر کنم درس سه واحدی بود.) با استادش هم آشنایی دوری داشتیم. میگفت خیلی پیگیری کرده تا بالاخره مسئولان راضی شدند زبان خارجی به صورت اختیاری ارائه شود. خیلی دوستداشتم در اولین فرصت این درس را بگذرانم اما الان دیگر زبان را جزو واحد ها نمیبینم.
حتی مکالمه عربی هم در جامعهالزهرا غریب است. البته اواخر این ترم واحد فرهنگی طلاب به همت چندتن از طلبههای فعال و خوشذوق، چند کلاس جنبی گذاشتهبود که یکیش هم مکالمه عربی بود؛ اما هنوز تا وقتی که بتوانیم یک منبر عربی برویم خیلی مانده!
برای خواندن واحدهای زبان دانشگاه هم خیلی عجله داشتم. زبان عمومی را که همان ترم یک خواندیم و زبان تخصصی هم در اسرع وقت گذراندم. خب، مقداری به دایره واژگانم افزودهشد و دیگر از خواندن سایت های انگلیسی نمیترسم. کاربردهای زبان انگلیسی مشخص است و نیاز به توضیح ندارد. آرزو دارم روزی بتوانم وبلاگ انگلیسی بنویسم.
چند خط بالا را نوشتم چون الان مطلبی خواندم در مورد زبان خارجی در حوزههای علمیه از دید مقام معظم رهبری. فکرش را نمیکردم ایشان به این مسئله هم توجه داشتهباشند. کاش مسئولان حوزههای علمیه بیشتر به توجهات ایشان توجه میکردند!
« ارتباط شما با مسائل جهانی، با فرهنگهای جهانی، با مطبوعات جهانی، با کتابها و با پیشرفتهای فرهنگی و علمی از این نظر که شما را تکمیلخواهدکرد فوق العاده حایز اهمیت است.
شما از اول انقلاب نگاه کنید... مرحوم شهید بهشتی را به عنوان یک مثال ببینید. او آدمی بود که با مسائل جهانی مرتبط بود. از خصوصیات شهید عزیزمان این بود که دو زبان خارجی را خوب میدانست. ایشان در محافل میتوانست هم به زبان آلمانی و هم به زبان انگلیسی سخنرانیکند. البته زبان عربی را هم بلد بود و به این زبان سخنرانی میکرد. خود این آشنایی با زبان بیگانه به این مرد چنین تمکنی دادهبود و آن، بصیرت بود.
طرف دیگر قضیه هنگامی که با این ابزار _ یعنی ابزار زبان خارجی_ مجهز بشوید جنبه فعالیت و فاعلیت و نفوذ شماست؛ همان اثر گذاشتن روی افکار دیگران. بالاخره مترجم نخواهدتوانست حرف دل انسان را آنچنان که انسان میخواهد بیان کند.
امروز در جامعه ما آن کسانی که بتوانند با زبانهای زنده دنیا صحبتکنند و معارف الهی و پیشرفتهای فکری و فرهنگ اسلامی را برسانند خیلی کم هستند و این خلأ باید به گونهای پر شود.
الان اگر بگوییم طلبه زبان خارجی لازم دارد و بگوییم امروز در دنیایی که این همه به علم وصل است اگر کسی بخواهد به طور کامل مفید باشد باید زبان خارجی را بداند، میگویند: « طلبه وقت ندارد! » راست هم می گویند. واقعا با این وضعیت طلبه وقت ندارد؛ ولی اگر در وقت صرفهجویی کنیم طلبه میتواند به تعلیم زبان خارجی هم بپردازد.»
از کتاب: نظام آموزشی حوزه از نگاه عالمان، مرکز تدوین و نشر متون درسی (متون)
• قسمت هایی از متن را ویراست و خلاصه کردم. ( وقتی سخنرانی مکتوب بشود باید زبانش هم زبان نوشتاری شود.) درس هم که میخوانم همیشه باید اشکالات تایپی و ویراستاری کتاب را تصحیح کنم. به نظر من اگر دانستن زبان خارجی مستحب باشد تسلط بر ادبیات فارسی واجب عینی است!
• در مورد توجه حوزههای علمیه برادران و دیگر حوزههای علمیه خواهران به زبانهای خارجی اطلاعات زیادی ندارم. شما چه میدانید؟
کلمات کلیدی :