«هر» که لایق!
نویسنده مطلب: گل دختر
قدیمتر ها بیشتر پاپیچم میشدند که فمینیست هستم. پشت بند فمینیست هم که تمام خودخواهیهای دنیا میدانستند. اصلا به زیر و زبرش هم کاری نداشتند ها! کافی بود تایپ کنم حقوق+زنان آن وقت حکم مرتد از دین برایم صادر میشد!
از حق نگذریم قبول دارم که در دورهای از زندگیام غلیان فمینیستی داشتم؛ آن هم رادیکال! دورهای که تا میشنیدم خانومی از زندگیاش شاکی است میگفتم تنها راه سعادتش طلاق است ؛ دورهای که تمام مردان را سر و ته یک کرباس ظلم و جنایت میدانستم؛ دورهای که میخواستم زبان ناطق زنان همیشه بر حق تاریخ باشم. آن دوره وبلاگ نمینوشتم یا اگر هم مینوشتم حواسم بود وقتی حالت نرمال دارم بنویسم!
الان کمی آدمتر شدهام شکر خدا. یا دست کم خودم را از قید زنان همیشه مظلوم و مردان همیشه ظالم جدا کردهام تا بتوانم درست فکر کنم.
وقتی در بند تعصب باشیم موقعیت سنجی و تطبیق با واقعیت خیلی سخت یا عادتا محال میشود. نمیتوانیم برای کارهایمان دلیل بیاوریم. حتی برای قانع کردن خودمان هم دلیل درست ودرمانی نداریم چه رسد به دیگران.
مثلا در مورد رئیس جمهور شدن برای زنان فمینیستها پیش خودشان معتقدند که زنان لیاقت انجام هر کاری را دارند و اگر هم تا به حال نتوانستند به مناصب بالای مدیریتی برسند به خاطر مانع مردان بوده. این قید «هر» کمی کار دستشان میدهد. چون دلیل این اعتقادشان همین قید است که شامل هر کار ریز و درشت و سهل و سختی میشود. بدون اینکه اصرار داشته باشند موقعیت سنجی و تطبیق با واقعیت که در اول بند بالا گفتم را رعایت کنند توانایی زنان در امور مدیریتی را به «هر» مقامی اطلاق میکنند. فرضا که خودشان هم با دلیل «هر» قانع شوند؛ اما برای بقیه پذیرفتنی نیست.
کاش میآمدند شرایط عملی ریاست جمهوری در ایران را بررسی میکردند که در عمل رئیس جمهور ایران باید در چه محیطهایی کار کند و با چه اقشاری در ارتباط باشد و چه فشارهایی را تحمل کند و چند ساعت در شبانهروز کار کند و چه سفرهایی برود بعد با خصیصههای فیزیکی و روحی زنان تطبیق میدادند و نتیجه میگرفتند که زنان ایرانی لایق ریاست جمهوری ایران هستند ( شاید هم بعد از این بررسیها از حرفشان برگردند!) ؛ نه اینکه فقط روی عبارت «رجل سیاسی» زوم کنند.
گیرم تنها همین عبارت سد راهشان باشد آیا برای مقبول افتادن ریاست جمهوری زنان نمیخواهند با کار فکری و صغری کبری چیدن رأی مثبت مردم و اندیشمندان را به طرف خودشان جذب کنند؟ ذکر اینکه زنان شایسته انجام «هر» کاری هستند کافی نیست. باید هر کدام از این «هر» کارها به نوبت تشریح شوند و با شرایط و زمان تطبیق داده شود.
علی الحساب این کارها را بکنند تا ببینیم اگر بانویی ایرانی کاندید ریاست جمهوری شد به او رأی میدهیم یا نه!
قدیمتر ها بیشتر پاپیچم میشدند که فمینیست هستم. پشت بند فمینیست هم که تمام خودخواهیهای دنیا میدانستند. اصلا به زیر و زبرش هم کاری نداشتند ها! کافی بود تایپ کنم حقوق+زنان آن وقت حکم مرتد از دین برایم صادر میشد!
از حق نگذریم قبول دارم که در دورهای از زندگیام غلیان فمینیستی داشتم؛ آن هم رادیکال! دورهای که تا میشنیدم خانومی از زندگیاش شاکی است میگفتم تنها راه سعادتش طلاق است ؛ دورهای که تمام مردان را سر و ته یک کرباس ظلم و جنایت میدانستم؛ دورهای که میخواستم زبان ناطق زنان همیشه بر حق تاریخ باشم. آن دوره وبلاگ نمینوشتم یا اگر هم مینوشتم حواسم بود وقتی حالت نرمال دارم بنویسم!
الان کمی آدمتر شدهام شکر خدا. یا دست کم خودم را از قید زنان همیشه مظلوم و مردان همیشه ظالم جدا کردهام تا بتوانم درست فکر کنم.
وقتی در بند تعصب باشیم موقعیت سنجی و تطبیق با واقعیت خیلی سخت یا عادتا محال میشود. نمیتوانیم برای کارهایمان دلیل بیاوریم. حتی برای قانع کردن خودمان هم دلیل درست ودرمانی نداریم چه رسد به دیگران.
مثلا در مورد رئیس جمهور شدن برای زنان فمینیستها پیش خودشان معتقدند که زنان لیاقت انجام هر کاری را دارند و اگر هم تا به حال نتوانستند به مناصب بالای مدیریتی برسند به خاطر مانع مردان بوده. این قید «هر» کمی کار دستشان میدهد. چون دلیل این اعتقادشان همین قید است که شامل هر کار ریز و درشت و سهل و سختی میشود. بدون اینکه اصرار داشته باشند موقعیت سنجی و تطبیق با واقعیت که در اول بند بالا گفتم را رعایت کنند توانایی زنان در امور مدیریتی را به «هر» مقامی اطلاق میکنند. فرضا که خودشان هم با دلیل «هر» قانع شوند؛ اما برای بقیه پذیرفتنی نیست.
کاش میآمدند شرایط عملی ریاست جمهوری در ایران را بررسی میکردند که در عمل رئیس جمهور ایران باید در چه محیطهایی کار کند و با چه اقشاری در ارتباط باشد و چه فشارهایی را تحمل کند و چند ساعت در شبانهروز کار کند و چه سفرهایی برود بعد با خصیصههای فیزیکی و روحی زنان تطبیق میدادند و نتیجه میگرفتند که زنان ایرانی لایق ریاست جمهوری ایران هستند ( شاید هم بعد از این بررسیها از حرفشان برگردند!) ؛ نه اینکه فقط روی عبارت «رجل سیاسی» زوم کنند.
گیرم تنها همین عبارت سد راهشان باشد آیا برای مقبول افتادن ریاست جمهوری زنان نمیخواهند با کار فکری و صغری کبری چیدن رأی مثبت مردم و اندیشمندان را به طرف خودشان جذب کنند؟ ذکر اینکه زنان شایسته انجام «هر» کاری هستند کافی نیست. باید هر کدام از این «هر» کارها به نوبت تشریح شوند و با شرایط و زمان تطبیق داده شود.
علی الحساب این کارها را بکنند تا ببینیم اگر بانویی ایرانی کاندید ریاست جمهوری شد به او رأی میدهیم یا نه!
کلمات کلیدی : فمینیست، ریاست جمهوری زنان، تعصب، مدیریت زنان