سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاورچین به سوی زن ابله

ارسال‌کننده : گل دختر در : 85/9/18 6:32 عصر

به بهانه پخش سری جدیدی از سریالهای طنز مهران مدیری ( باغ مظفر) نگاهی گذرا داریم بر 

 زن از دریچه دوربین مهران مدیری...

جنگ 77

مریم : پرچانه ، فانتری ، زیرک با چاشنی دروغ
پاورچین


مهتاب : خانه دار بدون نمودی از خانه داری ، شاعر اشعاری به وزانت یاسمنگولا
یاسمن : زنی روستایی ، ساده ، در حد یک ابله تمام عیار
شادی : تحصیل در رشته کتاب گذاری
نقطه چین


منیژه : پروانه ای ، دندانپزشک ، همسر اردل ، دختر بابا
مژده : آویزان کردن از سقف ، بادبزن ، دختر بابا
شبهای برره


لیلون : تحصیلات سیکل ، قر و غمزه
شقایق : خنجر  ، تهدید ، ها؟ ها؟؟ هاااا؟؟؟
و...باغ مظفر


نازی : ترشیده ، تحصیل ن کرده ، ن فهم

که اگر زن تحصیل کرده باشد یا در رشته کتابداری است ( شادی) ، رشته ای که وجود خارجی ندارد و آن قدر پیش پا افتاده است که به نحوه قرار دادن کتابها در کتابخانه محدود می شود . یا دندانپزشک داستان ما ( منیژه ) آنقدر پروانه ای است که شک داریم با کشیدن یک دندان و مشاهده قطره ای خون از هوش نرود یا حتی اینقدر بفهم نیست ( لیلون ) که به تحصیلات سیکلش از شهرستان فسا ننازد.
و اگر زنی مقتدر باشد از طرف دیگر بام می افتد . یا همسرش را به آویزان کردن از سقف تهدید می کند (مژده) و با این روش در خانه حکومت می کند و یا علنا خنجر به دست می گیرد ( شقایق) و نعره های مردانه سر می دهد .
اگر خانه دار است ، سرش به اشعاری بی وزن و قافیه یاسمنگولا محور خوش است ( مهتاب) و یا اینقدر ساده نشان داده شده ( یاسمن) که حتی علاقه به همسرش به تمسخر کشیده شده است و با لحن ملتمسانه ای شوهر خود را می خواند که : آقا داووووووود !
و حد فاصل سادگی و اقتدار مریم 77 بود که با دوز و کلک به انگیزه حسادت و ریا اموراتش را به پیش می برد .
و حال « نازی» که اگر ناز هم بود با این نوع خطاب و لهجه ضایع پدرش همه نازیتش بر باد رفت!
واقعا شخصیت زن به همین ساده لوحی ها و ادا و اطوارهاست؟ آیا شایسته است که هر چند به بهانه طنز شأن زن را در حد یک اسباب بازی مضحک انزال دهیم؟
هر گاه فیلم ها و سریالهایی که دیده ام را به بهانه یافتن چهره مثبتی از زن از خاطر می گذرانم ناخودآگاه «آژانس شیشه ای » پیش رویم مجسم می شود و حاج کاظم و و فریادش و بانویی که از پشت جبهه چفیه و پلاکی فرستاد و دل همسرش را قوت بخشید و هنوز صدای حاج کاظم در گوشم است:
فاطمه... فاطمه... فاطمه
چه اگر فاطمه نبود حاتمی کیا در فیلمش توفیقی نمی یافت و آژانس شیشه ای ، سنگ می شد .

* قسمتهایی از این متن اقتباش شده از مقاله ، سیما پاورچین به سوی زن ابله ، چاپ شده در مجله زنان هست که البته نشریه ای فمینیستی است ولی به نکات خوبی اشاره کرده بود .




کلمات کلیدی :

الکسا