سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از درد دل های یک خواهر

ارسال‌کننده : گل دختر در : 88/6/7 2:56 عصر

نویسنده مطلب: گل دختر

اینطور که گل‌پر نوشته (+) خیلی خوب است پسرها بتوانند برای مخارج زندگی و ازدواج روی پای خودشان بایستند؛ مثل برادر گل‌پر در سن 18 سالگی ازدواج کنند و سربازی هم بروند و پدر هم بشوند تازه! حرفش را قبول دارم.


اما گل‌پر جان... دل خجسته‌ای داری‌ ها! این نکته تازه پنجاه درصد قضیه است. مطمئن باشید بخت یارتان و خدا همراهتان بوده که توانستید عروس به این خوبی پیدا کنید. عروسی که راضی شود علاوه برپذیرش این شرایط نوپای زندگی همسر در سن زیر 20 ازدواج کند!

ما که زبانمان مو درآورد از بس به خانواده‌های دختردار زنگ زدیم و گفتیم الا و بلا ما مخالف درس خواندن دختر شما نیستیم. اصلا ما عروسی که نخواهد تحصیلات عالیه داشته باشد نمی‌خواهیم! اما نمی‌دانم این چه تابویی است که برای دختران ساختند و بهشان قبولاندند که یا می‌توانند درس بخوانند  یا ازدواج کنند.
این ره که می روند...
مادر من هم ازدواج کرد و درس خواند و اگر فرزند کمتر زندگی بهتر، الان تا دکترایش را رفته بود!
ما که جرأت نمی‌کنیم بگوییم برادرم طلبه است و می‌خواهد از راه طلبگی زندگی کند. حتی به خانواده‌های روحانیون و علما هم که زنگ می‌زنیم انگار از پشت تلفن می‌خواهند قورتمان بدهند و با تعجب می‌پرسند: «طلبه؟! مگه طلبگی هم شغله؟!» باز خدا خیر بدهد جیب پدر را که ضمانت یک زندگی حداقلی آبرومند را کرده.

گل‌پر جان! راستش دلم برای مادرم می‌سوزد که اینقدر پیگیر است و هنوز بی‌حاصل. آن دخترهایی که سال پیش دانشگاهی هستند دبیرهایشان بهشان توصیه می‌کنند حتی روزه هم نگیرند چه رسیده به ازدواج! رتبه کنکور را که بدهند منتظراعلام نتیجه هستند و جواب هیچ خواستگاری را نمی‌دهند. بعد از اعلام نتایج هم که هیچ کدام در شهر زندگی‌شان آرام نمی‌گیرند. نمی‌دانم چرا دخترهای این دوره زمانه اینقدر بی‌قراری می‌کنند؟ یکی می‌گوید تا دو سال اول دانشگاه اصلا قصد ازدواج ندارد. نمی‌دانم با کدام منطقی حساب کرده که فکر کرده بعد از دو سال که مزه شیرینی دانشگاه زیر زبانش رفت حاضر است ازدواج کند! یکی می‌گوید می‌خواهد حتما رشته مهندسی پرورش کاکتوس دریایی در دانشگاه دارغوزآباد سفلی بخواند و انتظار دارد ما هم زیر بار این شرایط برویم!

به خدا خانواده ما هم تحصیل کرده‌است. اصلا عذاب وجدان می‌گیریم مانع تحصیل دختر مردم شویم. پسرهای خانواده‌مان هم همیشه به درس خواندن مادر و خواهرهایشان عادت داشته‌اند. حتی به رشته‌های کم و کاردانی هم راضی نیستیم! آن وقت این خانواده‌ها برایمان طاقچه بالا می‌گذارند که دخترم می‌خواهد درس بخواند و قصد ازدواج ندارد!

می‌دانی اصلا. به نظر من تقصیر خانواده‌‌هاست. دخترهایشان را برای ازدواج آماده نمی‌کنند. حتی بعضی‌هایشان را که زنگ می‌زنیم می‌ترسند با دخترشان این موضوع را در میان بگذارند. حالا معلوم نیست این دختر در دبیرستان و دانشگاه چه حاشیه‌های سانسوری را که یاد نگرفته؛ معلوم نیست که به چه سختی می‌خواهد برود شهر دیگر درس بخواند؛ آن وقت تا حرف زندگی و مسئولیت و ازدواج می‌شود می‌گویند دختر ما بچه هست! خب شما باید بزرگش می‌کردید دیگر. بد می‌گویم؟
والا پسر به این آقایی، تحصیل‌کرده، خوش بر و رو، با کمالات، خانواده خوب ( که یکی‌اش من باشم!)... ببینم تو مورد مناسبی برای ما سراغ نداری؟!



کلمات کلیدی : ازدواج دختران، سن ازدواج، ازدواج طلبه

الکسا