سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسرائیل: «قانون حق است؛ اما برای همسایه»

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/10/27 9:0 عصر

بیست روز از تهاجم اسرائیل به غزه می‌گذرد. شمار کشته‌ها از هزار نفر گذشته‌است. بیش از یک سوم شهدا زنان و کودکان هستند. اعتراض‌های زیادی در سراسر دنیا به این حمله شده‌است؛ اما هنوز بسیاری هم در سکوت به رتق و فتق امورات خودشان مشغولند. فمینیست‌هایی که برای اعدام، سنگسار، حضور در ورزشگاه‌ها و ... جنجال به پا می‌کردند الان گوشه‌ای نشسته‌اند و فقط کمی صدای پچ‌پچشان می‌آید. کمپین یک میلیون امضا که می‌خواست آرمانشهری را برای زنان بنا کند، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان که مثلا می‌خواست پرچم فتح مساوات را در کشورهای ملحق شده بر زمین بکوبد همگی در سکوتی مرگبار به سر می‌برند.
اگر بخواهیم از دید یک صهیون معتقد به دنیا نگاه کنیم باید بهشان حق بدهیم که خروار خروار خانه خراب کنند و مردم بی‌گناه را زنده به گور کنند و ککشان هم نگزد. وقتی در تعالیمشان آمده که «نجات دادن غیریهودی حرام است حتی اگر هم دیدید در چاهی افتاده‌است باید فورا سنگی بر در آن چاه بگذارید!» یا اینکه «هرچه غیر یهودی دیدید به اندازه‌ای که در توان شماست به قتل برسانید. اگر چنین امری در توان یک یهودی باشد و انجام ندهد مرتکب خلاف شده‌است. به قتل رساندن مسیحی ثواب دارد. حال اگر کسی نمی‌تواند او را بکشد حداقل مقدمات قتل او را فراهم نماید.»(1) پس بهشان حق بدهید که با تانک و تفنگ و بمب‌های فسفری به فرایض دینی‌شان عمل کنند و شاید هم ازینکه مدتی نتوانستند یهودی خوبی باشند ناراحتند!
زنان و مادران بی‌گناهی در این تهاجم وحشیانه کشته می‌شوند. ( شاید همین الان که من در آرامش و سکوت مشغول نوشتن هستم و شما مشغول خواندن) اما از دست مجامع بین‌المللی و کنوانسیون‌ها و معاهدات کاری ساخته نیست. آن همه فریاد دفاع از حقوق زنان به سقف خانه‌ها نرسیده خفه شده‌اند. کسی نمی‌تواند به اسرائیل بگوید بالای چشمت ابرو است و فلان قانون را نقض کردی. جدای ازینکه ریشه و اساس مجامع بین‌المللی را که خوب بکاویم می‌بینیم آخرش به یک صهیون ثروتمند و با نفوذ یا به گروهی وابسته به یهود می‌رسد جدای از این مسئله اسرائیل از مدت‌ها پیش پروسه‌ی خودکامگی و گردن‌کلفتی را کلید زده‌است. خوب ما را دور زده و با شعارهای فریبنده سرمان شیره مالیده. حالا هم جزای سادگی‌مان این است که با چشمانی خون‌بار تصاویر گل‌گون شاهکارش را ببینیم و لب بگزیم و زیر لب نفرینش کنیم.
کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان یکی از کنوانسیون‌هایی هست که مدت زیادی در کشور ما و سایر کشورها برای دفاع از حقوق زنان صدا کرد ولی الان به اندازه‌ی خط خطی یک بچه‌ی چهار ساله پشت جعبه‌ی دستمال کاغذی هم ارزش ندارد و نمی‌تواند در موضوع غزه کارآمد باشد!

کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان
پیدایش سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانى دوم به عنوان بالاترین نهاد مدنى آن روز، تعاملات ملت ها را به سمت روابطى دیپلماتیک تر سوق داد. سازمان ملل در سال 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر را تصویب کرد؛ اما با صراحت و جدیت زنان را مخاطب قرار نداده و مدافعان حقوق زن را ابداً راضى نکردد. بر این اساس فعالان زنان تلاش خود را به این سمت معطوف ساختند که سازمان ملل متحد را وادار به عقد معاهده اى نمایند که موضوع اصلى آن، زنان و هدف اساسى آن، بررسى حقوق زنان و مردان باشد.
این تلاش ها در 7 نوامبر 1967 منجر به تهیه ى پیش نویس راجع به مسائل زنان با عنوان «اعلامیه ى رفع تبعیض علیه زنان» شد. پیش نویس مزبور پس از تصویب نهایى به صورت «کنوانسیون محو کلیه ى اشکال تبعیض علیه زنان» در آمد و در ردیف معاهدات حقوقى بین المللى با تضمینات لازم قرار گرفت. زمان تصویب معاهده ى فوق، 18 دسامبر 1979 / آذر ماه 1358 و زمان لازم الاجرا شدن آن (به دلیل الحاق حد نصاب لازم از کشورها به آن) 3 سپتامبر 1981/ 12 شهریور 1360 بود.
از آن پس، با رویکرد مستمر این سازمان به مسئله ى زنان مواجه هستیم، به گونه اى که این سازمان سال هاى 1976 تا 1985 را دهه ى زن نام نهاد. علاوه بر آن که این سازمان طى 27 سال گذشته پنج کنفرانس جهانى مخصوص زنان برگزار نمود که در هر کدام از آنها چگونگى پیشرفت یا رکود کشورها در مسائل زنان گزارش و بررسى شده است. در تمام این اجلاس ها شاخص اصلى، کنوانسیون محو تبعیض بوده است. کنفرانس هاى مزبور عبارت اند از: کنفرانس مکزیکو سیتى (1975)، کپنهاک (1980)، نایروبى (1985)، پکن (1994) و نیویورک (2000).
در حال حاضر بیش از 168 کشور به کنوانسیون پیوسته اند. در این میان بالغ بر 40 کشور، از کشورهاى اسلامى هستند. کشور ما نیز جزو کشورهایى است که کنوانسیون را رسماً نپذیرفته و به جامعه ى جهانى اعلام نموده است که معاهده ى مزبور در دست مطالعه و اقدام است. (2)

بررسی دیدگاه کنوانسیون نسبت به زنان
دکتر عماد افروغ می‌گوید: « با دقت و تأمل در مواد کنوانسیون به این نتیجه می‌رسیم که روح تمام این کنوانسیون بر یک محور اصلی یعنی نفی تمایزات جنسیتی، استثنا یا محدودیت می‌چرخد... این که گفته می‌شود هیچ تمایز و تفاوتی بین جنس‌های مختلف نیست صدای قشنگی دارد، اما این که هرگونه استثنا یا محدودیتی را برداریم خود، حکایت از یک تبعیض دارد اگرچه در ظاهر ضد تبعیض است. یعنی وقتی بگوییم تاکنون حقوقی که مردان برای خودشان تعریف کرده‌اند از زنان سلب شده و حالا می‌خواهند زنان نیز از همان حقوق برابر با مردان برخودار باشند، این خود یک نگاه مردسالارانه است و در آن نگاه تبعیض‌آمیزی وجود دارد... حتی فمینیست‌های جدید هم که حرف‌های پرمغزی می‌زنند این نکته را درک کرده‌اند. یکی از حرف‌های آنها این است که بایستی حق، متناسب با تفاوت‌ها و تمایز‌ها تعریف بشود نه این که هرتمایزی را نفی کرده و سپس از حقوق یکسان تعریف شود. به بیان دیگر اگر قرار باشد برای زن و مرد حقوق و وظایفی یکسان تعریف شود، زنان متحمل خسارت می‌شوند نه مردان. چون بر اساس این نگاه مردسالارانه مرد، محور قرار گرفته‌است نه زن. » (3)
طبیعی است که با چنین نگاه تحقیر‌آمیز و مردمحوری که کنوانسیون با الفاط رنگین و فریبنده نسبت به زنان دارد نمی‌توان از آن انتظار داشت که راهگشای مشکلات جدی زنان در همه‌ی نقاط جهان باشد.
کنوانسیون به عنوان معاهده‌ای بین‌المللی به خوبی توانسته چشمان فمینیست‌های تندرو ( اغلب جهان سومی) را برباید و پتکی باشد بر سر هرکشوری که آن را نپذیرفته یا برایش حق شرط گذاشته‌است، اما حقیقت این است که اگر با دیدی جامع نگر کنوانسیون را بببینیم، از وضعیت زنان در نقاط مختلف جهان آگاه باشیم و کارنامه‌ی کشورهای به ظاهر مدافع حقوق زنان را نگاه کنیم ادعای پوچش بر ما ثابت می‌شود.
کنوانسیون در بررسی مسائل زنان نگاهی کاملا خردنگر دارد. مهم‌ترین موضوعاتی که در این معاهده ذکر شده ازین قرار هستند: حق رأی، تساوی در مقررات کیفری، شرکت در سازمانها و انجمن های غیر دولتی، تابعیت، آموزش و پرورش، ورزش، اشتغال، ازدواج، حضانت و ... . شاید در نگاه اول فکر کنید که همیشه مهم‌ترین مشکلات زنان این موضوعات بوده‌اند؛ اما خبرهای سانسور شده از زنانی که در اثر جنگ و فقر و قاچاق قربانی می‌شوند حاکی از معضلات مهم‌تری هستند.
کنوانسیون در این موضوعات سکوت کرده و  دست جنایتکاران بین‌المللی را برای ظلم به زنان از طریق جنگ و قاچاق باز گذاشته‌است؛ جنایتکارانی مثل اسرائیل.

