رو به هم باز شود پنجره های خودمان
رسمَش هم که باشد، آدم وقتی پا به زندگی مشترک میگذارد یک سری رفت و آمدهای جدید برایش ایجاد میشود، رفتوآمد با آدم هایی که تا بحال با آن ها برخورد نداشته و از روحیات آنان چیز خاصی هم نمیداند! راستش برای من خیلی سخت بود وقتی همسرم دوستانشان را همراه با خانواده به وعده شام یا نهاری دعوت میکردند من سفره مشترک پهن کنم، خیلی معذب بودم، دوست داشتم در حجابَم راحت باشم، بالاخره زنان در جمع زنانه شان دوست دارند کاملا زنانه باشند و حرفهای زنانه بزنند خُب...
گرمای طاقت فرسای آشپزخانه، روحیات دخترانهام، کنجکاوی بیش از حدّم که میخواستم با حرف زدن با خانمی که تازه قصد آشنایی با او داشتم را اغناءش کنم، همگی باعث شد تا به همسرم پیشنهاد دهم که از این به بعد وقتی دوستان و یا اساتیدشان را دعوت میکنند، آقایون داخل کتابخانه مشغول صحبت شوند و ما خانمها هم داخل پذیرایی، اینطوری دیگر مجبور نیستم حجاب داشته باشم و خیلی راحت میتوانم در مورد خیلی از مسائل با خانمها صحبت کنم.
چند وقت پیش برای خرید کتابی به مرکز تحقیقات و مطالعات زنان مراجعه کردم، کتاب موجود نبود و مرا ارجاع دادند به طبقه اول که روی دربَ ش نوشته بود ورود اقایان ممنوع! وارد که شدم دیدم محیط کاملا زنانه است، همگی با پوششی کاملا راحت مشغول کار علمی خود هستند و گاها شوخی و خنده برای رفع خستگی بین شان رد و بدل میشود.
جدیدا هم شنیدم آقای قالیباف طرح تشکیل محیط کار زنانه و مردانه را در شهرداری مطرح کردند، طرحی که با نام تکریم خواهران مطرح شده، اینکه حالا برخی این طرح آقای قالیباف را با مسائل سیاسی داغش کردند و یا پشت پرده بحثهایی شد که این کار باعث بیرون رانده شدن زنان از جامعه میشود و لا غیر را نه متوجه میشوم و نه میپذیرم و اصلا ربطَش را به از بین رفتن انسانیت نمیفهمم! چرا که حضور مثبت زنان در جامعه ایران انکار ناپذیر است، ولی این بین چرا نباید محیطی سالمی برای زنان در نظر گرفته شود تا به دور از هر گونه آسیبی که ممکن است در این زمینه برای زن ایجاد شود، زن مشغول به کارش شود؟ چرا زنان بخاطر وجود مردان در محیط کاری شان باید از بسیاری مزایایی که باید برای یک زن در نظر گرفته شود محروم شود؟
عمل جداسازی محیط کاری زنان با مردان نه تنها برای خود کارمند جهات مثبت زیادی دارد بلکه برای ارباب رجوعهای زن هم این اثر هست و دیگر نیازی نیست برای یک کار کوچک اداری اخم و تَخم مردان را ببینند و با آنان سرو کله بزنند.
آنهایی که همیشه ایراد میگرفتند که حجاب دست و پا گیر است و یک کارمند نمیتواند به خوبی از پس مسئولیتهایش بر بیاید، خُب حالا که زمینه فراهم شده باز چرا میگویند: نه؟!
..................................................................................
پی نوشت: عنوان مطلب برگفته ازشعر آقای مهدی فرجی می باشد.
کلمات کلیدی :