برخورد اسرائیل با کنوانسیون رفع تبیعض علیه زنان
آمریکا و اسرائیل از همان اول تکلیفشان را روشن کردند و گفتند قوانین ما مترقی‌تر از آن است که به کنوانسیون ملحق شویم و خودمان را ملزم به اجرای مصوباتش بدانیم. کسی هم نبوده که جرأت کند بگوید اگر قوانین شما پیشرفته است که نباید باکی از این کنوانسیون ساده‌ی عامه پسند داشته باشید. اگر هم اینقدر ترقی کرده‌اید که پذیرش کنوانسیون را افت شأنتان می‌دانید قوانین بشر دوستانه‌تان را برملا کنید تا ما مردم عقب‌مانده‌ی غارنشین هم به فهم و کمالاتمان اضافه شود و فیض ببریم!
به همین سادگی کنوانسیون را نپذیرفتند و بقیه‌ی کشورها را در منگنه قرار دادند برای نقض حقوق زنان در حالیکه خودشان از ظالم‌ترین‌های تاریخ هستند.
چند ماه پیش در فصلنامه‌ی سیاحت غرب مقاله‌ای خواندم در مورد قاچاق زنان در اسرائیل. نوشته بود: «در حال حاضر اسرائیل و در رأس آن شهر تل‌آویو به محلی امن برای فعالیت فاحشه‌خانه‌هایی تبدیل شده است که عمدتاً زنان حاضر در آن را زنان کشورهای دیگر و در رأس آن کشورهای اروپای شرقی و کشورهای تازه استقلال یافته تشکیل می‌دهد... بیشتر زنانی که به اسرائیل قاچاق می‌شوند، از رومانی و یا کشورهای تازه استقلال یافته به این کشور آمده‌اند. این زنان که توسط عاملین جرم‌های سازمان یافته، اغوا می‌شوند، عمدتاً با امید رسیدن به پول‌های هنگفت قاچاق می‌شوند. عمده‌ی این افراد را دختران جوانی همچون آنا 23 ساله یعنی دختر رومانیایی که در سال 2002 پایش به یکی از دادگاه‌های اسرائیل باز شد، تشکیل می‌دهد.» ( تجارت سکس در اسرائیل)

در مورد جنگ هم که دیگر این روزها نیاز به ذکر خیرش نیست. معلوم نیست از آن بالای مطلبم که نوشتم « زنان و مادران بی‌گناهی در این تهاجم وحشیانه کشته می‌شوند. » تا حالا چند نفر دیگر به این آمار اضافه شده‌اند. هیچ کس نمی‌تواند کنوانسیون را وسیله‌ی سرزنش اسرائیل قراردهد چون قوانینشان مترقی‌تر  از الحاق و این بچه‌بازی‌ها بوده و با اخلاص کامل دارند به آنها عمل می‌کنند.
اسرائیل مصداق زنده‌ی «مرگ حق است؛ اما برای همسایه»  می‌باشد. قانون حق است، کنوانسیون حق است؛ اما برای همسایه. ( کاش یک حرف از حق همسایگی را می‌فهمید.) اسرائیل در آن کرسی‌های بالای سازمان ملل و سازمان‌های مشابهش لم داده سیگارش را گوشه‌ی لبش گذاشته و برای ماها که بهره‌ای از اندیشه نبرده‌ایم قانون وضع می‌کند. همه‌مان را تحت فشار می‌گذارد که اگر به قوانین عمل نکنیم خیلی بدیم! خوب که یکسان‌سازی فرهنگی و جهانی‌سازی کرد به بهانه‌ی پیشرفت، به قانون جنگل خودش عمل می‌کند و به ریش و زلف ما می‌خندد که کمپین یک میلیون امضا جمع می‌کنیم!

منابع:
1- دنیا بازیچه‌ی یهود، سید محمد حسینی شیرازی، ترجمه: سید هادی مدرسی، انتشارات سلسه، صص 127 و 128
2- کلیاتی درباره‌ی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، فریبا علاسوند(+)

3- کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان ( مجموعه مقالات و گفتگوها)، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ص 184

برای مطالعه‌ی ‌بیشتر:
متن کامل کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان(+)

مقالاتی درباره‌ی کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (+)

نقدی بر حق شرط در کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان(+)
ارزیابی تفصیلی کنوانسیون. نویسنده: ف.علاسوند(+) 
نقش اول صهیونیست‌ها در قاچاق زنان(+)

صهیونیست‌ها تجارت زنان را نقض حقوق بشر تلقی نمی‌کنند.(+)




کلمات کلیدی : غزه، اسرائیل، تجارت سکس، قاچاق زنان، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، زنان، جنگ، فمینیست

الکسا